1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وقتى سروصدا گيج‌مان مى‌كند!

۱۳۸۵ تیر ۲۱, چهارشنبه

بعد از چهار هفته اضطراب و هيجان، جام جهانى پايان يافت. هرچند كه حال و هواى فوتبال اتمسفر شاد و سر زنده‌اى براى كشور ميزبان به ارمغان آورده بود، اما شلوغى خيابانها و كارناوال ماشين‌هايى كه بوق‌زنان در شهر مى‌چرخيدند عده زيادى را كلافه كرده بود. نتيجه آمارى كه در روزهاى پايانى جام جهانى از شهروندان آلمانى گرفته شد، نشان می‌داد بيش از هشتاد درصد اين افراد گرفتار آلودگى صوتى شده‌اند. از قرار معلوم تنها كسانى كه

https://p.dw.com/p/A6Uj
عکس: AP

خودشان بوق و شيپور مى‌زدند جزو اين آمار نبودند.

آلودگى صوتى چيست؟ پروفسور يورگن هل‌بروك (Jürgen Hellbrück) استاد روانشناسى مى‌گويد:” قدرت شنوايى در طول مدت تكامل انسان به عنوان اندامى هشدار دهنده تحول پيدا كرده است تا هنگام بروز خطرات احتمالى، مانند يك اخطار دهنده‌، اطلاع رسانى كند، حتى وقتى كه خطر در معرض ديد چشم‌ها قرار ندارد و يا در شب، وقتى كه در خوابيم. اين سيستم بيست‌وچهار ساعت در شبانه روز فعال است و ما را از اوضاع اطرافمان مطلع مى‌كند.“

شايد به همين علت پيام‌هاى ارسالى از گوش‌ها سريع‌تر از پيام‌هاى ارسال شده از چشم‌ها به مغز مى‌رسند. اما اين پروسه بدان معناست كه هر شلوغى و سروصداى غيرمنتظره با تحريك يكباره‌ شنوايى، بدن ما را در حالت اخطار و آماده باش قرار مى‌دهد.

هل‌بروك معتقد است: ”با اين تحريك بدن مى‌خواهد به صورتى مناسب عكس‌العمل نشان بدهد‌، مانند زمانى كه خطرى در ميان است. اين تحريك كه موجب ترشح هورمون‌هايى مانند آدرنالين مى‌شود بدن را ناخودآگاه به حالت آماده‌باش براى فرار و يا حمله در مى‌آورد. اما در زمان ما‌، طبيعتأ چون ما با حمله و يا فرار عكس‌العمل نشان نمى‌دهيم! پاسخ‌مان احساسى مى‌شود، يعنى مضطرب يا عصبانى مى‌شويم.“

اين پروسه هزاران سال قدمت دارد. ابتدا تحريك عصبى، سپس ترشح هورمون‌ها و بعد عكس‌العملى مانند فرار و يا حمله! بدن ما هنوز با بسيارى از شلوغى‌ها سازگارى ندارد.

هل‌بروك: ” نه! ندارد. در اصل ما به گونه ديگرى تنظيم شده‌ايم. سيستم عصبى خودكار ما در اين شرايط (شلوغى) مدام برانگيخته است‌، در اين حالت هم نگه داشته مى‌شود. اين مسئله مطمئناً در طولانى مدت بر روى احساس آرامش و سلامت ما تأثيرگذار است. بدن نيازمند زمانى است كه در سكوت به مرزهاى آرامش و حالت طبيعى خود برگردد.“

در نتيجه تنها بلند بودن صدا نيست كه موجب آلودگى صوتى مى‌شود. قرار گرفتن طولانى مدت در محيط‌هاى شلوغ نه تنها به دستگاه شنوايى آسيب مى‌رساند، بلكه زمينه بروز بيماريهايى مانند بيماريهاى عصبى و سكته‌هاى قلبى را هم بالا مى‌برد.

در اين ميان كيفيت صدا هم نقش مهمى بازى مى‌كند. در واقع كيفيت صداست كه قدرت تحليل و درك آن را مقدور مى‌كند. يكى از نكات منفى در پروسه پردازش و درك اصوات شنيده شده انعكاس صداست. در اين حالت تحليل شنيده‌ها پيچيده مى‌شود و فرد نياز به تمركز بيشترى پيدا مى‌كند. مثلأ بسيارى از سالنهاى سخنرانى از نظر ساختمانى استاندارد نيستند و كيفيت صدا تا حد زيادى در آنها كاهش پيدا مى‌كند. البته اين مشكلى است كه در كلاسهاى درس نيز نمايان است. رويهم رفته زندگى در محيط‌هاى شلوغ و آلودگى صوتى قدرت تمركز را كم می‌كند، به زبان ساده‌تر كمى گيج‌مان مى‌كند. شايد بد نباشد هر از گاهى در محيطى آرام و ساكت و دور از هياهو به سر بريم. اما اينطور به نظر مى‌رسد كه سكوت هم آزارمان مى‌دهد! شايد به اين هياهو عادت كرده‌ايم. دست كم بچه‌هاى نسل جديد كه كمى تغيير كرده‌اند.

برنارد وتر كه يك مدير مدرسه است، مى‌گويد:” نه فقط من بلكه همكارانم و بقيه معلم‌ها هم اين تصور را دارند كه بچه‌ها با گذشت زمان شلوغ‌تر شده‌اند‌، اينها تحمل سكوت را ندارند! “