ویکی پدیا، فرهنگنامهای که شما نوشتهاید!
۱۳۸۶ تیر ۷, پنجشنبهجیمی ولز (Jimmy Wales) مؤسس سایت ویکی پدیا در سال ۱۹۶۶ در آلابامای آمریکا به دنیا آمد. وی در رشتهی علوم مالی درس خوانده ودر بورس شیکاگو کارکرده است. در سال ۲۰۰۱ وی سایت ویکی پدیا، فرهنگنامهی چند زبانهی اینترنتی را راه اندازی نمود. ویکی پدیا با همکاری داوطلبین نوشته میشود. در واقع هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد میتواند مقالات ویکی پدیا را تغییر دهد.
جیمی ولز از سال ۲۰۰۳ تا سال ، ۲۰۰۶ بنیادی را به نام "بنیاد ویکی مدیا" سرپرستی کرد که منتشر کنندهی ویکی پدیا است. در سال ۲۰۰۴ وی پورتال تجاری اینترنتی "ویکیا" (Wikia)، را تأسیس نمود که قراراست جدید ترین پروژهی خود را که ماشین جستجوی ویکیا نام دارد، اداره کند. این ماشین جستجو همانند ویکی پدیا متکی بر نرم افزار "دسترسی آزاد" است.
جیمی ولز با همسر و دخترش در فلوریدا زندگی میکند.
متن مصاحبهی خانم کریستینه الزسر(Christine Elsaeßer) از دویچه وله با جیمی ولز:
دویچه وله: یک مجله معروف آمریکایی نام شما را در لیست صد انسان تأثیرگذاردرجهان آورده است. تأثیر گذار بودن چه احساسی دارد؟
جیمی ولز: به نظرم بیشتر خنده داراست. طبیعتاً ازآن خوشم آمد، اما اسم تایرا بنکس (Tyra Banks – سوپر مدل آمریکایی) هم دراین لیست آمده است! به خاطرهمین واقعاً نمی دانم که این لیست چقدرمیتواند مفهوم داشته باشد.
اما این مسئله، یعنی بودن درجایگاهی تاًثیرگذار، برای من احساس مسئولیت را به همراه داشته است. میتوانم چیزی بگویم و مردم هم به من گوش میکنند! به همین علت هم سعی میکنم زیاد حرف نزنم و فقط چیزهایی را بگویم که به آنها واقعاً اعتقاد دارم.
برابری، انتقاد پذیری نا محدود و عدم سلسله مراتب. اینها تنها فلسفهی ویکی پدیا هستند یا فلسفهی زندگی شما هم به شمار میروند؟
اینها فلسفهی زندگی من هستند. خیلی ازخصوصیاتی که ویکی پدیا منعکس میکند، مسائلی هستند که من به آنها معتقدم. گاهی اوقات مردم فکر میکنند که وقتی تو معتقدی که همه باید همکاری کنند به این معناست که هیچ فرقی نمیکند که چیزی درست یا غلط باشد یا یک نظر همانقدر خوب است که نظرهای دیگر. شاید این برای مردم یک تناقض باشد اما من فکر میکنم، بعضی آدمها آنقدرها هم باهوش و مفید نیسنت، اما امکان همکاری جمعی به این معناست که ما میتوانیم ازهمه طرف ایدههای فوق العاده جمع کنیم.
ویکی پدیا دستاورد یک حرکت جمعی است. آدمهایی که روزانه بدون هیچ دستمزدی مقاله مینویسند. چرا آنها برای ویکی پدیا رایگان کار میکنند؟
فکر میکنم به دو دلیل. یک دلیل اینست که خیریه بودن حرکت ما مردم را به خود جذب میکند. اما به نظر من این یک دلیل محدود کننده است. دلیل اصلی بیشتر اینست که این کار لذت بخش است. مردم از روند این کار خوششان میآید. آنها با علاقه آدمهای تحصیل کردهی دیگر را ملاقات میکنند. این یک سرگرمی بی نظیر است. مثلاً آدمهایی را در نظر بگیرید که آخرهفته فوتبال بازی میکنند. ما هیچ وقت از آنها نمی پرسیم که " چی! تو فوتبال بازی میکنی و بابتش هیچ پولی نمیگیری؟" این احمقانه است، نه؟ روشن است که آنها فوتبال بازی میکنند چون که از این کار لذت میبرند. ویکیپدیا هم همینطور است. بعضیها از نوشتن پول درمیآورند و بعضی دیگر تنها این کار را از روی تفریح انجام میدهند.
