هجدهمین نمایشگاه کتاب تهران
۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبهاستانهای کشور برگزار شده است و تعداد ناشران از سه هزار نیز فراتر رفته کتابها پیش از آنکه خوانده شوند غبار سالیان بر آنها مینشیند و تیراژهای ۱۰۰ و ۱۵۰۰تایی امر نادری نیست.
خیابانهای پر ازدحام تهران در ایام برگزاری هر نمایشگاهی لااقل در بخشهایی از شهر شلوغتر و پر رفت و آمدتر میشود. نمایشگاه کتاب نیز به رغم این که کتابخوانی ما در سال چند دقیقه بیشتر از وقتمان را نمیگیرد از این قاعده مستثنا نیست. برخی از مسئولان اختلال در آمد و شد شهروندان را دلیلی بر جابجایی محل دائمی نمایشگاهها میدانند و تلاش دارند که آن را به خارج از شهر منتقل کنند. خواست تغییر محل نمایشگاه، که به اعتقاد عدهای تنها دلیلش رفاه شهروندان نیست و منافع مشخصی را نیز تامین میکند، سال گذشته با مخالفت شدید ناشران روبرو شد که تهدید کرده بودند در صورت تغییر محل نمایشگاه از شرکت در آن خودداری خواهند کرد. سرانجام با پادرمیانی رئیس جمهور و در نشستهایی با حضور برخی از مقامات مسئول از جمله وزیر ارشاد، رئیس شورای شهر تهران و چند تن دیگر قرار بر این شد که امسال نیز نمایشگاه در محل سابق برگزار شود.
نامشخص بودن تغییر مکان نمایشگاه از جمله دلایلی بود که کار ثبت نام ناشران را به روزهای آخر سال و تعصیلات آغاز سال نو کشاند و عدهای را از رسیدن به نمایشگاه بازداشت. برگزارکنندگان هجدمین نمایشگاه کتاب تهران امسال شرط حضور را انتشار ۳۵ کتاب در سه سال گذشته اعلام کرده تا ناشران غیرفعال بیهوده فضای تنگ نمایشگاه را اشغال نکنند. ناشرانی که کمتر از این تعداد کتاب منتشر کرده باشند میتوانند در شراکت با ناشران دیگر در نمایشگاه حضور یابند.
سازماندهی عرضهی بیش از ۲۲۰ هزار عنوان کتاب و جا دادن بیش از دو هزار ناشر کار سادهای نیست و ظاهرا تجربهی هجده سال گذشته نیز همهجا به یاری مسئولان نمیآید. نارضایتی، هم در میان ناشران دیده میشود و هم نزد بازدیدکنندگان. روز نخست گشایش نمایشگاه، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت، ساعت دو بعد از ظهر، پس از ختم مراسم رسمی که با سخنرانی مسجد جامعی وزیر ارشاد، محمد خاتمی رئیس جمهور و با حضور تعدادی از مقامات دولتی انجام شد درهای نمایشگاه برای عموم گشوده شد. ساعتی پس از آن، نقشهی نمایشگاه که قرار است راهنمای مراجعان باشد، در دکههایی که کار راهنمایی بازدیدکنندگان را برعهده دارند تمام شد و در مواردی باعث بروز خشم مراجعان گردید:
«ـ نقشه ندارین؟
ـ تمام شد.
ـ خب، جمع کنند و راحت کنند خودشون رو!
ـ چرا به من میگین، مگه من ...
ـ الان کامپیوترها هیچ کدوم جواب نمیدن. من دنبال یک انتشارات میگردم و الان شش ساعته همه جا رو میگردم.
ـ این نقشه، اگر میخواهید همین را [از روی شیشهی دکه] بکنم.
ـ این نقشه به درد نمیخوره.
ـ خب نقشهها همه همینه.»
این گفتگو ساعت چهار بعدازظهر انجام میشد و پیداست که در آن «شش ساعت گشتن» اندکی هم اغراق مرسوم ما ایرانیها سهیم بوده است. مسئول دکهی دیگری علت تمام شدن نقشه را هجوم جمعیت عنوان میکند:
«ـ نقشه ندارید خانم؟
ـ نقشه تمام شده.
ـ به این زودی؟
ـ جمعیت رو میبینین؟»
البته به گفتهی آگاهان در روز نخست، هجوم جمعیت آنچنان که انتظار میرفت نبود. علی امینی مدیر «نشر دیگر» علت را چنین توضیح میدهد:
«معمولا در برگزاری نمایشگاه به دلیل این که اعلب کارها به بعد از عید کشیده میشود و چاپخانه و بهخصوص صحافیها سرشان خیلی شلوغ میشود، معمولا کتابهای ناشران روزهای اول نمایشگاه به نمایشگاه نمیرسد. به همین دلیل بازدیدکنندگان حرفهای معمولا روزهای اول کمتر میآیند. دو سه روز از افتتاح نمایشگاه که میگذرد مراجعهکننده بیشتر میشود. بهویژه کسانی که آمدنشان به نمایشگاه مشکلاتی دارد. مثلا از راه دور، از شهرستانها میآیند یا ماموران خرید کتاب کتابخانهها هستند که اینها دیگر هر سال کارشان است و با وضعیت نمایشگاه آشنا هستند و این ظرائف کار نمایشگاه را می دانند. اینها معمولا از روز سوم چهارم به نمایشگاه میآیند و خرید میکنند یا حتا لیست برمیدارند برای روزهای آخر. مثلا روز چهارم میآیند و لیست کتابهای مورد نیازشان را برمیدارند و روز اخر خرید میکنند و میروند. این قاعده تقریبا دارد برای بازدیدکنندگان حرفهای جا میافتد.»
