هانس ماگنوس انتسنزبرگر «جوان خشمگين ادبيات آلمانى» ۷۵ ساله شد
۱۳۸۳ آبان ۲۱, پنجشنبه”من متفاوت است
من از خود متفاوت است
من نمىتواند دريابد
من بايد گذرا بماند، غايب باشد“
سطرهايى از شعر «سند هويت» از هانس ماگنوس انتسنزبرگر، شاعر برجسته و «من» متفاوت جامعه فرهنگى آلمان كه زمانى او را «جوان خشمگين ادبيات آلمانى» مىخواندند. انتسنزبرگر امروز ۷۵ ساله شد.
هانس ماگنوس انتسنزبرگر، روز يازدهم نوامبر سال ۱۹۲۹، در منطقه «آلگوى» در ايالت باواريا زاده شد. سرگذشتش به دليل فراز و نشيبهاى بسيار، بيشتر شبيه به قهرمانان فيلمهاى سينمايىست. زمانى يكى از چپترين چهرههاى روشنفكرى آلمان محسوب مىشد و هنوز هم در هر زمينهاى خوانندگان و مخاطبان خود را غافلگير مىكند. سالها در سفر و نوعى آوارگى زيست. يكى از اين سفرها، به كوبا بود. بسيارى او را، از جمله به همين دليل و به خاطر اظهارنظرهاى تند و صريح او در نقد جوامع سرمايهدارى، كمونيست خواندهاند، در صورتى كه انتسنزبرگر هيچگاه تفكرى ايدئولوژيك نداشته است. ماجراى كوبا از زبان خود او: ”تنها متنهايى كه از من سياه روى سفيد وجود دارند، اگر نخواهم بگويم خصمانه با ترديد شديد همراهند. من كاسترو را رييس قبيله ناميدم و او مرا مامور سازمان سيا از كوبا بيرون كرد“.
انتسنزبرگر را در هيچ قالبى نمىتوان گنجاند. او در هر عرصهى قابل تصور ادبى از شعر گرفته تا رسالهنويسى، از نمايشنامهنويسى گرفته تا رمان و انتشار و بنيانگذارى نشريههاى فرهنگى فعال بوده، و حتا مدتها به كارهاى راديويى و ويراستارى پرداخته و اينك نيز در عرصه كشف كلاسيكها و كلاسيكهاى مدرن آلمان، در انتشارات «آيشبورن» مشغول به كار است و در تمامى اين عرصه ها نيز، نه تنها توفيقى كامل داشته، بلكه همواره موضوع بحث محافل فرهنگى بوده است. آثار او از همان زمان انتشار نخستين مجموعه شعرش «دفاع از گرگها» در سال ۱۹۵۷، جنجالبرانگيز بودهاند. كمتر كسى مىتواند ادعا كند كه توان حدس اين را دارد كه اثر بعدى اين «مزاحم ملت» لقبى كه با طنينى افتخارآميز بر شخصيت او سايه انداخته چيست! اين امر از يك سو آسايش بسيارى را بر هم مىزند، اما از سوى ديگر از او چهرهاى همواره جوان را به نمايش مىگذارد، تا جايى كه «استاد غافلگيرى» لقب دوم شاعر شده است. از همان ابتداى فعاليت ادبى، شعرهاى خشمگين و سخرهگرايانهى انتسنزبرگر نمونهاى برجسته براى شعر سياسى و اجتماعى آلمان شدند.
«جوان خشمگين» دهه ۶۰ ميلادى با مجموعه شعرها و جستارهاى سياسى و ادبى خود، چنان روح زمان خود را دريافت، كه واكنش چهرههاى پرنفوذ ادبيات و فلسفهى المان مانند آلفرد آندرش، تئودور آدورنو، يورگن هابرماس و هانا آرنت را برانگيخت. از ميان آثار پرحجم او، مىتوان دفترهاى شعر «دفاع از گرگها»، «خط نابينايان»، «موسيقى آينده»، و «درباره ابرها»، مجموعه جستارهاى «سياست و جنايت»، «اكسير دانش»، رمان «تابستان كوتاه آنارشى»، و نيز آخرين اثرش «گفتگو ميان ناميرايان، زندگان و مردگان» را نام برد كه در مرز نمايشنامه و رساله ايستاده، و با سبكى نزديك به ديالوگهاى فيلسوفان باستان نگاشته شده است.
سالروز تولد هانس ماگنوس انسنزبرگر، اين جوان ۷۵ ساله، كه از پس نزديك به ۵۰ سال فعاليت بىوقفه و عظيم، و دريافت جوايز بسيار ادبى، به يكى از درخشانترين نمايندگان روشنفكرى فضاى فرهنگى آلمان پس از جنگ دوم جهانى بدل شده است را با شعرى از شاعر جشن مىگيريم كه نشانگر عصيان او عليه حرفه خودش يعنى شعر نيز هست.
«دليلهاى ديگرى براى اثبات اينكه شاعران دروغ مىگويند»
زيرا لحظه اى كه در آن
واژه خوشبختى بر زبان مىآيد
هرگز لحظه خوشبختى نيست.
زيرا تشنه
تشنگى خود را بر زبان نمىآورد.
زيرا طبقه كارگر
طبقه كارگر را بر زبان نمىراند.
زيرا آنكه مايوس است
حوصله ندارد بگويد: «من مايوسم».
زيرا ارگاسم
و «ارگاسم» با هم سازگارى ندارند.
زيرا آنكه در حال مرگ است
بهجاى آنكه بگويد
«من اكنون مىميرم»
تنها صدايى بىرمق بر جاى مىگذارد كه ما نمىفهميم.
زيرا زندگان هستند
كه اخبار هولناك را در گوش مردگان مىنهند.
زيرا كلمهها دير مىرسند
و يا زود.
زيرا كه ديگرىست
همواره ديگري
كه در اينجا سخن مىگويد
و زيرا
آنكسى كه از او
سخن گفته مىشود
خاموش است.
بهنام باوندپور