وداع مهدی مهدویکیا با تیم ملی فوتبال ایران <br> مصاحبه با ناصر ابراهیمی
۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبهدویچهوله: آقای ابراهیمی، مهدی مهدویکیا در سایت اینترنتی رسمی خودش اعلامیهای را منتشر کرده که طبق آن ایشان گفته است که من صلاح میدانم که دیگر از فوتبال ملی خداحافظی کنم و آنهایی که به من تهمت میزدند که من وطنفروش هستم، بدانند که من وطن پرست هستم و خودشان وطن فروش هستند. لحن تند مهدویکیا را در اینجا چه طور میشود تفسیر کرد؟ آیا این یک خداحافظی عادی یا اجباری بوده؟
ناصر ابراهیمی: خب ببینید هر آغازی پایانی دارد. در هر صورت این طور نیست که بگوییم همیشگی است. عمر انسان هم بالاخره روزی به پایان میرسد. تولد دارد، فوت دارد، همه چیز دارد. بنابراین چهرههایی مانند مهدویکیا و هاشمیان دیگر موقع خداحافظیشان هم بود. حتا بعد از مالزی زمانی که قلعهنویی هم بود، آن موقع هم میتوانستند بعد از آن بازی خداحافظی کنند. ولی خب بهرصورت وقتی با پافشاری مربیها رو به رو میشوند... خب میدانید علی دایی کمتر اینها را گرفت. تک و توکشان را گرفت. و اگرهم گرفت، خوب استفاده نکرد. ولی آقای قطبی که آمد به قدیمیها و به لژیونرها اعتقاد داشت و خب این کار را انجام داد و بالاخره آنها را به تیم ملی آورد.
حالا دیگر اگر بخواهیم حساب کنیم، پنج سال دیگر کار داریم برای حضور در جام جهانی ۲۰۱۴. و خب خود به خود پنج سال دیگر به عمر اینها که سی و دو، سی و سه سالشان هست اضافه بشود، سی و هفت یا سی و هشت سالشان میشود. بنابراین، این بهترین شرایطی است که خداحافظی کنند. هیچ برنامه یا چیز خاص دیگری هم نیست و بهترین کار را دارند میکنند که خودشان در سایتشان میآورند یا اطلاع میدهند به فدراسیون فوتبال که ما دیگر میخواهیم خداحافظی کنیم و جایمان را به جوانترها بدهیم. به نظر من مسایل دیگری نیست، این که لج کرده باشند یا کاری کرده باشند. نه! یک زمانی هم رحمان رضایی بود که رفت، علی دایی بود که رفت، جلوترش یحیی گل محمدی بود که رفت. حالا هم نوبت اینهاست. ولی برای علی کریمی به نظرم زود بود.
دویچهوله: البته مضمون نامه تنها یک خداحافظی عادی نیست؛ مهدویکیا با دست خودش روی کاغذ نوشته و این هم در سایتاش هست که «مردم به خوبی میدانند که ما وطنفروش نیستیم و وطنپرست هستیم و بازیکنان تیم ملی همیشه سعی کردهاند نمایندهی شایستهای برای مردم میهن عزیزشان باشند». این جمله خودش پر از محتواست. یعنی یک دلخوری مشهودی در این جمله هست!
ناصر ابراهیمی: تا جایی که یادم هست، تمام فوتبالیستها، در دوران همین سی سال که من بعنوان مربی و سرمربی در این مملکت خدمت کردم، اینها همیشه نذرهایی داشتند. حقیقتا میخواهم به شما بگویم که این یک واقعیت است. همین الان هم در تیمها هست که همیشه همهی بازیکنان، قبل از این انتخابات هم که این اتفاقات افتاد، اینها همیشه آن نوار سبز را به دستشان داشتند. گاهی اوقات به صورت باریکتر و گاهی اوقات اگر کسی میرفت مثلا زیارت و (میآورد)، این نوار سبز را به مچهایشان میبستند. متاسفانه خورد به این جریانات و بعضیها خواستند این را رنگینتر کنند و ببندند به مسئلهی سیاسی. من حقیقتا میگویم، چهل است که من مربی فوتبال هستم از قبل از انقلاب تا حالا و به نظر من از فوتبالیستهای ما هیچکس وارد سیاست نخواهد شد، هدف آنها فقط ورزش است و خدمت و فداکاری. حرفهایش واقعا درست است که اگر بخواهند خدای ناکرده انگی بزنند یا چیزی بزنند که شما در یک چنین حالتی در آنجا یک چنین مسایلی را بوجود آوردید، نه! به اینها نمیچسبد و اینها همیشه ورزشکارند و همیشه فداکار بودهاند و این که در تمام دوران پرچم روی دوششان بوده است.
