نقش آبى سيمين؛ کتابى دربارهى «فاطمه خانم معتمدآريا آکتريس سينما»
۱۳۸۳ بهمن ۱۵, پنجشنبهشهى زن ايرانى نيز به کوشش زاون قوکاسيان با نام «نقش آبى سيمين» به شرح کار و ستايش او اختصاص يافته است.
سيمين معتمدآريا در دوران فعاليتهاى متنوع خود موفق به کسب جوايز بسيارى از فستيوالهاى داخلى و خارجى شده و با دريافت چهار سيمرغ زرين از جشنواره سينمايى فجر بيش از هر هنرپيشهى زن ديگرى اين جايزه را به خود اختصاص داده است. سيمين معتمدآريا در بسيارى از فعاليتهايش در صف نخستين قرار دارد؛ اولين زن هنرپيشهاى است که به عضويت هيئت مديرههاى خانهى سينما و انجمن بازيگران درآمده است. و اکنون اولين کتاب در مورد يک هنرپيشهى زن ايرانى نيز به کوشش زاون قوکاسيان با نام «نقش آبى سيمين» به شرح کار و ستايش او اختصاص يافته است.
فاطمه معتمدآريا که بيرون شناسنامه سيمين نام دارد مجبوبترين هنرپيشهى زن ايرانى سينماى پس از انقلاب است. بازى در بيش از سى فيلم سينمايى و ۱۳ نمايش عروسکى (از جمله محله برو بيا، مدرسه موشها، گنچشکک اشى مشى، خاله قورباغه و ...)، دو سريال تلويزيونى و بيش از بيست نمايش و تئاتر عروسکى او را آشنا و محبوب همه کرده است. معمتدآريا در سال ۱۳۷۹ در نظرخواهى مجلهى «دنياى تصوير» از سوى مردم و از ميان بهترين بازيگران زن دو دههى گذشته عنوان محبوبترين بازيگر را به دست آورد.
معتمدآريا در دوران فعاليتهاى متنوع خود موفق به کسب جوايز بسيارى از فستيوالهاى داخلى و خارجى شده و با دريافت چهار سيمرغ زرين از جشنواره سينمايى فجر بيش از هر هنرپيشهى زن ديگرى اين جايزه را به خود اختصاص داده است. سيمين معتمدآريا در بسيارى از فعاليتهايش در صف نخستين قرار دارد؛ اولين زن هنرپيشهاى است که به عضويت هيئت مديرههاى خانهى سينما و انجمن بازيگران درآمده است. و اکنون اولين کتاب در مورد يک هنرپيشهى زن ايرانى نيز به کوشش زاون قوکاسيان با نام «نقش آبى سيمين» به شرح کار و ستايش او اختصاص يافته است.
قوکاسيان که مولف و گردآورندهى اين کتاب است از منقدان معتبر سينماى ايران محسوب مىشود و تا کنون کتابهاى بسيارى در مورد کارگردانان (از جمله: بهمن فرمان آرا، بهرام بيضايى، مسعود کيميايى، عباس کيارستمى، رخشان بنى اعتماد) و فيلمهاى مطرح سينماى ايران (مسافران، سگ کشى و گفت و گو با باد) تاليف کرده است. تقريبا نيمى از مطالب اين کتاب را گفتگوى مفصل مولف با معتمدآريا تشکيل مىدهد که در آن به جنبههاى مختلف کار و شخصيت او پرداخته شده است. بخش ديگر اين کتاب نوشتههايى از اهالى سينما (مانند نصرت کريمى، حسن ملکى، جمشيد ارجمند، مهدى فخيمزاده، پرويز پرستويى و ...) دربارهى معتمدآرياست.
