همايش پژوهشى هنر و ادبيات آلمانى
۱۳۸۳ آذر ۲۰, جمعه
عصر روز پنجشنبه ۱۹ آذر ماه «همايش پژوهشى هنر و ادبيات آلمان» با دومين «کنسرت آوازها و ترانههاى آلماني» در سالن بتهون خانهى هنرمندان ايران به پايان رسيد. آغازگر اين برنامهها دکتر «امير اشرف آريانپور» بود که روز ششم آذرماه دربارهى «موسيقى و اپراى آلمان» براى حاضران سخن گفت. «شبهايى با آهنگسازان بزرگ آلمان» عنوان مشترک سه برنامه بود که به بررسى و ارائهى گوشههايى از آثار واگنر، بتهون و موتسارت اختصاص داشت. در اين همايش همچنين سخنرانيهايى دربارهى سينماى معاصر آلمان و ادبيات و فلسفه آلمانى زبان ايراد شد.
دبير بخش موسيقى اين همايش، رامين ورزنده، خوانندهى «تنور» بود که شامگاه روز پنجشنبه ابتدا در مورد تاريخچهى ترانهها و آوازهاى آلمانى سخن گفت و سپس به اجراى نمونهاى از اين ترانهها پرداخت. او که در اين برنامه به وسيلهى دو نوازندهى پيانو، رضا طاهرى و آنى شيروانيان، همراهى ميشد ساختههايى از آهنگسازان بزرگ آلمان، شوبرت، شومان، موتسارت، مندلسون و ... را اجرا کرد.
رامين ورزنده در گفتگويى با «راديو صداى آلمان» دربارهى انگيزهى سازمان دادن اين برنامهها گفت:
«در واقع معرفى يک فرهنگ بوده. حالا کسانى که علاقمند بودند از قبل آمدند و لذت بردند و اون هدفى که ما داشتيم اين بود که با معرفى يک فرهنگ علاقمندان را جلب کنيم. همانطور که در سخنرانى هم گفتم هر هنرى و اينجا موسيقى داراى يک فرهنگ است و اگر ما بتوانيم آن فرهنگ موسيقى را باز کنيم و راجع به آن صحبت کنيم هم شنونده ما لذت خواهد برد و هم علاقمند خواهد شد که درباره آن بيشتر مطالعه کند.»
در حالى که در ميان شنوندگان اين برنامه تقريبا هيچ غير ايرانياى ديده نميشد سخنرانى رامين ورزنده به زبان آلمانى ايراد شد. از او علت و ضرورت اين کار را پرسيديم: «کل برنامههاى اين همايش يک برنامه آلمانى بود، يک برنامهاى براى معرفى فرهنگ آلمان بود. ما اينجا هفت شب برنامه موسيقى داشتيم. تمام شش شب گذشته را من، يا استادان محترم، به فارسى صحبت کرديم غير از اين شب چون استثنا تکرار برنامه چهارشنبه گذشته بود. من از قبل اعلام کرده بودم که امشب به آلمانى در مورد ترانههاى آلمانى صحبت خواهم کرد. در برنامهى امشب يک مقدار هم بحث معرفى بود و اين بحث که شايد از سفارتخانههاى خارجى المانيها يا اتريشيها، بيايند و برنامه را ببينند و ببيند که ما فرهنگشان را چگونه معرفى ميکنيم. شايد براى آنها مهم باشد که بيينند ما فرهنگشان را چطور معرفى ميکنيم. آيا آن را درست معرفى ميکنيم يا نه. ولى متاسفانه اصلا استقبالى هم از اين برنامه نکردند.»
اين کنسرتها در حالى در خانهى هنرمندان برگزار شد که مدتى پيش ارکستر زهى اين مرکز تعطيل شدهاست. در مورد علت اين تعطيلى شايعات و زمزمههاى گوناگونى به گوش ميخورد. در حالى که برخى مشاجرهى لفظى ميان يکى از نوازندگان و مسئولان خانه هنرمندان يا نپرداختن حقالزحمهى نوازندگان را دليل فروپاشى اين ارکستر ميدانند، «عباس ابوحمزه» سرپرست ارکستر، مشکل را «در ريشههاى فرهنگي» ميبيند و معتقد است «اساسا از نظر فرهنگى ما ايرانى ها در کار جمعى و گروهى ضعيف هستيم و در درازمدت تحمل کار گروهى را نداريم».
خانم شهابى مسئول روابط عمومى خانهى هنرمندان در گفتگويى دليل اين تعطيلى را صرفا مسائل فنى و از جمله کمبود جا و مکان لازم براى تمرينهاى اين ارکسترها ذکر کرد.
سال گذشته نمايشگاه کتاب زنان ناشر، در خانهى هنرمندان، به دليل سخنرانى افتتاحيهاى که در آن به سانسور و مشکلات نشر اشاره شده بود با محدوديتهايى مواجه شد و به تصميم زنان ناشر و به عنوان اعتراض ادامه نيافت. برنامههاى اين همايش نيز با چنين مشکلاتى درگير بوده است. به گفتهى رامين ورزنده در يکى از شبها به جاى پخش کامل فيلمى از ميلوش فورمن تنها: «قسمتهايى از فيلم را با مجوزهاى لازم، با ضوابطى که بود، سانسور هم کرديم و حدود نيم ساعت از فيلم را پخش کرديم.»
عصر روز پنجشنبه آخرين ترانهى اين کنسرت که به زبان فارسى اجرا شد، «بر بالهاى ترانه»، اثرى از فليکس مندلسون بود با شعرى از هاينريش هاينه شاعر بزرگ آلمان. بازسرايى اين ترانه کارى است از مريم نظامى مادر رامين ورزنده، که اولين مشوق و معلم او نيز بوده است.
به گفتهى دستاندرکاران خانهى هنرمندان قرار است در ماههاى آينده شبهايى نيز به ترانهها و آوازهاى ايتاليايى و اسپانيايى اختصاص يابد.
بهزاد کشميرىپور گزارشگر راديو صداى آلمان در تهران