ویلهلم بوش، سرشناسترین طنزپرداز آلمانی
۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبهدر سالِ ۱۸۶۵ ویلهلم بوش برای چهارمین بار کتاب داستانِ کودکان خود، ماکس و موریتس را به یک انتشاراتی سپرد، با این امید که اینبار کارش را بپذیرند و کتابش را چاپ کنند. ۱۴۳ سال از این تاریخ میگذرد. کتاب، دهها بار چاپ شده است. کار بهجایی رسیده که امروزه در آلمان پسرکهای شیطان را به مثل ماکس و موریتس صدا میکنند و بخشهایی از شعرهای ویلهلم بوش را به عنوانِ ضرب المثلهای بومی آلمانی به کار میبرند. ماکس و موریتس دو پسربچه ی شر و شیطاناند که مرغها را میدزدند، پلی را خراب میکنند و آنچنان اهالی محترمِ روستا را آزار میدهند که آسیابانِ ده هردو را میگیرد، آسیا میکند و به اردکها میدهد. هرچند چنین داستانهای خشنی پسندِ امروز و امروزیها نیستند، باز برای نمونه در سال ۱۹۹۶ انتشاراتی سرشناس و پرفروشِ کتابهای جیبی آلمانی، برای سیزدهمین بار این اثر را به ۷ زبان منتشر کرد.
بوش خالق آثاری ورای زمان و مکان
ویلهلم بوش در سال ۱۸۳۲ میلادی در روستای ویزِندال در ایالت نیدرساکسِن آلمان زاده شد. با وجود مخالفت پدر، به جای تحصیل در رشته ی مکانیک به شهرِ دوسلدرف و سپس به کشورِ هلند رفت و سالها در رشتهی نّقاشی آموخت و کار کرد.
او را پدر کارتون و تصویرهای کومیک هم میدانند. در طنزها و شوخیهایش به عارفنماها و زاهدمآبها میتازد و آموزگاران ظاهری اخلاق را بی هیچ ملاحظهای میکوبد. آثارِ او بیشتر داستانهای منظومی هستند که هرچند برای کودکانِ آن روزها نوشته شده اند، ولی از چنان ورزیدگی در کاربرد زبان آلمانی برخوردارند که صرفِ نظر از محتوای قدیمیشان، هنوز با استقبالِ بزرگ و کوچک روبرو هستند.
نویسندهای که هیچگاه از اسارت ماکس و موریتس رها نشد!
ناگفته نگذاریم که ویلهلم بوش بارها کوشید تصویرِ یکجانبه ای که از او در ذهنها نگاشته شده را به اصطلاحِ خودش تصحیح کند. او نمیخواست تنها به عنوان یک شوخطبع و بذلهگو معرفی شود و حتا در آثارِ جدیش، شخصیتِ غم انگیز و بدبینانه ای را به خواننده میشناساند. اما در این کار توفیقِ چندانی نیافت و همگان او را به عنوان نوسنده و نگارگرِ کتابِ ماکس و موریتس میشناسند. همان پسرکهای شیطانی که شاید به فارسی بتوانیم آنها را یأجوج و مأجوج بخوانیم.