1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهی به پيشينه وحدت دو آلمان

اسكندر آبادى۱۳۸۳ مهر ۴, شنبه

در آستانه چهاردهمين سالگرد وحدت آلمان، نگاهی به روند انجام اين رخداد تاريخی می اندازيم.

https://p.dw.com/p/A57W
مردم آلمان در اطراف دروازه براندنبورگ برلين وحدت دو آلمان شرقى و غربى را در سوم اكتبر ۱۹۹۰ جشن مىگيرند.
مردم آلمان در اطراف دروازه براندنبورگ برلين وحدت دو آلمان شرقى و غربى را در سوم اكتبر ۱۹۹۰ جشن مىگيرند.عکس: AP

با امضای قرارداد اليزه در سال ۱۹۶۳ پايه های دوستی ميان آلمان فدرال و فرانسه، بيش از پيش قوام يافت. همزمان با برقراری دوستی ميان آلمان فدرال با فرانسه، آلمان كوشيد اصول و موازين هالشتاين، كه طبق آن ارتباط با كشورهای سوسياليستی ممنوع شده بود را‌، از سرلوحه كار خود كنار بزند و دست كم با دولتهای دوست و همجوار شوروى، روابط سياسی برقرار كند.

در سال ۱۹۶۶ حزب محافظه كار دمكرات مسيحى با حزب سوسيال دمكرات آلمان، ائتلاف كرد و طبق نظر سياستمدار برجسته اين حزب، اگون بار Egon Bahr اصل ”تحول از طريق تفاهم با شرق و دوستی با آن سوی ديوار“ را در برنامه سياسی خود جای داد. در سال ۱۹۶۷ دولت آلمان با كشور رومانی روابط ديپلوماتيك برقرار ساخت و يك دفتر تجاری نيز در پراگ پايتخت چكسلواكی گشود.

ناگفته نماند كه در كنار اين سياست، ديپلوماتهای آلمانی برای جبران جنايتهای نازيها به جلب نظر كشور اسراييل هم ميپرداختند. در سال ۱۹۶۵ رابطه ديپلوماتيك ميان آلمان و اسراييل برقرار شد و دولت آلمان همانند سالهای پيش از آن، خود را موظف به پرداخت كمكهای گسترده مالی به اسراييل نمود. در سال ۱۹۶۹ دولت ائتلافی سوسيال دمكراتها و حزب ليبرال در آلمان فدرال تشكيل شد و ويلی براند كه از مبارزان و مخالفان و سرسخت دوره ديكتاتوری هيتلری بود، به صدر اعظمی كشور رسيد.

براند بنای سياست خارجی دولت خود را بر ايجاد تفاهم با بلوك شرق و زدودن تنش ميان دو آلمان گذاشت و با موافقت رييس جمهور جديد كشور، گوستاو هاينمان، عنوان كرد كه بدون به رسميت شناختن آلمان شرقی به عنوان يك كشور كاملا مستقل و مجزا از آلمان فدرال نيز ميتوان با آن كشور ارتباط ديپلوماتيك برقرار كرد. سال ۱۹۷۰ ميلادی را ميتوان سالی سرنوشت ساز در زمينه نزديكی دو آلمان به حساب آورد.

در اين سال رهبران دو آلمان چند بار در برلن شرقی و شهر كاسل در آلمان غربى، با يكديگر ديدار كردند و از جمله طی قرارداد ورشو به تغييرناپذيری مرزهای آبی آلمان در رودهای اودر و نايس صحه گذاشتند. در ضمن دولتهای بن و برلن به يكديگر اطمينان دادند كه به هيچ رو در قبال يكديگر ادعای ارضی نخواهند كرد و هر كدام در پيشبرد تماسهای دوستانه ميان دو ملت آلمان، خواهند كوشيد.

اما قرارداد پايه ای ميان دو آلمان كه بر اساس آن دو كشور عملا موجوديت يكديگر را برسميت شناختند، پس از احراز مجدد صدارت عظمای ويلی براند بسته شد. طبق اين پيمان كه در سال ۱۹۷۲ به امضا رسيد، بر خدشه ناپذيری مرزهای دو آلمان تاكيد شد و قرار شد دو كشور بجای فرستادن سفير، دفاتر نمايندگی در بن و برلن شرقی ايجاد كنند كه در مواقع لزوم به مناسبات ديپلوماتيك رسيدگی نمايد.

در اين بين، ميان امريكا و شوروی پيمانی مبنی بر محدوديت سلاحهای استراتژيك اتمی شكل گرفت و در هلسينكی ۳۵ كشور، كنفرانس امنيت و همكاری اروپا را برگزار كردند. اما در روابط ميان دو آلمان تحول بنيادينی صورت نگرفت. در سال ۱۹۷۴ در پی ماجرای موسوم به گيوم، ويلی براند با وجود محبوبيت ملی و بين المللی ای كه كسب كرده بود، مجبور به استعفا شد و جای خود را به هلموت اشميت داد. گيوم مشاور ويژه براند جاسوس حكومت آلمان دموكراتيك از آب درآمد و پس از آن بود كه اشميت نيز مجبور شد سياست كجدار و مريز را در برابر آلمان شرقی پيش بگيرد.

