همايش بين المللی ايرانشناسی در لندن
۱۳۸۵ مرداد ۱۸, چهارشنبهاين همايش با همكاری و همياری «انجمن بينالمللی ايرانشناسی» در امريكای شمالی و «بنياد ميراث فرهنگی ايران» كه مركزش در لندن است و همچنين «دانشكدهی پژوهشهای آسيايی و افريقايی» در دانشگاه لندن برگزار شد. تا پايان اين همايش، بيش از ۳۴۰ سخنرانى، مقاله، نشست گفت و شنود و كنسرت موسيقی و فيلم و تئاتر، عرضه شد كه تقريباً همهی بخشهای علمی و فرهنگى، در رابطه با ايران را پوشش داده بودند.
در اين نشستها از خصوصيات جغرافيايی و تاريخی و ادبى، مطرح شد تا مسائل پزشكی و علوم طبيعی. جالب اينجا بود كه بسياری از سخنرانان و گفتگوكنندگان، ايرانشناسان غيرايرانی از سراسر جهان بودند كه گاه فارسی را بدون اينكه در ايران بوده و زندگی كرده باشند، چون زبان مادرى، صحبت میكردند.
نويسندگان و شاعران بنام ايرانی از داخل و خارج كشور هم شركت كردند. سيمين بهبهانی كه جايزهی ادبی لطيفهی يارشاطر را دريافت كرد، سرودههای تازهاش را خواند و مهشيد اميرشاهی و گلی ترّقی هم داستانخوانی داشتند.
فرهاد حكيمزاده مدير عامل «بنياد ميراث فرهنگی ايران» و همآهنگ كنندهی برنامههای همايش در بارهی بنياد ميراث فرهنگی و نقش آن در همايش اظهار داشت: «بنياد ميراث فرهنگی سازمان خيريهاى است كه در انگلستان ثبت شده و حدود ۱۱ سال است كه فعاليت میكند. اين بنياد غيردولتی و غيرسياسی است و درآمد مالی آن از طريق افراد ايرانی خارج از كشور و شركتها و بنيادهايی كه میخواهند به فرهنگ ايران به طريقی كمك كنند، تأمين میشود. من خود در اين همايش همآهنگی برنامهها را به عهده داشتم به خصوص كه اجرای اين كنفرانس بزرگ در اصل به عهدهی بنياد ما بود. اصولاً اين كنفرانس با كنفرانسهايی كه ما معمولاً تشكيل میدهيم و به اجرا میگذاريم فرق بزرگی نداشت، ولی به خاطر حجم بيشتر كار نسبت به كنفرانسهای ديگر، همآهنگی آن هم پيچيدهتر بود. چنين كنفرانس ايرانشناسیيی با اين تصفيل و بزرگی در خارج از ايران تا كنون تشكيل نشده است. در نظر بگيريد كه ۶۵۰ كارشناس علاوه بر ۳۴۰ سخنران و گردانندگان برنامهها، در كنفرانس شركت كرده بودند و باز اين يك پديدهی استثنايی در اين نوع برنامهها در اروپا است.»
گفتنی است كه اكثر سخنرانيها و برنامههای ديگر به زبان انگليسی بودند و تنها عدهی معدودی كه از ايران آمده بودند، كار خود را به زبان فارسی عرضه كردند.
خانم "مادلن فوگلی" (Madeleine Voegeli) از دانشگاه برن كه در سويس دورهی دكترای خود را میگذراند، در اين همايش افسانههای عصر ما از "مهشيد اميرشاهی" را با افسانههای "جيمز تربر" (James Thurber) مقايسه كرده بود.
دكتر "اوليور باست" استاديار رشتهی ايرانشناسی و تاريخ معاصر خاور ميانه در دانشگاه منچستر انگليس، يكى ديگر از شركتكنندگان همايش ايرانشناسى بود و علاقهی علمی او تاريخ سياسی ايران در اواخر قاجاريه تا اوايل سلطنت پهلوی است. سميناری كه او در اين همايش برگذار كرد، رابطهی ميان سياست خارجی با افكار عمومی در ايران بود. بررسی تاريخی او افكار عمومی در رابطه با اجرای سياست خارجی كابينههای مختلف از انقلاب مشروطيت تا كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را شامل میشد.
پروفسور" مسعود" كارشناس استاد اقتصاد در دانشكدهی مطالعات آسيايی و افريقايی دانشگاه لندن است. او در سخنرانی خود رشد اقتصادی در ايران و كرهی جنوبی را با يكديگر مقايسه كرد.
بحث بر سر اين بود كه چگونه اقتصاد كرهی جنوبی پيشرفت كرد در حالی كه رشد اقتصادی در ايران با بروز انقلاب اسلامی متوقف شد. آقای كارشناس استقلال بخش خصوصی را از مهمترين عاملهای پيشرفت اقتصادی میداند و معتقد است كه دخالت مستقيم دولت در ايران در پيشرفت اقتصاد كشور، بازدارنده بوده است.
از ديگر شركت كنندگان و فعالان كنفرانس ايرانشناسى، "هوشنگ اسفنديار شهابی" بود كه از پدری ايرانی و مادری آلمانی است، در فرانسه تحصيل كرده و هم اكنون استاد روابط بينالملل در دانشگاه بوستون امريكا است. پروفسور شهابی مسئول علمی برپايی كنفرانس ايرانشناسی هم بود و خود در رابطه با جشنهای هنر شيراز سخنرانی جالب و جاذبی داشت.
وى درباره تاريخچه انجمن ايرانشناسی گفت: «انجمن ايرانشناسی چهل سال پيش در امريكا تشكيل شده و حدود ده سال پيش نام آن به انجمن بينالمللی ايرانشناسی تغيير يافته است. ششمين كنفرانس ايرانشناسی به اين دليل در لندن برگذار شد كه عدهی زيادی از علاقهمندانی كه میخواستند به كنفرانس بيايند، در كنفرانسهای پيشين پيوسته با مشكل دريافت ويزای امريكا مواجه میشدند. پنج كنفرانس قبلی در حومهی واشنگتن برگزار شده بودند. اين بار كنفرانس با همكاری بنياد ميراث فرهنگی ايران تشكيل شد، بدين ترتيب كه انجمن بينالمللی ايرانشناسی مسؤول محتوای علمی كنفرانس بود در حالی كه بنياد ميراث فرهنگى، برگذاری كنفرانس را سازماندهی كرد.»
وى درباره اينكه آيا مقالههای عرضه شده در اينترنت يا به صورت ديگری بعد از كنفرانس منتشر خواهند شد يا خير، متذكر شد: «اين كار ناممكن است چون ۳۴۰ مقاله ارائه شده كه اگر فرض كنيم هر كتاب میتوانست حاوی ۲۰ مقاله باشد، ما بايد ۱۷ جلد كتاب منتشر میكرديم. تازه شايد بسياری از سخنرانيها از آن ارزش علمی برخوردار نباشند كه به صورت مكتوب منتشر شوند. نويسندگان مقالات و سخنرانان هركدام مختارند كار خود را به هرجا كه میخواهند عرضه و احتمالاً چاپ كنند.»
اسكندر آبادى