نگاهى به تأثير ادبيات شرق بر يوهان گوتفريد هردر، شاعر آلمانى قرن هجدهم
۱۳۸۳ مهر ۱۶, پنجشنبهدر دوره ای که هردر زندگی می کرد، برگزيده های از شاعران بزرگ پارسی گوی به زبان آلمانی ترجمه شده بودند و بدين گونه شگفت نیست که هردر می خواست تا انديشه های ایرانی و هندی را در نوشته ها و شعرهای خود حفظ کند. نوشته هايی که آنگونه که خود او می گويد، ”برگزيده ای از گلهای فناناپذير گلستان شرق در آنها نهفته است”.
هردر از راههای ديگر نيز با ادبيات شرق و بويژه هند آشنا شد. هردر آشنايی خود را با ادبيات شرق مديون ”هامر پورگستال” می دانست که کارهايش در زمينه ی شرق شناسی تاثير بزرگی بر روی تاريخ معنويت آلمان گذاشت. در اين باره نوشت: ”تمامی اميدت را به مانند غنچه ای باز کن، اميدی که ما آن را از هامر، آن مرد جوان خوشبختی که با زبانهای شرقی آشنايی دارد و حکمت و برکت شرق را با خود به ارمغان می آورد، آرزو داريم”.
هردر آرزمند بود که در جهان شرق در ميهن تمامی اشياء و خواستگاه همه ی زبانها منشاء شعر را بيابد. او که از پيشگامان و هوادران سرسخت سبک رمانتيسم در اروپا بود، برآن بود که رفيع ترين رمانتيک ها را بايد در شرق يافت. نزد رمانتيک ها شرق بزرگترين کانون اصرار همه ی نيروهای جذاب به شمار می رفت.
در ديدگاه هردر شرق مجموعه ای از ملتهای حساس و ظريف و کاشف هنرهای زيباست که روان آدمی را آرامش می بخشد. و اين ايده آل شاعران رمانتيک و فلاسفه بود که به جهان اسرارآميز ادبيات شرق گام نهند تا در آن مايه هايی برای کارهای خود بيابند.
هردر به تاريخ، به طبيعت و فلسفه علاقمند بود. يکبار نوشت: ”به آنچه که بشريت را احاطه کرده است، ديوانه وار عشق می ورزم”. و آنجا که آرام آرام به جهان عرفان شرق نزديک می شود، می نويسد: ”آيا من طبيعت و انسان را می شناسم”.
پرويز حمزوى