1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهى به فعاليتهاى حسام دانشور، هنرمند ايرانى مقيم ايتاليا

۱۳۸۵ مهر ۹, یکشنبه

حسام دانشور یکی از جوانان موفق ایرانی‌ در ایتالیاست. حسام فارغ‌التحصیل نقاشی از دانشگاه آزاد ایران است و هم‌اکنون نیز این رشته را در آکادمی هنرهای زیبای شهر رم ادامه می‌دهد. او در سال ۲۰۰۴ میلادی برای تحصیل در رشته سینما در مدرسه «چینه چیتا» وارد شهر رم شد. ورود به رشته کارگردانی در این مدرسه به راحتی امکان پذیر نیست و حسام موفق به ورود در مدرسه سینمایی «چینه چیتا» نشد.

https://p.dw.com/p/A66c
عکس: DW

او در اینباره می‌گوید: «به محض اینکه این اتفاق افتاد یکمقدار تبدیل شد به لجبازی درس خواندن. یعنی چون قبول نشدم بیشتر کار کردم و چون این مدرسه کار من را قبول نداشت تبدیل شد به یک لجبازی با خودم که یواش یواش هم شروع شد به شنیدن اینکه شیوه کلاسیک ساخت فیلم که در مدرسه درس می‌دهند، می‌تواند یک مسیر دیگری باشد که لزوما تنها مسیر ساخت فیلم نباشد.»

همزمان با آموختن نقاشی وارد عرصه کار شده و ساخت فیلم‌های مستند «انیمیشین» و همچنین صدابرداری مستند را تجربه می‌کند: «صدابرداری یک فیلم مستند راجع به موسیقی بود که با خواننده‌های مختلف ایتالیایی مصاحبه می‌شد و یک قطعه از کارهایشان را می‌گذاشتند و در فضاهای مختلف بود. یعنی امکان استفاده‌ از تکنیک‌های مختلف هم برای صدابرداری جلوی دست آدم بود.»

در این میان شانس هم با حسام یاری کرده و چند پیشنهاد جالب به او داده می شود: « تقریبا هم به‌محض اینکه اینجا رسیدم شانس داوری در یک جشنواره کوچک را به نام «لوکانین فیلم فستیوال» داشتم. پارسال هم با یک کار اینستالیشن در «کولوسئو» شرکت کردم که کاری از یک آرتیست تقریبا معروفی به نام ‌«گری هیل»، بود که من قسمت ساخت مدلهای سه‌بعدی‌اش و تکستچر(بافت) روی پوست بدن آدمهایی که قرار بود متحرک باشند، را انجام دادم ...»

تجربه انیمیشن بر روی دیوارهای کولوسئو یا محل نبرد گلادیاتورها در رم باستان باعث شد که برای کار در تئاتر به سراغ حسام بروند: « برای تئاتر اول، ۲۰ سال زندگی ناپلئون بین دوتا آنتراکت تئاتر خیلی سریع در ۳ دقیقه اجرا می‌شد. خیلی شنوگرافی(طراحی صحنه) هماهنگی با تئاتر نبود، برای اینکه پرده انیمیشن دو قسمت تئاتر را جدا می‌کرد. بعد از آن تجربه‌اش کارگردان، خانم اسکره موتزا، سعی کرد کاری بکند که شنوگرافی بیشتر ترکیب بشود با شرایط تئاترش.»

و به همین دلیل پس از تئاتر ناپلئون این کارگردان به حسام پیشنهاد کار دریک اپرا را می‌دهد . حسام از تجربه‌اش در این کار می‌گوید: «این دفعه کارش یک اپرا بود به نام «فرانسوا سوپه بلا گالا ته‌آ» که المنت‌های انیمیشن بیشتر در طی اپرتا داد. برای اینکه اپرای کوچکی بود و شبیه اپراهای دیگر نبود. او ترجیح داد که بیشتر انیمیشن ترکیب بشود با بازیگرها. خیلی از المان‌هایی که می‌باید در شنوگرافی ساخته می‌شد به شیوه سنتی‌اش، در انیمیشن ما متحرکش را ساختیم. یعنی اگر قرار بود این مجسمه یونانی روح بگیرد، حرکت گلها، حرکت درختها کاملا انیم(متحرک) شده بود و خیلی آرام در کنار خواننده سوپرانویی که دارد «گالاته آ» را اجرا می‌کند، اینها کنارش رشد می‌کردند.»

اپراهای ایتالیا به شدت سنتی هستند، از اين رو طراحی صحنه به صورت مجازی که حسام انجام داد مورد توجه منتقدان قرار گرفت به گونه‌ای که روزنامه «تیریسته» صفحه هنری خود را به نقد و بررسی این انیمیشن اختصاص داد. از طرف دیگر چندی پیش یک شرکت تهیه کننده فیلم به نام «سوت وو اِس» با اقتباس از داستانهای شناخته شده جهانی شروع به ساخت فیلم های متعددی می کند.

« دون کیشوت یکی از این داستانهای اونیورسال است و تقریبا آخرین داستانی بود که باقی مانده بود و کارگردانی قبولش نکرده بود یا منتظر بودند کارگردانی قبولش بکند و شانس من این بود که تجربه انیمیشن داشتم. و حتا قراربود قبلا کارگردانی قسمت انیمیشن‌اش با من باشد. بعد از چندین بار کتاب را خواندن، چندین بار تمام تصاویر فیلم را استوری بُرد(Story board ) زدن و چندین بار آنالیز کردن، کاراکترها را درآوردن و حتا انتخاب تم‌های موسیقی که می‌تواند بعدا به دردش بخورد، تبدیل شد به یک تحقیق ۲۰۰ صفحه‌ای که در هر صفحه یک توضیح کوچک از صحنه و یک قسمت خیلی ساده شده از فیلمنامه و یک تصویر از صحنه‌ای که قرار است اجرا بشود، یعنی استوری برد هست.»

حسام برای ساخت این فیلم روش متفاوتی را در نظر می گیرد به طوری که قبل از کامل شدن فیلمنامه موزیسین ، طراح صحنه و فیلمبردار می‌توانند درباره فیلم نظر بدهند و کارگردان یک هماهنگ کننده نهایی خواهد بود: «حالا یک مقدار ساخت فیلم طولانی‌تر می‌شود. قرار بود فیلم امسال پاییز فیلمبرداری بشود، ولی احتمالا می‌افتد به سال دیگر. اما قسمت‌های انیمیشن فیلم تمام شده.»

او مى‌افزايد: «یک تم موزیکال فیلم آماده هست که فیلمبردار و تمام گروه صحنه می‌توانند قبل از اینکه صحنه را فیلمبرداری و بازی کنند، تم موسیقایی فیلم را بشنوند. یک مرحله دیگر هم که می‌تواند اضافه بشود و یکمقدار کار را پیچیده‌تر می‌کند، ساخت هر نما بصورت سه بعدی هست که به فیلمبردار اجازه می‌دهد که تمام نورهایش را قبل از اینکه برود روی صحنه بچیند با کلوین دقیق، با زاویه‌های دقیقش و شنوگراف( طراح صحنه) می‌تواند تمام سایه‌ها و خطاهایی که ممکن است نور در صحنه ایجاد بکند، قبل از اینکه روی ست باشیم، راجع به آن تحقیق بکند. برای همین این فیلم اگر همه‌چیزش مثل الان خوب پیش برود یک تفاوتی دارد با بقیه فیلمهای این شرکت که خیلی تحقیقات پیش تولیدش دقیق‌تر است. »

مريم افشنگ، گزارشگر صداى آلمان در رم