نگاهی به تفاوتهای زنان مسیحی و مسلمان در لبنان
۱۳۸۵ آذر ۳۰, پنجشنبه
مسایل زنان لبنان کاملا به قومی که در آن به دنیا آمدهاند و یا مذهبی که به آن اعتقاد دارند باز میگردد چرا که در قانون اساسی این کشور تساوی حقوق زن و مرد تا اندازه زیادی رعایت شده است.
خانم رباب صدر یکی از زنان فعال شیعه در لبنان است که مدیریت موسسات امام موسی صدر را به عهده دارد. موسسهای که سالانه صدها دختر و پسر جوان در آن به تحصیل میپردازند. او معتقد است در قانون اساسی لبنان تفاوتهایی برای حقوق زنان و مردان وجود دارد ولی میگوید:
«لبنان یک کشور باز و خیلی پیشرفته تر از کشورهای عربی است. یعنی اگر زنی توانایی دارد و میتواند پیشرفت کند جلویش را نمیگیرند ولی باز هم هنوز تمایز بین زن و مرد وجود دارد. البته این را بگویم که حقوق یکی است. یعنی پستی که برای مدیرکل گذاشته شده همان حقوقی را که مرد میگیرد زن نیز میگیرد.»
ایزابل اسکاف از زنان مسیحی لبنان است و مدیریت یک موسسه فرهنگی – هنری را بر عهده دارد. او بر این باور است که که حقوق زنان در قانون اساسی لبنان محفوظ است اما تفاوتهایی که وجود دارد ناشی از جوامع و گروه های مذهبی مختلف است. وی میگوید:
«هر گروه یا مذهبی قوانین و موازین خاص خودش را برای زنان دارد. مثل قوانین ارث یا مواردی مشابه آن. و هرکدام از این موارد نزد گروههای مذهبی مختلف، متفاوت است. اما در کل اگر بخواهیم بگوییم، حقوق زنان در لبنان رعایت میشود . فقط همان طور که گفتم زمانی که این حقوق به جوامع مذهبی مختلف ارجاع میشود آنها هرکدام برای خود، معیارهای متفاوتی دارند.»
در اکثر جوامع مسلمان، حقوق زنان تحت تاثیر قوانین شرعی قرار دارد. به عنوان مثال میتوان به قانون طلاق، حق حضانت کودک و تعدد زوجات از طرف مردان اشاره کرد. با وجودیکه در قانون اساسی لبنان این حقوق کاملا برای زنان در نظر گرفته شده است ولی در اقوام مختلف با توجه به احکام شرعی خود، با این مسایل برخورد میشود.
خانم صدر در این باره معتقد است که نه تنها جوامع شیعه این مشکلات را دارند بلکه جوامع مسیحی نیز به گونهای با آن درگیرند:
«منطقه شرق یعنی خاورمیانه مشکلاتی دارند که بسیار عمیق است و از قدیم وجود داشته است. از طرفی آداب و رسوم و سنتها با مذهب مخلوط شده است که این مربوط به اسلام و دین نیست بلکه کسانی که قانون را نوشتهاند این مسائل را با هم قاطی کردهاند. به عنوان مثال مسیحیها خیلی پیشرفتهتر از بقیه هستند ولی آنها هم همین مشکلات را دارند. وقتی زنی با همسرش مشکل دارد و میخواهد طلاق بگیرد سالهای سال معلق میماند تا کلیسا حکم طلاق را صادر کند. ولی برای مسلمانان به این شکل نیست کسانی که مشکل دارند وقتی پیش چند نفر بروند و مشکل را بیان کنند بالاخره میتوانند طلاق بگیرند ولی برای مسیحیها چندین سال طول میکشد.»
