هشتصد سال درسدن
۱۳۸۵ فروردین ۱۴, دوشنبهجمعهی گذشته، مقامهای بلندپايهی سياسی و فرهنگی، از سراسر آلمان و اروپا در شهر درسدن گردهم آمدند تا هشتصدمين سالروز اين مركز علمی و فرهنگی را جشن بگيرند. سندی كه در ادارهی ثبت اسناد شهر درسدن نگاهداری میشود، نخستين بار از رويدادی نام میبرد كه در روز ۳۱ مارس ۱۲۰۶ ميلادی در درسدن اتفاق افتاده است. واژهی درسدن ريشهی اسلاوی دارد و به معنای ساكنان دشت و جنگل است. اين شهر، تا سدههای ۱۴ و ۱۵ ميلادی هنوز اهميت چندانی نداشته و كمتر از ۱۰ هزار تن در آن زندگی میكردهاند.
در آغاز سدهی ۱۶ اسقفی به نام يوهان تتسل (Johan Tetzel) به درسدن آمد و مقدار زيادی از بخششنامههای كليسايی را به مردم فروخت. در آن زمان كليسا ادعا میكرد هركس طبق توان مالی خود میتواند با خريد بخششنامههايى، گناهان خود را پاك كند. اين بخششنامهها سبب شدند كه مارتين لوتر، كه خود كشيش بود، عليه اين كار قيام كند و مذهب پروتستان يا معترضان را بنياد نهد. به طوری كه مورخان مینويسند، يوهان تتسل در درسدن از عاملان اصلی تحريك مارتين لوتر بود. پس از قيام لوتر، درسدن به يكی از مراكز اصلی تبليغ پروتستانها تبديل شد و نام اين شهر را به عنوان يكی از مراكز آزادی مذهبی بر سر زبانها انداخت.
در سال ۱۵۵۶ يعنی ۴۵۰ سال پيش، كتابخانهی بزرگ ايالت ساكسن در درسدن بنا شد و عاشقان علم و ادب را كم و بيش به اين شهر جلب كرد. اهميت اين كتابخانه در اين است كه جز كتابها و اسناد قديمى، مجموعهی ارزندهای از عكسها، نگارهها و هرچه كه به اين شاخه مربوط میشود، در آنجا نگهداری میشوند. در سال ۱۶۶۶ نخستين مركز اپرا در درسدن بنا شد كه ايجاد اركستر بزرگ شهر را در پی داشت. در سال ۱۶۹۴ آگوست مشهور به زورمند، حكومت اين سرزمين را به عهده گرفت و از آن به بعد بود كه پيوسته به اهميت درسدن افزوده شد.
آگوست، كه در ضمن سرزمين لهستان كنونی را هم زير فرمان داشت، كاخ بسيار بزرگی در درسدن بنا كرد و با صرف هزينههای گزاف و ايجاد موزههايی با تابلوها و پيكرهايی از آثار بزرگترين هنرمندان زمان، اهل علم و هنر را به اين شهر كشاند. گفتنی است كه در زمان اين پادشاه، معدن نقرهی درسدن كه در گسترهی تاريخ هميشه پشتوانه و همراه اقتصادی اين شهر بوده، به منتها درجهی بهره برداری رسيد. در سال ۱۷۳۴ كليسای بانو كه به احترام مريم مقّدس بر ويرانههای يكی از كاخهای قديمی شهر ساخته شده بود، افتتاح گرديد. كليسای بانو به پيروی از شكل و عظمت كليسای سلام بر مريم در شهر ونيز ساخته شده است. اين كليسا و حّتی ويرانههای آن، از آن پس همواره محّل گردهمآيی معترضان و مترقيان بوده و اهميت تاريخی آن از يك كليسا و يك اثر تاريخی به مراتب بيشتر است.
با آغاز سدهی نوزدهم، درسدن اهميت نظامی و ژئوپوليتيك هم پيدا كرد: از آنجا كه درسدن درست بر سر راه مسكو و پاريس قرار دارد، ناپلئون بوناپارت، در زمان اشغال سرزمينهايی از آلمان، توجه ويژهای به اين شهر مبذول داشت. از آن پس، درسدن يكی از شاهراههای پيوند اروپای شرقی و غربی به شمار آمد. در سال ۱۸۳۹ نخستين راه آهن طولانی ميان دو شهر درسدن و لايپزيگ در آلمان ساخته شد و باز به اهميت شهر و تراكم جمعيت آن افزود. كارخانههای صنعتی يكی پس از ديگری در آنجا كار خود را آغاز كردند و يا شعبهای از شركتهای بزرگ در شهر ايجاد شد.
