نگاهی به نتايج سفر كاندوليزا رايس به خاورميانه
۱۳۸۵ دی ۲۷, چهارشنبهكنند.
وزير امور خارجه امريكا، كاندوليزا رايس، مىتواند از نتايج سفر خود به خاورميانه خرسند باشد: نخست اينكه رايس توانست قرار ديدارى را با حضور نمايندگان امريكا، فلسطين و اسراييل بگذارد. دوم اينكه وی موفق شد كه موافقت هشت كشور مهم عربى را با استراتژى رييس جمهور امريكا در عراق به دست بياورد. وزيران امور خارجه شوراى همكاريهاى خليج فارس، مصر و اردن در پايان ديدارشان با رايس در كويت به گونهاى نمايشى خود را در كنار امريكا نشان دادند و از تلاشهاى امريكا براى برقرارى آرامش در عراق استقبال كردند.
اما آيا وزير امور خارجه امريكا مىتواند واقعا خشنود باشد؟ اين پرسش چيزى بيش از يك فرض است: حل كشمكش ميان فلسطينيان و اسراييليها همچنان نياز به ابتكارها و ايدههاى جديد دارد و رايس در طول سفر خود حتى اشارهاى به چنين ايدههايى نكرد. بسيار هم جاى ترديد است كه واشنگتن تا ديدار موعود سه طرف به چنين ايدههايى دست پيدا كرده باشد.
و در مورد پشتيبانى عربها از سياست امريكا در عراق هم بايد گفت كه موضعگيرى كويت به هيچ وجه اعلام همبستگىاى قانعكننده و از سر پذيرش نيست. بلكه بيشتر اقرارى است مغرضانه به اينكه وقتى امكانى براى تاثيرگذارى بر امريكا وجود ندارد، چه بد چه خوب، بايد با آن همراهى كرد.
كاندوليزا رايس آنقدر باهوش هست كه اين را به عنوان جواز عربها براى استراتژى بظاهر تازه امريكا در عراق تلقى نكند. و رايس بايد هم تلاش كند تا چنين سوء تفاهمى در كاخ سفيد بوجود نيايد. چون با همه دوستيها، نزديكترين متحدان امريكا در منطقه كه در كويت گرد آمده بودند، در درجه نخست مايلند كه كشتار هر روزه در عراق خاتمه يابد، كه دولت مركزى در بغداد عليه خشونتكاران شيعى در ميان خود نيز اقدام كند و امريكا هر چه زودتر راهى براى عقبنشينى از عراق بيابد، حتى اگر چنين چيزى تنها از بيراهه تقويت موقت نيروهاى نظامى در بغداد ممكن شود.
و چيز ديگرى هم هست كه نبايد وزير امور خارجه امريكا اشتباه بفهمد: هيچ يك از نمايندگان كشورهاى دوست كه در كويت بودند، معتقد نيست كه راه عقبنشينى امريكا از عراق از ايران مىگذرد. به عبارت ديگر هيچ يك از اين كشورها حاضر نيست به بوش چراغ سبز براى ماجراجويى نظامىاى تازه در منطقه بدهد. خطاى بزرگى است اگر رييس جمهور امريكا قضيه را به گونهاى ديگر ببيند.
اكثريت جمعيت همه كشورهاى شركت كننده در ديدار كويت را سنىها تشكيل مىدهند. اين كشورها به قدرت رو به رشد نيروهاى شيعى در عراق با بدگمانى مىنگرند. اما طبيعتا آنها مىدانند كه افزايش قدرت شيعيان در عراق بخاطر رشدنيافتگى روند دمكراتيزه شدن در اين سرزمين است. اين كشورها به حمايت از اقليت سنى در عراق بسنده مىكنند، بىآنكه امريكا تا كنون نشان داده باشد كه خودش هم درست به چنين هدفى مىخواهد برسد. نتيجهاى كه امريكا بايد از اين قضيه بگيرد اين است كه ابتكار عمل بيشترى نه تنها براى حل كشمكش اسراييل و فلسطين بلكه در برخورد با دوستان عرب خود در حل بحران عراق از خود نشان دهد.