بخشهای مختلف نمایشگاه در بیش از سی سالن پراکندهاند و نقشههای راهنما تنها جای این سالنها را مشخص میکند. غیرمنطقی بودن ترتیب قرار گرفتن ناشران نیز عامل دیگری برای سردرگمی مراجعان است؛ درحالی که غرفهها به ترتیب الفبایی نام ناشران به آنها اختصاص دارد ناشرانی که نامشان با آ و الف آغاز میشود به تر تیب در سالنهای ۶ به بعد جای داده شدهاند. اما برای این که دکههای اطلاع رسانی بیکار نباشند در میانهی راه ناشرانی که نامشان مثلا با حرف قاف شروع میشود در سالن ۲۵ جا داداه شدهاند تا حروف نون به بعد در سالن شماره ۵ جا بگیرند!
شکی نیست که برگزارکنندگان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای نظم خود حکمت و استدلالی دارند اما بازدیدکنندگانی که بخواهند برای یافتن ناشر مورد نظر از عقل سلیم کمک بگیرند جز سرگردانی نصیبی نمیبرند. با این همه اغلب بازدیدکنندگان میدانند که اینجا نیز مانند بسیاری جاهای دیگر بهتر است به جای یافتن منطقِ کار تلاش کنند تا به قول مدیر نشر دیگر «ظرائف کار نمایشگاه را بدانند»!
هجدهمین نمایشگاه کتاب تهران میزبان ۱۸۱۸ ناشر داخلی و ۸۵۶ ناشر از ۵۶ کشور جهان است. ناشران خارجی اغلب غرفهی مستقلی ندارند و ناشران بسیاری از کشورها تنها به فرستادن تعدادی کتاب اکتفا کردهاند که در غرفههایی به نام کشورشان عرضه میشود. مجدهمین نمایشگاه کتاب، دوازدهمین نمایشگاه مطبوعات را نیز دربردارد. در حاشیهی نمایشگاه مطبوعات امسال «خانهی کاریکاتور ایران» و «عکاسان بحران» نیز به نمایش آثارشان میپردازند. همچنین یکی از سالنهای نمایشگاه زیر عنوان «بانوی آب و افتاب» به نمایش آثار زنان اختصاص دارد و در «سرای ایران» خلیج فارس موضوع و محور اثار ارائه شده میباشد. در ده روزی که این نمایشگاه برپاست (۱۴ تا ۲۴ اردیبهشت) نشستهای تخصصی بسیاری پیش بینی شده و قرار است جلسات پرسش و پاسخی نیز با حضور نویسندگان و شاعران معاصر برپا شود.
در مراسم افتتاح هجدمین نمایشگاه کتاب محمد صحفی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی، خبر از صدور ۲۰۰۰ مجوز برای انتشار نشریات جدید داد و گفت: «از محورهای مهم فرهنگی دولت خاتمی تقویت جایگاه مطبوعات و اطلاعرسانی و به رسمیت شناختن اهل قلم و تکثر و تنوع در عرصه اندیشه بوده است و ثمره هشت سال تلاش بیوقفه بخش فرهنگی و مطبوعاتی، نمودارشدن دوره درخشانی در این مقطع از تاریخ مطبوعات ایران است.»
این سخنان در حالی بیان میشود که اخیرا چند نشریهی دیگر در ایران توقیف شدهاند و مدیرکل یونسکو در پیامی به مناسبت روز آزادی مطبوعات، سال ۲۰۰۴ را بدترین سال روزنامهنگاران و فعالان عرصهی خبر اعلام کرد. همچنین، کمیتهی حمایت از روزنامهنگاران اعلام کرده که ده درصد از ۱۲۴ روزنامهنگار زندانی سراسر جهان ایرانی هستند. محمد صحفی که در مراسم روز سه شنبه ۱۳ اردیبهشت که به وسیلهی انجمن صنفی روزنامهنگاران و به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات برگزار شد شرکت داشت، در این نشست سخن نگفت و سالن را نیز در نیمهی برنامه به نشانهی اعتراض ترک کرد.
بیشک برگزاری چنین نمایشگاههایی در رونق کتابخوانی موثر است و در آشنا ساختن مردم با کتاب نقشی مهم دارد. اما فریبندگی آمار و ارقامی که در زمینهی تعداد ناشران، کثرت نشریهها و امثال آن ارائه میشود با این واقعیت در تناقض است که جز در ایام برگزاری نمایشگاهها استقبال مردم و به تبع آن تیراژ کتاب نه تنها رشدی نداشته که روندی نزولی را نشان میدهد. در حالی که تنها در دههی هفتاد (۱۳۸۱ـ۱۳۷۱) شصت و هفت نمایشگاه بزرگ در استانهای کشور برگزار شده است و تعداد ناشران از سه هزار نیز فراتر رفته کتابها پیش از آنکه خوانده شوند غبار سالیان بر آنها مینشیند و تیراژهای ۱۰۰ و ۱۵۰۰تایی امر نادری نیست.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای المان در تهران