با وجود قانون اساسی مشترک برای اقوام و مذاهب مختلف و با وجود مراکز آموزشی بسیار پیشرفته در تمامی سطوح موقعیت اجتماعی زنان مسیحی به مراتب بهتر از زنان مسلمان است. ایزابل اسکاف دراین مورد چنین میگوید:
«گرچه صد در صد مطمئن نیستم، اما فکر میکنم زنان مسیحی در فعالیتهای حرفهای و شغلی آزادتر هستند. ببینید زنان مسلمان دانشگاه میروند، درس میخوانند و فارغ التحصیل میشوند اما من مطئمن نیستم که بعد از آن آزادی انتخاب شغل یا کارکردن را داشته باشند. به نظرم زنان مسیحی آزادی بیشتری برای پیدا کردن کار یا شاغل شدن در ادرات، دفاتر و مثلا بانکها داشته باشند درصورتی که شاید زنان مسلمان(در لبنان) ترجیح دهند بعد از فارغ التحصیلی بیشتر در خانه بمانند. شاید آنها محدودیتهای بیشتری داشته باشند.»
یکی از مسائل بسیار مهم در میان قومیتهای مختلف لبنان داشتن اکثریت و یا در اکثریت بودن است . این مسئله باعث شده که برخی گروههای قومی یا مذهبی خواهان ازدیاد جمعیت و داشتن فرزندان بیشتر باشند. زنان شیعه از جمله کسانی هستند که این گونه میاندیشند و به طور متوسط در بین سایر اقوام ساکن لبنان فرزندان بیشتری دارند.
خانم رباب صدر در این باره چنین میگوید: «شاید این حقیقت تلخ در جامعه زنان شیعه وجود دارد البته نه در تمام منطقهها ، مناطق فقیر نشین و ناتوان مانند جنوب لبنان و همچنین ناحیه بیروت ولی این مسئله علت دارد. علتش آن است که همه طوایف لبنان همیشه پشتیبانی داشته و تقویت شدهاند. شیعیان هیچ وقت پشتیبانی نداشتهاند. عددشان را هم که همیشه میگویند اینها کم هستند. در کشورهای عربی همیشه میگویند که شیعیان در اقلیت هستند. من فکر نمیکنم که فقط زن شیعه میخواهد زیاد بچه داشته باشد مرد شیعه هم میخواهد بچه زیاد داشته باشد میخواهند عددشان زیاد شود و الان دارند برای بزرگ کردن بچههایشان زحمت میکشند به آینده شان هم فکر میکنند ولی امکانات بیشتر از این ندارند."
ایزابل اسکاف ریشه تعدد فرزند را در فرهنگ و اعتقادات مذهبی میداند و می گوید:"فکر میکنم زنان مسیحی در لبنان فرزندان کمتری دارند چون محدودیتهای اقتصادی چنین ایجاب میکند. و آنها مجبورند به هزینههای تحصیل فرزندانشان در مدرسه و دانشگاه و آینده آنان فکر کنند. اما فکر میکنم مسلمانان خواهان فرزندان زیاد هستند اما مطمئن نیستم که آینده تحصیلی آنان از اولویت برخوردار باشد. »
نقش جنبشها و حرکتهای فمینیستی در جامعه امروز لبنان و جایگاه زنان برای مداخله در امور سیاسی از جمله مسایل دیگری است که با این دو فعال زن در میان گذاشتیم. در برخی کشورهایی که درگیر جنگ و اختلافات داخلی هستند جنبشهای صلح طلبی و آشتیجویانه از سوی زنان هدایت میشود. اما آیا در لبنان نیز چنین حرکتهایی وجود دارد: «آنهایی که دوست دارند تفاهم ملی داشته باشند، نزدیک به هم باشند و به واقع صلح و سلام بین شان حکم فرما باشد کم نیستند ولی در این شلوغیها آنها نقشی را نمیتوانند بازی کنند در شلوغیهایی که خیلی حاد میشود باید مقداری دست نگه داشت.»
از سوی دیگر ایزابل اسکاف معتقد است حرکت یا جنبشی فمینیستی و یا صلح طلب به مفهومی که در دیگر کشورها وجود دارد بین زنان لبنان وجود ندارد چرا که «مشکل لبنان تقسیم بودن آن بین طوایف و مذاهب مختلف است. بنابراین بسیار دشوار است که بتوانیم زنانی از طوایف یا مذاهب متفاوت را کنار یکدیگر قرار دهیم برای آن که در برابر جنگ بایستند و جنبش ضد جنگ به راه بیندازند. ممکن است بشود در داخل هر گروه یا طایفهای چنین کاری انجام داد اما در سطح ملی بسیار دشوار است.»
مریم افشنگ