نگاهى به مطبوعات
۱۳۸۵ خرداد ۲۹, دوشنبهمنازعهى شرق و غرب در اتحاديهى اروپا
روزنامهى فاينينشيال تايمز آلمان (Financial Times Deutschland) در مورد نشست اخير سران اتحاديهى اروپا در بروكسل مىنويسد: «هنگامى كه دو سال پيش كشورهاى اروپاى ميانه و شرقى به اتحاديهى اروپا پيوستند، همه متفقالقول بودند كه با پذيرش آنها، تقسيم كاذب اين قاره براى هميشه پايان يافته است. قرار بود در آينده اعضاى اجبارى بلوك شرق، داوطلبانه و برابرحقوق با اروپاى غربى در يك مجموعهى سرنوشتساز و مطابق اصلهاى دمكراسى، اقتصاد بازار و حاكميت منقسم زندگى كنند. اينكه چنين شور و اشتياقى در زندگى روزمره به سرعت جاى خود را به هشيارى مىدهد، روشن بود. نگران كننده آن است كه اعضاى قديمى و جديد اتحاديهى اروپا، ماههاست كه در مورد موضوعاتى كاملا متفاوت رودرروى يكديگر قرار مىگيرند. آخرين نشست سران اتحاديهى اروپا روشنتر از گذشته نشان داد كه اين اتحاديه را منازعهاى ميان شرق و غرب تهديد مىكند».
رهبران اتحاديهى اروپا درجا مىزنند
روزنامهى هلندى «فولكس كرانت» (De Volkskrant) چاپ لاهه نيز در تفسيرى بر آخرين نشست سران اتحاديهى اروپا مىنويسد: «پرسش اين است كه آيا علنيت بيشتر، در هر صورت در خدمت شفافيت روندهاى تصميمگيرى است؟ احتمالا وزراى اتحاديهى اروپا خود را مسئول احساس مىكنند تا به انتخابكنندگان خود نشان دهند كه با چه قدرتى مسائل ملى آنان را نمايندگى مىكنند. به اين ترتيب، شوراهاى وزيران به همايش اظهارات بزرگ تبديل خواهند شد، در حالى كه مذاكرات واقعى، با تمامى مصالحههاى متعلق به آن، به اتاقهاى پشتى منتقل مىشود. اما در حال حاضر يك چيز كاملا شفاف است: قطعنامهى سران اتحاديهى اروپا براى علنيت بيشتر، زيورى جنبى بيش نيست. چرا كه در مورد مسايل واقعا بزرگ مانند آيندهى قانون اساسى اتحاديهى اروپا و گسترش آن، سياستمداران درجهى يك اتحاديهى اروپا مىتوانند در جا بزنند».
جنگ عراق و تاثير آن بر انتخابات آمريكا
روزنامهى سوئيسى «زونتاگ تسايتونگ» (SonntagsZeitung) چاپ زوريخ، در مورد حضور نظامى ايالات متحدهى آمريكا در عراق و تاثير آن بر انتخابات آتى رياستجمهورى در اين كشور مىنويسد: «اگر چه اكثريتى ازپرسششدگان در ايالات متحدهى آمريكا مدتهاست كه جنگ در عراق را خطا ارزيابى مىكند، مخالفان سياسى جرج دبليو بوش نتوانستند در اين زمينه به توافق برسند كه اين جنگ را چگونه مىتوان پايان داد. نانسى پلوسى (Nancy Pelosi) رهبر فراكسيون اقليت در مجلس نمايندگان آمريكا اين مساله را «جنگ رؤساى جمهورى» خوانده است. اما وى اشتباه مىكند. مادامى كه هزاران سرباز آمريكايى در عراق در خدمت زير پرچم بسر مىبرند، اين جنگ از آن تمام كشور آمريكاست. انتخابكنندگان مىخواهند بدانند كه دمكراتها اين جنگ را چگونه پيش مىبردند. اما مادامى كه حزب دمكرات به وحدت نظر در اين زمينه نرسد كه مىخواهد در عراق چكار كند، اقبال كمى براى پيروزى در انتخابات دارد».
بازگشتناپذيرى اصلاحات در اسلواكى
موضوع انتخابات اسلواكى، تفسير بسيارى از روزنامهها را به خود اختصاص داده است. روزنامهى سوئيسى «نويه تسورشر تسايتونگ» (Neue Zürcher Zeitung) در اين زمينه مىنويسد: «نتيجهى انتخابات اسلواكى نشان مىدهد كه اين كشور دچار چه شكاف بزرگى است. رفرمهاى راديكال مالياتى و بازار كار و دگرگونى در سيستمهاى بازنشستگى و درمانى، به مردم فشار زيادى وارد كردند. تفاوتهاى اجتماعى و همچنين تضادهاى منطقهاى ميان غرب پيشرفتهتر و شرق فقيرتر همواره بزرگتر شدند. بنابراين شگفتآور نيست كه كسانى كه متضرر شده بودند براى وعدههاى پوپوليستهاى چپ مبنى بر اينكه در صورت تغيير قدرت وضع مادى مردم را بسرعت بهبود خواهند بخشيد گوش شنوا يافتند. اما يك چيز قطعى است: كابينهى جديد را هر نيرويى هم كه بخواهد تشكيل دهد، رفرمها آنچنان پيشرفتهاند كه ديگر از طرف مخالفان سياسى هم نمىتوانند به عقب بازگردانده شوند».
ميدان بازى تنگ
روزنامهى مجارى «نپسوبودشاگ» (Nepszabadsag) چاپ بوداپست در مورد انتخابات اسلواكى مىنويسد: «با اين انتخابات، آنچه كه حدس زده مىشد آشكار گشت: در خارج، در مورد رفرمهاى كابينهى تسوريندا داورى بسيار بهترى مىشود تا در كارزار رويدادها. اما اگر روبرت فيتسو كه ناقد رفرمهاست كابينهى بعدى را تشكيل دهد، دير يا زود به اين امر پىخواهد برد كه ميدان بازى او چقدر تنگ است. در اين زمينه، سازشهاى اجبارى او براى تشكيل كابينهى ائتلافى نيستند كه مرزهاى او را تعيين مىكنند، بلكه بيشتر وضعيت عمومى اقتصادى است. در كشور همسايهى ما هم مىتواند بزودى روشن شود كه برنامهى انتخاباتى حزب پيروز حتما نبايد با برنامهى دولت بعدى منطبق باشد».