صدر اعظم جديد وقت، دست كم توانست در زمينه تسهيلات مسافرتی برای ديدار خانواده های دو آلمان و ايجاد چند بزرگراه از برلن به شهرهای بزرگ آلمان غربي، موفق شود. در ضمن آلمان فدرال برای انجام اين اقدامات و همچنين بازخريد جاسوسان خود در آلمان شرقی كه به دام پليس آن كشور افتاده بودند، حدود سه و نيم ميليارد دلار پول خرج كرد.

در پايان دهه هفتاد و آغاز دهه هشتاد كشمكشها و تنشهايی در كار كشورهای بلوك شرق پديد آمد. اتحاد شوروی به افغانستان لشكر كشيد، موشكهای ميان برد موسوم به اس اس بيست SS ۲۰ را در اروپا مستقر كرد و در لهستان حكومت نظامی برقرار شد.

كشورهای عضو ناتو در پاسخ، تصميم مضاعف را مطرح كردند، بدين معنی كه در عين مذاكره با شرق برای محدودسازی سلاحهای استراتژيك اتمى، بر تسليحات نظامی خود افزودند. استقرار موشكهای پرشينگ دو Pershing ۲ از سوی امريكا در آلمان، در سال ۱۹۸۲ تظاهرات گسترده صلحجويان اين كشور را در پی آورد. ولی اشميت بر تصميم مضاعف ناتو گردن نهاد و كوشيد روابط خود را با هم پيمانان اش در برابر بلوك شرق تنگتر سازد. در سال ۱۹۸۳ دولت ائتلافی سوسيال دموكراتها به علت كناره گيری ليبرالها سقوط كرد و محافظه كاران احزاب دموكرات مسيحی و سوسيال مسيحی به پشتيبانی همان ليبرالها بر سر كار آمدند و هلموت كهل صدر اعظم كشور شد.

با پشتيبانی اين موتلفين بود كه مجلس آلمان نيز به افزايش تسليحات نظامی در آلمان رای مثبت داد. در ميانه دهه هشتاد بود كه گفتگوی ابرقدرتها برای محدودسازی سلاحهای اتمی از سر گرفته شد و از جمله موشكهايی كه به تازگی در آلمان فدرال استقرار يافته بودند، چندی بعد دوباره برچيده شدند.

در سال ۱۹۸۶ دبيركل حزب كمونيست و رييس دولت شوروى، كنستانتين چرنينكو درگذشت و ميخاييل گورباچف امور كشور را به دست گرفت. گورباچف برخلاف پيشينيان خود سياست باز و آزاد را به ويژه در برابر غرب، پيش گرفت و زير عنوانهای پرسترويكا و گلازنوست پرده های آهنين جدايی از غرب را در همه شاخه های اقتصادی و اجتماعی برچيد. گورباچف چندين بار در ژنو و ريكياويك با رييس جمهور وقت امريكا ديدار كرد و سرانجام در سال ۱۹۸۷ پيمان آی ان اف INF به امضا رسيد.

طبق اين پيمان بايست در عرض سه سال همه موشكهای مستقر در امريكا و اروپا با برد پانصد تا پنج هزار كيلومتر پياده و نابود می شدند. تنش زدايی در عرصه بين المللی بايست به طور خودكار واكنش خود را در سياست دو آلمان نيز نشان می داد. مردم آلمان دموكراتيك رفته رفته به سياستهای مطلق‌گرايانه حزب حاكم خود، اعتراض ‌كردند و هر چه بيشتر خواهان خروج از كشور و ديدار از آلمان غربی يا اقامت در آنجا شدند.

مردم در كليساها گرد آمدند و از آزادی فردی و مطبوعات سخن گفتند. پليس تجمعهای مردم را پراكند مى ساخت، ولی شمار آنان در تظاهرات گوناگون برای احراز آزاديهای فردى، پيوسته افزايش می يافت. در سپتامبر ۱۹۸۹ مجارستان مرزهای خود را بر روی داوطلبان خروج از آلمان شرقى گشود و بدين ترتيب هزاران نفر از طريق مجارستان به آلمان غربی راه يافتند. يك ماه پس از آن بر اثر فشار دفتر حزب اتحاد سوسياليستى، رهبر حزب و دولت آلمان دموكراتيك اريش هونكر استعفا كرد. و در ماه نوامبر همان سال نيز پايگاههای مرزی آلمان شرقی به طور كلی برچيده و راه خروج همه داوطلبان به آلمان فدرال، باز شد. با كناره گيری آلمان دموكراتيك از پيمان ورشو و سقوط چائوشسكو در رومانى، تعادل در بلوك شرق متزلزل شد.

در روز ۱۵ ژانويه ۱۹۹۰ صد و پنجاه هزار تن در لايپتزيگ شعار آلمان متحد را سر دادند. در ماه مارس همان سال پس از چهل سال در آلمان شرقی انتخابات آزاد به سبك غرب انجام گرفت و ائتلاف بزرگی از چند حزب، اداره كشور و برنامه پيشروی به سوی اتحاد با آلمان غربی را به دست گرفت. در روز ۳۱ اوت ۱۹۹۰ پيمان اتحاد دو آلمان به امضا رسيد و وحدت دو كشور در روز ۳ اكتبر همان سال اعلام شد. از آن پس اين روز به عنوان روز وحدت آلمان تعطيل رسمی است و هر ساله جشن گرفته می شود.