1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هفتادمين سالگرد تولد دالايى لاما رهبر روحانى تبتيها

۱۳۸۴ تیر ۱۵, چهارشنبه

چندين دهه پيش بود كه دالايى لاما ناگزير شد، وطن خود را ترك گويد. وى بنابر معيارهاى معمول سياسى در جهان، شخصتى است نسبتا بى قدرت، اما بايد اذعان داشت كه نفوذ دالايى لاما در جهان از زمان گريز از زادگاهش تبت در سال ۱۹۵۹ تا كنون، روز به روز بيشتر شده است. ششم ماه ژوئيه مصادف است با هفتادمين سالگرد تولد وى.

https://p.dw.com/p/A5Ky
عکس: AP

به گفته دالايى لاما، انسانها همه خواهان زندگى اى هستند پر از موفقيت و شادى و شادى هم مهمترين چيز در زندگى انسانهاست. براستى هم بايد گفت كه لبخند به نشانى ثابت در چهره و جزيى پايدار از فلسفه وى بدل شده است. او عليرغم ناكاميهاى متعدد و ادامه سياست اشغالگرايانه چين در تبت هنوز هم به سياستى عارى از خشونت وفادار مانده است.

دلايى لاما كه در سال ۱۹۳۵ در شمال شرقى تبت در خانواده اى كشاورز به دنيا آمده و نام واقعى او لامو توندوپ است، در سن پنج سالگى بر تخت شير نشست و در سن پانزده سالگى نيز از قدرت دنيوى براى رهبرى و هدايت تبتيان برخوردار شد، چرا كه تبت در آستانه لشكركشى نيروهاى چينى قرار داشت.

وى خود درباره پايان دوران نوجوانيش ميگويد: «در زمانى كه من مسئوليت را برعهده گرفتم، يا بهتر است بگوييم، مسئوليت تحت شرايطى دشوار بر دوش من گذارده شد، من هنوز جوان بودم، بسيار جوان بودم و به تنهايى اين بار سنگين را بردوش ميكشيدم و از شيوهاى سنتى حكمرانى هيچ تجربه اى نداشتم.»

در دوران اشغال تبت توسط ارتش چين، دلايى لاما ناگزير شد براى نجات جان خود از تبت بگريزد و از سال ۱۹۵۹ تا كنون در دارامسالا واقع در شمال هند به سر ميبرد. وى عليرغم تجربيات تلخ و دردناكش، نسبت به چينيها احساس تنفر نميكند و ميكوشد كه جنبه هاى مثبت اقامت اجباريش در تبعيد را از نظر دور ندارد.

وى ميگويد: «در تمامى اين سالها، بدترين چيز، خبرهايى است كه از تبت به گوش ميرسد، خبرهايى كه همه غم انگيز و در برخى موارد دلخراشند. اما وقتى به چهل سال گذشته مينگرم، ميبينم كه آگاهى از اوضاع تبت بيشتر شده و حضور من در خارج تبت نقشى كوچك در اين راه ايفا كرده.»

مبارزه در راه آزادى تبت تاثيرى انكارناپذير بر زندگى دالاى لاما داشته، اگر چه وى حاضر نيست كه هر بهايى را در راه تحقق اين امر بپردازد. براى او يك چيز مهمتر است و آن انتخاب راه و وسيله درست است. مصلحتگرايى سياسى كه تنها به موفقيت ميانديشد، براى وى راه و اسلوبى بس غريب است. باور دالايى دلاما به عدم خشونت انديشه اى تاكتيكى نيست كه با توجه به ابرقدرت بودن چين شكل گرفته، بلكه چيزيست كه وى به آن ايمانى راسخ دارد:

«حقيقت شايد بگونه اى ضعيف پنداشته شود، اما در درازمدت نيرو است و قدرتى واقعى. هنگامى كه انسان خشنونت به كار ميبندد، شايد در نگاه اول جذاب و فريبنده باشد، اما در درازمدت قدرتى كه به خشونت تكيه ميكند، پايدار نخواهد ماند. اين دقيقا چيزيست كه ما در تبت شاهد آن هستيم. از اين رو ميكوشم كه به ملتها و قومهايى كه مانند ما در وضعى دشوار قرار دارند، بفهمانم كه مبارزه اى عارى از خشونت در درازمدت بس مطمئنتر و نتيجه بخش تر است».

دالايى لاما براى جلوگيرى از نابودى كامل فرهنگ تبت حاضر به قبول حاكميت چين است، مشروط بر آنكه در مقابل به تبت خودگرانى واقعى داده شود. البته اين ابتكار با انتقاد صريح بسيارى از تبتيها روبرو شده كه متذكر شده اند، چنين موضع گيرى سبب خواهد شد كه تبت در آغاز مذاكرات با چين حاضر به سازشكاريهايى باشد كه در اصل ميبايست در پايان مذاكرات به آنها تن دردهد.

بسياريها دالايى لاما را با مهاتما گاندى مقايسه ميكنند، اما بايد گفت كه عملكرد اين دو چهره صاحبنام تفاوتى اساسى با يكديگر دارد. هنگامى كه كنگره جوانان تبت در ماه مارس سال گذشته ميلادى در جلوى مقر اصلى سازمان ملل در نيويورك دست به اعتصاب غذايى نامحدود زد، از سوى دالايى لاما بشدت مورد انتقاد قرار گرفت، چرا كه وى، توسل انسان به اين وسيله را اعمال خشونت نسبت به خويشتن ميداند.

بارى جاى اميدوارى است كه سياست و موضع دالايى لاما بازتاب يابد و نتيجه بخش باشد. از پاييز سال ۲۰۰۲ تا كنون، هياتى كه از سوى وى منتصب شده، سه بار به چين و تبت سفر كرده كه اين، نخستين تماس بين طرفين پس از نه سال سكوت محض محسوب ميشد.