1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

هشدار ملايم بوش به ايران و مقاومت ملايم ايران در برابر آمريکا

۱۳۸۵ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

لحنِ هشدارهای ديروز جورج بوش به ايران، درست پيش از سفر سه روزه‌اش به اروپا، از هميشه ملايم‌تر بود. او ضمن گوشزد در باره‌ی تحريم‌های احتمالی آينده از سوی شورای امنيت، قول داد در صورت پذيرفتن مجموع پيشنهادهای غرب، منافع اقتصادیِ بسياری در انتظار ايران خواهد بود و آمريكا نيز آماده است نوعی از برنامه‌ی هسته‌ای غيرنظامی را در ايران بپذيرد.

https://p.dw.com/p/A3zj
عکس: dpa

اين سخن بوش همخوان بود با اشارات غير مستقيمِ سخنگويان كابينه‌اش در روزهای اخير داير بر اينكه با تضمين غيرنظامی ماندنِ برنامه‌ی هسته‌ای ايران زير نظارت حفاظ‌های لازم، شايد در آينده احتمال غنی سازیِ صلح آميز نيز مسأله‌ای برای آمريكا نباشد.

جورج بوش ديروز در نيويورك گفت: «اگر رهبران ايران صلح و رونق اقتصادی و آينده ‌ی اميدوارانه تری برای مردم خود می‌خواهند، بايد پيشنهادات ما را بپذيرند، از كسب سلاحهای اتمی پرهيز كنند و تعهدات بين‌المللی‌شان را به جا بياورند.» سخنگوی مطبوعاتیِ كاخ سفيد نيز با ژست دوستانه‌ای گفت: «موضع ما در قبال ايران بسيار ساده است. شما در جبهه‌ی هسته‌ای مشكل را برطرف كنيد و ما هم حاضريم در مورد بسيار مسايل گفتگو كنيم؛ ما خوشحال خواهيم شد در هر جبهه‌ای به همكاری بپردازيم.»

اين گفته‌ها مصالحه آميزترين سخنانی است كه در طول دو دوره‌ی رياست بوش در قبال ايران به بيان در آمده است. البته بوش بار ديگر به حمايت ايران از تروريسم و تهديد به نابودی اسرائيل و نقض حقوق بشر نيز اشاره كرد اما اين انتقاد كوتاه و گذرا بود و بلافاصله با ستايش او از فرهنگ و تمدن ايران و دستاوردهای آن در طب و علوم و فلسفه و هنرها ادامه يافت. بنا به سفارش مقامات وزارت خارجه‌ی آمريكا، در مذاكرات مستقيم با ايران، «احترام به غرور ملّی ايرانی‌ها» بايد جای ژست‌های تنبيهی و لحن تحقيرآميزِ گذشته را بگيرد.

مقامات ايرانی نيز پس از دريافت مجموعه‌ی پيشنهادی غرب در صدد يافتن فورمولی هستند كه بدون عقب‌نشينیِ واضح، زمينه را برای مصالحه آماده كند. بعضی از مفسران بر اين عقيده‌اند چنانچه عبارت «به تعليق در آوردن» (suspend) فعاليت هسته‌ای را نه به معنی متوقف كردن بلكه به معنی «يواش يا كندكردن» (slow down) آن تعبير كنيم، چنين پيشنهادی برای ايران قابل پذيرش خواهد بود زيرا رژيم ايران می‌تواند ادعا كند برنامه‌ی هسته‌ای‌اش كماكان داير است و به پيش می‌رود.

پيشنهاد يواش كردن يا كُند كردنِ سرعتِ فعاليت هسته‌ای برای آمريكا نيز می‌تواند قابل پذيرش باشد زيرا ميزانِ كنونیِ غنی‌سازی و تعداد كنونی چرخه‌های (سانتريفيوژ) اتمی در ايران چنان ناچيز است كه هرنوع كاهشی در روند آن می‌تواند دسترسی احتمالی به سلاحهای اتمی را دهها سال عقب بيندازد. ميزان غنی سازی اورانيوم برای نيروگاه هسته‌ای سه تا چهار درصد است، اما برای ساختن بمب اتمی بايد به نود درصد برسد. برای ساختن بمب به هزاران چرخه‌ی اتمی نياز است، در حاليكه تعداد كنونی چرخه‌های ايران به دويست هم نمی‌رسد.

چنانچه ايران و آمريكا برسر نوعی «تعليق» به توافق برسند و سپس به پای مذاكره‌ی مستقيم بنشينند، آنگاه جزييات فنّی می‌تواند محل مناقشات بعدی باشد. خواست ايران به احتمال زياد آن خواهد بود كه فقط به مدت چندماه از تزريق گاز اورانيوم به داخل چرخه‌ها خود داری كند. اما متخصصان هسته‌ای نزديك به دولت آمريكا اعتقاد دارند برای رفع خطر، ايران بايد برای چند سال توليدِ داخلی و واردات چرخه‌ها و قطعات آنها را متوقف كند. اگر غنی سازی در نطنز در سطح كنونی باقی بماند، آمريكا خواهان آن خواهد شد كه تاسيسات اصفهان كارش را متوقف كند.

موفقيت‌های ديپلماتيك محمود احمدی‌نژاد در شانگهای و حمايت چين و روسيه از رژيم ايران، به همراه آس‌های برنده‌ای كه ايران در عراق و افغانستان و سوريه دارد، و نيز افكار عمومی اروپاييان، جناحی از كابينه‌ی بوش را زير رهبری وزارت امورخارجه و خانم كاندوليزا رايس، متقاعد كرده كه در لحظه‌ی كنونی منافع آمريكا حكم به پرهيز از تقابل نظامی با ايران می‌دهد. واكنش جناح ديگر به رهبری ديك چينی و رامسفلد در ماههای آينده روشن خواهد شد.

عبدی كلانتری، گزارشگر صدای آلمان در نيويورك