1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

واقع گرايى اندوهناك: چرا ۳۰ ژوئن نه آغاز است و نه پايان

۱۳۸۳ تیر ۸, دوشنبه

امروز ۲۸ ژوئن، يعنى دو روز پيش از موعد مقرر، قدرت سياسى به دولت موقت و مستقل عراقى انتقال يافت. پس از اين انتقال قدرت براى عراق برنامه هاى مشخص و اميداواركننده اى وجود دارد، از جمله: روند دمكراسى و استقلال، تعيين سرنوشت به شيوه دمكراتيك از طريق برگزارى انتخابات آزاد در اوايل سال آينده ميلادى. ولى با توجه به وضعيت نابسامان و پرآشوب اين كشور به نظر مى آيد كه اين طرح ها جز جوهر بر روى كاغذ نيست. بدين جهت دولت موقت در

https://p.dw.com/p/A4qx
انتقال قدرت از سوى پل برمر، نماينده نيروهاى ائتلافى به اياد علاوى، نخست وزير دولت موقت و مدحت المحمودى، وزير دادگسترى
انتقال قدرت از سوى پل برمر، نماينده نيروهاى ائتلافى به اياد علاوى، نخست وزير دولت موقت و مدحت المحمودى، وزير دادگسترىعکس: AP

�ظر دارد، به احتمال زمان برگزارى انتخابات را به تعويق اندازد و با هدف «مبارزه با ترور» با برقرارى حكومت نظامى بسيارى آزادى ها محدود گردند. «پتر فيليپ»، مفسر دويچه وله در اين زمينه چنين مى نويسد:

وقتى «آوى پريمور»، سفير سابق اسرائيل در آلمان، كه مورد احترام افكار عمومى اين كشور است، در يك ميزگرد اظهار داشت كه عراق به اين زودى ها روى دمكراسى واقعى را نخواهد ديد و اين كشور شايد به “مرد قدرتمند” جديدى نياز دارد، سكوتى معنادار و اندوه زده اى را در حاضران برانگيخت.

شايد كه اين سخنان بر درستكارى سياسى و خواست و آرزوى سياسى افكار عمومى آلمان ضربه اى سخت وارد ساخت. بايد گفت كه افكار عمومى آلمان كه هرگز نظريه بازى دومينوى دمكراسى جرج دبليو بوش براى خاورميانه و نزديك را نپذيرفته بود ... از زمان پايان “رسمى” عمليات جنگى در عراق در ۱۴ ماه پيش، همواره بيصبرانه تر خواستار استقرار سريع تر دمكراسى در عراق شده است.

بايد اذعان داشت كه چنين خواست ها و يا حتى انتظاراتى مبتنى بر چندان شناخت دقيقى نبوده است. غبار مسئله شكنجه ها و مسئله علل آغاز جنگ ديدها را مكدر ساخته است. نه سلاح هاى كشتار جمعى در عراق يافت شد و نه رابطه صدام حسين با تروريسم بين المللى مشخص گرديد. در عوض، جنگى بى امان در جريان است: عليه نيروهاى اشغالگر و دولت موقت و نيز عليه اتباع خارجى و عليه تمام كسانى كه به نوعى مى كوشند، عراقى نوين و بهتر بسازند. و وقتى خود آمريكا از «قيام كنندگان» سخن مى گويد، اين احساس را تقويت مى كند كه مسئله بر سر مبارزه اى است عليه اشغالگرى بيگانگان كه برخلاف قوانين بين الملل صورت گرفته است.

اين آغاز مناسبى براى ۲۸ ژوئن كه زمان انتقال قدرت به عراقى ها بوده است، نيست. اگر چه بطور رسمى مسئوليت در دست دولت موقت قرار گرفته است، ولى نگاه داشتن اين مسئوليت بسيار دشوار خواهد بود. اعضاى اين دولت همچنان در مخاطره جانى بسر مى برند، زيرا كه هيچ نشانى حاكى از اين نيست كه سوءقصدها و يورش ها پايان خواهند پذيرفت، ترورهايى كه تنها يك هدف را دنبال مى كنند و آن جلوگيرى از ايجاد شرايط عادى است. بمبگذاران انتحارى و گروگانگيران در جهت منافع مردم عراق كار نمى كنند. آنها تنها و تنها بر يك نكته تمركز كرده اند: امنيت.

از همان آغاز توقعى اغراق آميز بود كه ظرف تنها چند ماه انتظار دمكراتيزه كردن كشور را داشته باشيم. در آلمان پس از جنگ دوم جهانى چهار سال زمان نياز بود تا اولين انتخابات آزاد در آن برگزار گردد و اين كشور پس از ده سال به استقلال خود دست يافت. بنابراين چرا بايد يك چنين روندى در عراق سريع تر عمل كند، با توجه به اين امر كه اين كشور هرگز يك گذشته دمكراتيك نداشته، بلكه در عمل تنها حكومت هاى تمامت گرا را تجربه كرده است.

چهارده ماه پس از پايان عمليات جنگى شهروند عراقى در آرزوى آزادى و دمكراسى است و در روياى ساده براى امنيت و زندگى بسر مى برد. و دولت موقت مى خواهد و بايد كه با اين خواست پاسخ گويد: نيروهاى امنيتى بايد تقويت شوند و افسران سابق بايستى بار ديگر بر سر كار خود بازگردند و با برقرارى شرايط اضطرارى دولت موقت بايد اين امكان را بيابد، عليه تروريست ها و خشونتگران وارد عمل شود. دولت بايستى كه با مشتى آهنين عليه خشونتگران عمل كند، هرچند كه با اين كار خود براى مدتى با هدف استقرار دمكراسى، آزادى ها را محدود خواهد ساخت. مقطع تاريخى ۳۰ ژوئن بى شك براى كشور عراق مقطعى حياتى است، كه برهه اى هر چند توأم با ترديد و اندوه در تاريخ عراق را آغاز مى كند.