بنابراین نه، مسایل بزرگی نیست. و آن هم که نوشته، این بوده که نکند کسانی بخواهند به ما تهمتی بزنند. از این لحاظ او ناراحت شده و فکر نمیکنم کسی به اینها اینجا تهمتی زده باشد. ورزشکارها اینها را میدانند. شما اگر دقت کرده باشید مهدویکیا و دیگر بازیکنان وقتی به آمریکا گل زدند، با چه حالتی دویدند و چه حرارتی داشتند. حتا آن موقعاش هم سیاسی نبود. وقتی گل میزنند همه شاد میشوند، وقتی گل میخورند همه غمگین میشوند. همه جای دنیا به همین طریق هست. هر کسی برای خودش شادی دارد و هر کسی برای خودش غمی دارد.
دویچهوله: اجازه بدهید به جملهی آخر مهدویکیا اشاره بکنم که قبل از خداحافظیاش با دست خط خودش در این نامه نوشته است: «از تک تک بازیکنان بعنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران متشکرم و از آنها دفاع میکنم و لازم به ذکر است که بررسی تخلفات در بازیهای بینالمللی فوتبال فقط برعهدهی فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا است و نه هیچ فرد و سازمان دیگری». معلوم است که مهدویکیا منظورش فدراسیون فوتبال ایران بوده و آقای کفاشیان که میگوید شما اینجا هیچ کاره هستید و اجازهی اظهارنظر ندارید در رابطه با مچبند سبز و فقط فیفا میتواند این را بگوید. این را چه طور شما تفسیر میکنید؟
ناصر ابراهیمی: به هیچ کس قطعا کاری ندارد و مربوط هم نمیشود. اینها کاری انجام ندادهاند. زمانی انجام میدهند که در داخل زمین و مسایل حاشیه و این طرف و آن طرف مسایل سیاسی را جلو بکشند. اینها یک بازیگرهستند و همیشه اعتقادات عجیبی دارند و الان هم با فوتبالیستهایی رو به رو میشویم که نوارهای سبز دارند. نوار سبز اصلا مال آرم واقعی اسلام است. آرم واقعی سید است، آرم واقعی همه چیز است. این است که اگر خدای ناکرده فدراسیون ما بخواهد مثلا چنین کاری بکند، یا کسی بخواهد صحبتی بکند، به نظر من کار اشتباهی کرده است. خود فیفا ناظر بر همه چیز است و هرجایی که موضوعی سیاسی باشد، جلویش را میگیرد.
دویچهوله: شما در ابتدای این گفتوگو به این نکته اشاره کردید که خداحافظی علی کریمی یکمقدار زود به نظر میآید.
ناصر ابراهیمی: بله الان زود است، هنوز زود است.
دویچهوله: به نظر شما او هم داوطلبانه و بدون فشار خداحافظی کرده یا این که او هم دلخور است؟
ناصر ابراهیمی: نه، او هم ممکن است بگوید که خب چهارسال دیگر ممکن است من دیگر فوتبال بازی نکنم. ولی خب آن طوری که من شنیدم تیم ملی به وجودش احتیاج دارد. اگر آقای قطبی باشد، اصلا علی کریمی را... شاید هم سراغ آقای مهدویکیا، سراغ آقای هاشمیان بیاید، چون اعتقاد عجیبی به باتجربهها دارد. تا جایی که جا داشته باشد، ممکن است مثلا در جام ملتها از اینها استفاده بکند که دوسال دیگر انجام میشود. بنابراین علی کریمی ممکن است خداحافظی کرده باشد، ولی من شنیدم که قطبی گفته است من به هر طریقی با علی کریمی و امثال او احتیاج دارم.
دویچهوله: پس شما این را امکانپذیر میبینید که قطبی دوباره سعی کند مهدویکیا، هاشمیان و کریمی را به تیم ملی بازگرداند؟
ناصر ابراهیمی: بله. اگر ببیند لازم دارد برمیگرداند.
دویچهوله: پرسش آخر من از شما در رابطه با وحید هاشمیان است. لحن خداحافظی او هم یکمقدار مشکوک بود. آیا شما در مورد هاشمیان فرق میگذارید؟
ناصر ابراهیمی: صددرصد. من با هاشمیان خیلی نزدیک هستم و در گفتوگوهایی که در حین مسابقات جام جام ملل داشتیم، میگفت که من فکر میکنم دیگر در تیم ملی دورهی آخرم باشد. که خب بعد از دور آخر چون دیگر علی دایی او را دعوت کرد و بعد آقای قطبی هم او را دعوت کرد، آمد بازی کرد. ولی در همین جا گفت که دیگر من بسام هست، من میخواهم یکی دوسال آینده را هم در بوندس لیگا ادامه بدهم و بعد بروم در حاشیهی کار مربیگری و حتی در گفتوگویی مطبوعاتی اظهار داشته که آرزو دارد، زمانی یکی از مربیهای تیم ملی ایران بشود.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: بهنام باوندپور