نگاهى به مطبوعات
۱۳۸۵ خرداد ۱۹, جمعهفصل مشترك علايق واشينگتن و تهران
روزنامهى آلمانى «زود دويچه تسايتونگ» (Süddeutsche Zeitung) در مورد امكان توافق با ايران بر سر برنامهى اتمى مىنويسد: «ايران مىخواهد بر سر برنامهى اتمى خود مذاكره كند، اما تهران بيش از هر چيز مايل است خود تعيين كند بر سر چه مسايلى گفتگو شود. پاسخ رييس جمهورى محمود احمدىنژاد به پيشنهاد جامعهى بينالمللى نشانگر آن است كه ايران علاقمند به تخفيف مناقشهى اتمى است، اما در عين حال خواهان پرهيز از تمام چيزهايى است كه ضعفهاى اين كشور را آشكار مىكند. پاسخ نسبتا مثبت احمدىنژاد، سريعتر از آن داده شد كه انتظار مىرفت. بعيد نيست كه ضربهى موفقيت آميز آمريكا براى از پاى درآوردن تروريست درجه يك ابوموسى الزرقاوى در اين زمينه نقش داشته است. رژيم ايران به تثبيت حكومت در عراق كه توسط برادران مذهبى شيعهاش اداره مىشود علاقمند است. فصل مشترك علايق واشينگتن و تهران در همينجاست. از اين امر مىتوان براى گفتگوهاى مشترك نيز استفاده كرد».
چهگواراى اسلامى
كشته شدن زرقاوى تروريست بلندپايهى سازمان القاعده در عراق، موضوع تفسير اكثر روزنامههاى جهان است. روزنامهى ايتاليايى «لارپوبليكا» (La Republica) چاپ رم در اين زمينه مىنويسد: «پيشرفت رهبر ترور ابوموسى الزرقاوى در زير آوار خانهاى در شمال بعقوبه پايان يافت. مرگى مانند مرگ بسيارى ديگر، در كشتارهاى بىپايان عراق كه خود وى آنها را دامن زده بود. اما شايد مرگى هم بود كه او آرزوى آن را داشت. آخرالزمانى كه توسط هواپيماهاى «بوش جنگجوى صليبى» بر پا شد، زرقاوى را به المپ شهداى القاعده بركشيد. تصويرى كه آمريكايىها از او نشان دادند تا مرگ اين پيشاهنگ جهاد را كه بارها اعلام و تكذيب شده بود ثابت كند، تا مدتى جوانان انعطافناپذير و راديكال مسلمان را كه از او بت ساخته بودند سركوب خواهد كرد. اما زرقاوى سپس به شمايلى تبديل خواهد شد: چهگواراى اسلامى».
فرسنگها فاصله تا پيروزى در عراق
روزنامهى اتريشى «كورير» (Kurier) چاپ وين در مورد مرگ زرقاوى مىنويسد: «اگر اساسا بتوان كشته شدن انسانى را يك موفقيت ارزيابى كرد، اين امر را بايد موفقيتى ارزيابى كرد كه ابوموسى الزرقاوى ديگر زنده نيست. خليلزاد سفير آمريكا و يكى از قدرتمندترين مردان در عراق، مرگ الزرقاوى را موفقيتى براى عراق و در پيكار عليه تروريسم بينالمللى و نيز «طالعى نيك» براى حكومت عراق مىداند. طالع بد، تعداد پرشمار شهروندان كشته شدهى عراقى در روز اعلام به اصطلاح اين خبر خوش است. زيرا ايجاد چنددستگى در جامعه، فقط كار الزرقاوى و همپيمانانش نبود، بلكه اين كار توسط خود نيروهاى آمريكايى و رفتار اغلب شرمآور آنها نيز صورت مىگرفت. از پيروزى در پيكار عليه ترور هنوز فرسنگها فاصله وجود دارد».
ميليونها تروريست انتحارى
روزنامهى روسى «كومرسانت» (Kommersant) چاپ مسكو در رابطه با كشته شدن زرقاوى مىنويسد: «واشينگتن اوسامه بنلادن را از دست رقيبى كه هر روز نيرومندتر مىشد راحت كرد. اما وضعيت عراق بهبود چندانى حاصل نخواهد كرد. جوانان پيرو شيخ زرقاوى سوگند خوردهاند كه انتقام رهبر خود را بگيرند و مىخواهند ميليونها تروريست انتحارى به ميدان بفرستند. نابودى زرقاوى براى ايالات متحدهى آمريكا و رهبرى عراق صرفا رضايت اخلاقى كوتاهى فراهم مىآورد. در بهترين حالت، موج ترورها كمى فروكش خواهد كرد، تا زمانى كه افراطيان در عراق به منابع مالى تازهاى دستيابند».
ايدئولوژى نفرت
روزنامهى سوئيسى «برنر تسايتونگ» (Berner Zeitung) مىنويسد: «مرگ زرقاوى خبر خوشى است. كسى كه سر انسانها را در مقابل دوربين از تن جدا مىكند، بايد با تمام ابزار ممكن از ميان برداشته شود. خالى از طنز نيست كه احتمالا خود زرقاوى با نشانههاى مهمى كه از طريق اينترنت در مورد محل اقامت خود در اختيار آمريكايىها قرار داد، باعث مرگ خود شده است. بهتر مىبود كه زرقاوى دستگير مىشد و در مقابل دادگاه قرار مىگرفت. اما قابلفهم است كه نيروهاى نظامى آمريكا نمىخواستند دست به ريسك بزنند. به همين دليل تصميم گرفته شد كه دو بمب مجموعا پانصد كيلويى به كار گرفته شود. اين بمبها زندگى زرقاوى را خاموش ساختند، اما نه ايدئولوژى نفرت را».
سيماى تروريسم در عراق
روزنامهى انگليسى تايمز (Times) چاپ لندن در مورد مرگ زرقاوى مىنويسد: « بايد هفتهها و شايد ماهها صبر كرد تا بتوان ارزيابى نمود كه مرگ زرقاوى چه تاثيراتى خواهد داشت. با اينحال اين رويداد احتمالا اهميت زيادى دارد. مرگ وى حتا مىتواند اهميت بيشترى داشته باشد تا دستگيرى صدام حسين. زرقاوى سيماى تروريسم در عراق بود. عدم قابليت مقامات محلى براى بازداشت او، تضادى دائمى با اين انديشه بود كه آنان موقعيت امنيتى را زير كنترل دارند. زرقاوى سه سال در عراق فعاليت داشت و هيچ جانشينى در محافل نزديكش از اعتبار او برخوردار نيست. به دشوارى مىتوان كسى را جايگزين او ساخت».