نگاهى به مطبوعات
۱۳۸۵ تیر ۳۰, جمعهبرآمد ايران به عنوان يك قدرت
روزنامهى فرانسوى «فيگارو» (Le Figaro) در مورد جنگ لبنان مىنويسد: «رژيم ملاها پس از آنكه به يمن دخالت نظامى آمريكا، در ميان شيعيان عراقى جاى پاى خود را محكم كرد، مىتواند از طريق جنگ اسراييل در دو جبهه، همه چيز به دست آورد. مهم نيست كه رقم قربانيان اين جنگ در ميان مردم فلسطين و لبنان چقدر باشد، زيرا هيچ ايرانى در جريان آن جان خود را از دست نخواهد داد. در عوض جمهورى اسلامى به عنوان تنها كشورى خودنمايى مىكند كه مىتواند جسارت مقابله با اسراييل را داشته باشد. به اين ترتيب جمهورى اسلامى مىتواند در اين منازعه ميان شيعيان و سنيان قرار گيرد و خود را عليرغم رقابت تاريخى ميان اعراب و ايرانيان، به عنوان تنها مدافع جهان عرب وانمود سازد. به نظر مىرسد كه با توجه به ثروت نفت، مانعى براى عروج ايران به عنوان يك قدرت وجود ندارد، هنگامى كه اين كشور به متحدان خود اجازه مىدهد كه اسراييل را بطور آشكار تحريك كنند و همزمان در مناقشهى اتمى در مقابل تمام جهان مىايستد».
رفتار بيشرمانهى آمريكا
روزنامهى انگليسى «ايندپندنت» (Independent) در مورد حملهى نظامى اسراييل به لبنان مىنويسد: «عمليات نظامى اسراييل در لبنان، اين كشور را به زانو درآورده است. نزديك به نيمميليون انسان در حال فرار هستند و زيرساختهاى كشور ويران شده است. تقاضاى فواد سينيوره نخست وزير لبنان براى كمك از خارج تاكنون با بىاعتنايى روبرو شده است. بويژه رفتار آمريكا بيشرمانه است. نخست وزير لبنان سه ماه پيش در كاخ سفيد مورد استقبال جرج بوش رييس جمهورى آمريكا قرار گرفت و بوش موفقيتهاى دمكراتيك كشور وى را با صداى بلند ستود. پس اكنون همبستگى با لبنانىها كجا رفت؟ ايالات متحدهى آمريكا تا كنون آتشبس فورى را رد كرده است. لبنانىها بيم آن دارند كه با خروج آخرين خارجيان مقيم اين كشور، علاقه به وضعيت لبنان نيز از بين برود. هيچكس تحريكات حزبالله را نفى نمىكند، اما اين جنگى ميان دو نيروى برابر نيست. حزبالله يك سازمان تروريستى است كه در لبنان آشيانه كرده است، در حالى كه اسراييل يك دولت مستقل است. اسراييل بايد در كنار حكومت لبنان قرار گيرد و اين كار را بايد جامعهى جهانى و پيشاپيش آن آمريكا نيز انجام دهد».
منازعهى ناخواسته
روزنامهى آلمانى «راين تسايتونگ» (Rhein-Zeitung) در زمينهى تشديد خشونت در خاورميانه مىنويسد: «مردم جنوب لبنان و شمال اسراييل در ميان منازعهاى له مىشوند كه نه آن را خواستهاند و نه ايجاد كردهاند. آنان قربانيان بازى رقابت سوريه و ايران و حكومتى در اسراييل هستند كه به خاطر گروگانگيرى سربازان در حد جنون تحريك شده و بىرحمانه ضربه مىزند. بيشرمانه است كه حتا به فراريان از اين مخمصه فرصت داده نشد كه بتوانند از مناطق جنگى بگريزند. به ندرت مردم غيرنظامى كشورى اينگونه تنها گذاشته شدهاند. جامعهى جهانى در بحران لبنان كاملا شكست خورده است. جهان بايد اسراييل را وادار به پذيرش آتشبس مىكرد. اين استدلال آمريكا كه اسراييل نخست بايد پايگاهها و سيستمهاى تسليحاتى حزبالله لبنان را نابود كند، موجه نيست. براى چنين كارى بعدا فرصت كافى وجود مىداشت».
زخمى كه التيام نمىيابد
روزنامهى ايتاليايى «لا رپوبليكا» (La Republika) در مورد جنگ لبنان مىنويسد: «فلسطين چهل سال پيش متولد شد و هنوز در انتظار به رسميت شناخته شدن دولت وعده داده شدهاى است كه هرگز متحقق نشد و شايد هم قابل تحقق نيست. درست مانند بالا و پايين رفتن يك تاب: موجگونه گاهى همبستگى با اسراييل حاكم است هنگامى كه حق موجوديت آن به عنوان يك دولت دمكراتيك مورد تهديد واقع مىشود و گاه تفاهم با فلسطين شورشى و ستمديده. همانطور كه انگلها وارد يك زخم سر باز مىشوند، در تراژدى خاورميانه هم همواره نيروهايى تخم كين مىكارند. به اين ترتيب اين زخم هيچگاه التيام پيدا نمىكند و همواره بزرگتر مىشود».
ترور متعصبان دينى
روزنامهى اتريشى «اشتاندارد» (Der Standard) در مورد بحران خاورميانه مىنويسد: « از پس ترور فلسطينىهاى راديكال، اينك ترور متعصبان كور دينى مىآيد: حماس و جهاد اسلامى در ميان فلسطينىها و حزب الله درجنوب لبنان. اين آخرى از پشتيبانى بزرگى در ميان كشورهاى مسلمان برخوردار است، اگر چه شايد همهى آنها عرب نباشند. ايران با سلاحهاى سنگين اين گروه را تغذيه مىكند. در چنين وضعيتى براى اسراييل منطقى است كه پشت جبههى خود را آزاد كند تا بتواند خود را معطوف به تهديد از بيرون سازد. و اين به اين معناست كه فلسطينىهاى معتدل از فشار اشغال رهايى يابند».