نویسندگان جدی برای جایزه نمى نويسند / گفتگو با فرزانه طاهری درباره پنجمین دوره جایزه گلشیری
۱۳۸۴ تیر ۲۰, دوشنبههی معاصر اهداء میشود.
فرزانه طاهری، منرجم و ویراستار، که ریاست هیئت مدیرهی بنیاد را برعهده دارد دربارهی تدارک دورهی جدید این جایزه توضیح میدهد:
«امسال دورهی پنجم جایزهی گلشیری است که قرار است در آذر ماه برگزار کنیم و در مراسمی برندهها را اعلام میکنیم. امسال هم مثل دورهی قبل دبیر جایزهی ما عبدالعلی عظیمی است که شاعر و عضو هیئت مدیرهی بنیاد است. او طی بیانیهای اعلام کرده که مرحله اول آغاز شده. ضمنا نام اشخاصی هم که اعلام کردهاند حاضرند در مرحله اول در این نظرخواهی شرکت کنند، و ۶۰ نفر هستند درسایت بنیاد اعلام میشود، همچنین نام کتابهایی که در فرمهای نظرخواهی درج شده هم در سایت خواهد آمد. ضمنا طی بیانیهای مراتب این دوره جایزه در مطبوعات هم علاوه بر سایت بنیاد اعلام خواهد شد.»
انتخاب برگزبدگان جایزهی گلشیری در دو مرحله انجام میشود:
«با تجربهای که پارسال، دوره ی چهارم، داشتیم مرحله اول این بررسی به صورت نظرخواهی از حدود ۶۰ نفر از اهل نظر، که در عرصهی ادبیات داستانی منتقد، نویسنده و یا کارشناس هستند که با ارسال فرمهایی از آنها نظرخواهی میکنیم. لیست کتابهای رمان و مجموعه داستانهایی که چاپ اولشان سال ۱۳۸۳ بوده را برایشان میفرستیم و آنها به صورت نسبی به این کتابها امتیاز میدهند. ضمنا بنابر روال سالهای پیش در بررسی مجموعه داستانها از آنها میخواهیم که تک داستانهای شاخص را هم به ما معرفی کنند تا داستانهایی که بیشترین رأی را به دست میآورند، طبق معمول سالهای گذشته، در مجموعهای به نام «نقش» منتشر کنیم. مرحله اول در واقع آغاز شده. ما دو سال است که در مرحله اول برای ارسال کتاب فراخوان نمیدهیم. وقتی مرحله اول تمام میشود و جمعبندی میکنیم و کتابهایی را که به مرحلهی داوری میروند مشخص و در مطبوعات اعلام میکنیم، آن وقت فراخوان میدهیم که ناشران و نویسندهها چند نسخه از کتاب را بفرستند. داروانمان را هم خیلی زودتر تعیین میکنیم ولی معرفیشان نمیکنیم تا در آرامش کارشان را انجام بدهند و توی مراسم آنها را معرفی میکنیم.»
محدودیتهای موجود باعث شده که روش کار بنیاد در طی چهار سال گذشته تغییر کند و کارها همواره آنگونه که گردانندگان بنیاد پیش بینی میکردهاند انجام نشود. فرزانه طاهری در مورد این مشکلات و درباهی تاثیر جایزههای ادبی میگوید:
«شاید آرمان ما این بود که داروانمان از ابتدای کار با ما باشند و از ابتدای کار تمام آثار را بخوانند. این یکی از عقب نشینیهایی بود که ما از آرمانمان کردیم. در نتیجه آنچه در جمعبندی به مرحلهی بعد میرود شاید واقعا برآیند نظر همه نباشد و طبیعی است که نیست. ما با توجه به شرایط اینجا باید تغییر روش بدهیم. یکی این و دیگر این که چون ما به هر حال در اینجا و در این زمینه سابقهی کمی داریم و معمولا جوایز یکی دو دوره داده میشوند و تعطیل میشوند، ما مجبوریم آزمایش و خطا کنیم و در تمام این پنج دوره شاید ما سه بار روش کار را تغییر دادهایم که یک مقدارش واقعیتهای بیرونی بوده که خودش را تحمیل میکرده و یک مقدارش هم واقعا این بوده که ما سعی کردیم کارمان را اصلاح کنیم و حتیالمقدور خطا را کمتر کنیم. البته در عرصهی ادبیات نمیتوان به یک اجماع رسید یا همه را با نتایج کار راضی کرد. این است که اگر ما بتوانیم به حداکثر ممکن اجماع برسیم خیلی خوب است. بعد هم شاید یک بخشش این بوده که با این تیراژهای کم، البته شاید چون اینها هیچکدام قابل اثبات نیست، شاید این جایزهها کمکی به بالاتر رفتن تیراژ کتاب بکند، به چاپهای بعدی رسیدن کتاب کمک کند. من فکر میکنم این کمک را بکند. یعنی ما غیر از آن جایزه نقدی که به هر صورت با توجه به وضعیت بیرون و بازار خیلی رقم ناچیزی باشد، شاید مثلا این کمک دیگری باشد که میکنیم. اما این چیزی که به عنوان انتقاد یا حتا استهزاء گفته میشود که بعضی از نویسندهها یاد میگیرند از این که ما چه آثاری را انتخاب کردیم و آن شکلی مینویسند به نظر من توهین به نویسندههای جدی است. همچین ادعایی را هیچوقت بنیاد گلشیری نداشته که مثلا الگوگذاری و تعیین سرمشق برای نویسندهها بکند. ما همچین چیزی را در اهدافمان نداریم. در واقع یکی از داورانمان یک بار به ما میگفت انگار که ما در ادبیات یک جور ولایت داریم. در صورتی که اصلا چنین چیزی نیست بلکه هر انتخابی به آن معناست که آن داوران در آن سال مشخص این آثار به نظرشان بهتر رسیده. فقط همین. یعنی نویسندههای جدی قاعدتا نه الگو میگیرند و نه برای جایزه مینویسند. عمدهی مخاطبان ما خوانندگان هستند. ما به خوانندگان در واقع پیشنهاد میدهیم. مثلا چهار یا پنج تا کتاب برنده را با او پیشنهاد میدهیم که برود و اگر توی بازار هم راحت گیر نمیآید برود و دنبال آن کتاب بگردد و پیدایش کند. ما چهارتا، یک جایزهی دیگر پنج تا، به هر حال اینجوری ممکن است در سال ۲۰ تا ۳۰ تا کتاب به عنوان کتابهایی که توسط یک عدهای برگزیده شده برای خواننده یک راهنمایی باشدو واقعا همین، و این خودش به نظرم خوب است، یک جورهایی کافی است. نکتهای که ما روی آن خیلی تاکید داریم و شاید خیلی طول بکشد تا جا بیفتد، نسبی بودن این انتخابهاست. یعنی ما در واقع نمیتوانیم بهترینهای تاریخ ادبیات را تعیین کنیم. آثار آن سال را باهم میسنجیم و بر همین اساس بهترین را انتخاب میکنیم.»
بنیاد گلشیری که موسسهای غیر انتفاعی است پس از مرگ هوشنگ گلشیری تاسیس شد و جمع کثیری از شخصیتهای برجستهی هنر و ادبیات ایران، از جمله سیمین بهبهانی، سیمین دانشور، محمود دولت آبادی، بهمن فرمانآرا، محمد حقوقی، و ابوالحسن نجفی از موسسان و از اعضاء هیئت مدیرهی آن هستند.
بهزاد كشميرى پور گزارشگر صداى آلمان در تهران