اّما آنچه از سدهی ۱۸ ميلادی شهر درسدن را زبانزد كرد، جذب و جلب شخصيتهای ادبی، علمی و هنری بود. آكادمی هنری كه بيش از ۲۴۰ سال است در اين شهر ايجاد شده، هنوز از بهترين دانشكدههای هنر آلمان است. نّقاشانی چون كاسپار داويد فريدريش، موسيقيدانانی چون كارل ماريا وبر و ريچارد واگنر و همچنين اديبان و فلاسفهای چون كلايست هوفمان و برادران شلگل (Schlägel) در اينجا به آموزش و آفرينش آثار بزرگ خود مشغول بودند و میتوان گفت كه در همينجا مكتب رومانتيك آلمان را رشد دادند.
و حالا مردم درسدن سالروز اين شهر را، تا پايان سال جاری ميلادی، در بيش از ۴۰۰ جشن و برنامهی هنری و فرهنگی، گرامی میدارند. شهری كه بارها تا مرز نابودی رفته ولی با تلاش اهالی، در هر دوره تاريخى بازسازی شده است. درسدن از سال ۱۷۵۶ تا ۱۷۶۳ ميدان تاخت و تاز شاهزادهها و والیهای بومی و كشورگشايان اروپايی بود. تاريخنگاران مینويسند كه ۵ سال پس از پيمان صلح در درسدن، سال ۱۷۶۳ تقريباً بر همهی ويرانههای شهر بناهايی با همان شكل و شمايل و همان نامها ساخته شدند.
در روزهای ۱۳ و ۱۴ فوريه ۱۹۴۵، آخرين بار، درسدن تا لبهی پرتگاه نابودی رفت. در آن زمان مارتين موچمان از نازیهای سرسخت رژيم ديكتاتوری حاكم بر آلمان، فرماندار درسدن بود. پيشتر گفتيم كه درسدن از شاهراههای پيوند اروپای شرقی و غربی به شمار میآمد و حتی با اين كه شوروی سابق بخش وسيعی از آلمان شرقی را در پايان جنگ دوم جهانی به تصرف خود درآورده بود، نازيها هنوز میتوانستند از پادگان بزرگ درسدن، به اردوگاههای جنگی خود اسلحه و آذوقه برسانند. از اين رو، نيروهای مّتفقين شهر درسدن را هدف بمبارانهای گسترده و بی امانی قرار دادند كه بر اثر آنها بيش از ۳۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند. بر اثر اين بمبارانها آثار بيمانند تاريخی شهر مانند كاخهای آلبرتينوم، زوينگر (Zwinger) و ساختمان سمپر (Semper) تقريباً نابود شدند. اينها آثاری هستند كه باز با تلاش مردم شهر و پشتيبانی يونسكو، همگی بازسازی شده و تا اندازهی زيادی گنجينههای هنری و تاريخیشان به آنها بازگردانده شدهاند.
در ماه اكتبر سال گذشته ميلادى، كليسای بانو، پس از شصت سال، بازگشايی شد و امروزه با همياری سازمانهای فرهنگی بينالمللی به همان صورت گذشته جلوهگری میكند.
چند نمونه از ديدنيهای درسدن: ساختمان توليد دخانيات در آغاز قرن بيستم ميلادی به صورت يك مسجد ساخته شده است. بزرگترين ناو چرخدار جهان، كمی دورتر از كليسای بانو لنگر انداخته و مجموعهی بىمانندی از ظرفها و پيكرهای چينی قديمی در ساختمان پرعظمت زوينگر نگهداری میشوند. و سر انجام كسی كه در پی ديدار از تابلوهای نقاشیای باشد كه با موزهی لوور و كارهای ميكلانژ همسنگی كنند، بايد حتماً يك بار به ساختمان سمپر سری بزند.
در پايان بردن نامی از گروه همخوانان دويچه وله اگر ضروری نباشد، خالی از لطف نيست. اين همخوانان، در ماه ژوئن سال جاری، كنسرت بزرگی در چهارچوب برنامههای گرامیداشت سالگشت درسدن در اين شهر برگزار خواهند كرد. همخوانان دويچه وله ۷۰ خواننده از ۲۱ كشورند كه به بيش از ۴۰ زبان ترانه و سرود میخوانند.