به نظرمیآید که شماهم این کاررا برای تفریح انجام میدهید. با وجود این که ویکی پدیا خیلی موفق است، اما منبع درآمدی برای شما به حساب نمی آید چراکه پروژهای عام المنفعه است. آیا تا به حال بعضی وقتها فکر کرده اید که کار اشتباهی انجام دادهاید؟
من همیشه این شوخی را می کنم که ثبت کردن ویکی پدیا به عنوان سازمانی عام المنفعه دو حالت دارد؛ یا احمقانهترین کار من بوده یا مبتکرانهترین! روشن است که احمقانه ترین بوده است چون که من با میلیاردرها می گردم در حالی که خودم هیچ پولی ندارم. اما درعین حال یک نبوغ، چون اعتقاد دارم درغیر اینصورت ویکی پدیا این اندازه موفق نمیشد.
علاوه بر همهی اینها تصور میکنم در آینده آدمها ویکی پدیا را به یاد خواهند آورد. در صد یا دویست سال آینده آنها ویکی پدیا را به هم نشان خواهند داد و خواهند گفت: این واقعاً چیز خوبی بود. این چیزی است که من به خاطرش احساس غرور میکنم.
چرا ویکی پدیا نمیتوانست به عنوان سازمانی تجاری فعالیت کند؟
من معتقدم که برای یک دانشنامه که واقعاً سعی دارد مأموریت اخلاقی بزرگی را انجام دهد و دانش را با همه تقسیم کند، عامالمنفعه بودن بهترین انتخاب است. یعنی ما این امکان را داریم که کارها را درست انجام دهیم و مجبور نیستیم که از شرایط دیکته شدهی جدید اقتصادی پیروی کنیم.
سایت اینترنتی "یوتوب" در ازای ۱/۶۵ میلیارد دلار فروخته شد. به شما چقدرباید پیشنهاد شود تا حاضر به فروختن ویکی پدیا شوید؟
نمیدانم که چقدر میارزد، اماواقعاً جالب است. این کارالبته عایدی چندانی نخواهد داشت. اماگمان میکنم که بشود همه جای ویکی پدیا را با تبلیغ پوشاند و از این راه پول درآورد. شاید بنیاد ویکی مدیا- مالک ویکی پدیا- بتواند آنرا بفروشد. اما کسی علاقهای به این کار ندارد. اما خوب اگر کسی برای خرید آن سه میلیارد دلار پیشنهاد دهد آنوقت باید کمی جدی در این باره فکر کرد که این کار چه کمکی به هدف اصلی این بنیاد یعنی دراختیار گذاشتن رایگان دانش خواهد کرد ...
پروژهی جدید شما، ماشین جستجوی ویکیا سرچ (Wikia Search) که در پایان امسال شروع به کار خواهد کرد، بر عکس ویکی پدیا، پروژهای تجاری است. چرا نظرتان را تغییر دادید؟
نکتهی جالب این است که برای برخی از پروژهها مدل عامالمنفعه بودن خوب جواب میدهد؛ مثل بیمارستانها یا صلیب سرخ. مردم آماده هستند که برای بقای اینگونه مؤسسات پول اهدا کنند. امابرای چیزهای دیگر مانند به راه انداختن فروشگاههای زنجیرهای هیچگاه سازمانهای خیریهی موفق وجود نداشتهاند. من معتقدم که کارهای مختلف به سازمانهای مختلف نیاز دارند.
در حال حاضر ماشینهای جستجوی زیادی دراینترنت یافت میشوند، چرا دنیا به یک ماشین جستجوی دیگر نیازدارد؟
ماشینهای جستجویی که الان داریم، همه مانند یک جعبهی سیاه تیره میمانند. آنها از طرف هیچ سازمانی کنترل نمیشوند و کیفیت آنها هم ... خب، چندان بد نیست اما در این یکی، دو سال اخیر در حال رکود بودهاند. هنوز خیلی موارد هستند که در آنها ماشینهای جستجو، آنطور که ما می خواستیم بهترنشدهاند. من نمی دانم که آدم چطور میتواند یک ماشین جستجو، بهتراز آنچه که الان وجود دارد درست کند. اما مطمئنم که ترکیب یک گروه بزرگ ازانسانها با یک گفتگوی آزادعلمی دراین مورد که چگونه می توان چنین چیزی را ساخت، قطعاً پیشرفتهایی را به همراه خواهد داشت. در ضمن لذت بخش هم هست. من همیشه کاری را میکنم که از همه سرگرم کننده تر است.
و قدم بزرگ بعدی در دنیای اینترنت چیست؟
نمی دانم. همیشه به همه یادآورمی شوم که من تا پنج سال پیش از آن تیپ آدمهایی بودم که با لباس خواب جلوی کامپیوتر می نشستم و در اینترنت می چرخیدم. و حالا همه از من سؤالات متفکرانهای در بارهی آیندهی اینترنت می پرسند! ... ما در ابتدای راه تشکیل گروهایی برای ارائهی کار خوب و با کیفیت هستیم و مطمئنم که هنوز در این زمینه کار برای انجام دادن هست.
ک.