قوکاسيان در گفتگويى با راديو صداى آلمان انگيزهى تدوين اين کتاب را چنين شرح مىدهد: «من حدود دوازده تا تکنگارى دربارهى فيلمهاى ايرانى و کارگردانهاى ايرانى داشتم، فکر کردم در مورد بازگرهاى زن سينماى ايران هيچوقت کار نشده. و براى شروع کار دو بازيگر را انتخاب کردم، يکى از نسل قديم خانم «لرتا» و يکى از نسل جديد خانم معتمدآريا. فکر کردم که اينها هر دو شرايط بهترين بازيگر زمان خودشان را دارند؛ يعنى به عنوان بهترين بازيگران زن يا يکى از بهترينها.»
قوکاسيان ضمن اشاره به دشواريهاى کار بازيگران زن پس از انقلاب در مورد بخشهاى مختلف کتاب مىگويد: «سينماى بعد از انقلاب براى بازيگران زن شرايط خاصى داشت. من فکر مىکنم که ما اين شرايط را هيچوقت نداشتيم. هم عرصه براى بازى آنها دشوار بود. چون بايد با حجاب بازى مىکردند و يکى هم اين که بايد نقش خود را خوب درمىآوردند تا باورپذير مىشد. اين شرايط را سيمين معتمدآريا داشت. ضمن اين که او بازيگرى است که توى تاتر، توى تلويزيون و توى تاتر عروسکى تجربههاى خيلى خوبى داشت. و يک ويژگى هم از نظر بازيگرى در سينما دارد. که در اين مورد فکر کردم که بهتر است با بازيگران و کارگردانهايى که با او کار کردهاند، کارگردانى که کار مدرن و روشنفکرانه کرده، مانند مانى حقيقى و کارگردانى که کار سنتى و پرفروش و خوب کرده مثل آقاى فخيمزاده، با اينها هم صحبت کنم که هر کدام از زاويهاى خوبى بازى يا نحوهى بازى معتمدآريا را جلوى دوربين توضيح دهند. در گفتگويى هم که خودم با او انجام دادم سعى کردم به لايههاى پنهانىتر يک بازيگر، درون او را تا آن جايى که ممکن است با سوالهايى که مىکنم روشنتر کنم. من فکر مىکنم يکى از کارهايى که توى اين کتاب شده ارتباطى است که اين کتاب مىتواند با بازيگران جوان داشته باشد. حتا به صورت يک کتاب درسى که نشان دهد چرا سيمين معتمدآريا موفق است و موفقيت او به خاطر چيست. من سعى کردم در اين کتاب به اين سوال پاسخ دهم و از اطلاعات ژورناليستى پرهيز کردم، چون کار من نبود.»
زاون قوکاسيان شيوه ى برخورد کارگردانها وفلمنامهنويسان را با محدوديتهاى تحميل شده بر زنان چنين توصيف مىکند: «چون کارگردانها با توجه به اين شرايط نقش را نوشتهاند من فکر مىکنم ما اين محدوديتها را نمىبينيم. يعنى اينقدر انتخاب بازيگرها و نحوهى بازىشان خوب انجام مىشود که ما آن مشکلات را نمىفهميم. ميزانسنها و وقايعى که فيلمنامهنويس مىنويسد طورى است که وقتى بازيگر با حجاب بازى مىکند ما اين را نمىفهميم. يعنى اينقدر استادانه عمل مىکنند که ما اين محدوديت را نمىبينيم و مشکل فيلم را احساس نمىکنيم. ولى خوب يک مسئله را هم فراموش نمىکنيم که با تمام اين اما و اگرها معتمدآريا ارتباطش را با کودک توى فيلمهاى کودک دارد و با جوانها و پيرمردها و پيرزنها هم ارتباطش را دارد. يعنى هر کدام از اينها، در فيلمهاى معتمدآريا، به نحوى با او ارتباط برقرار مىکنند و هر کدام از منظر خودشان با بازى او ارتباط مىگيرند. او يک طورى عضو خانواده شده. يک مطلبى على خدايى دارد در کتاب که اين را خيلى خوب باز مىکند که اصلا سيمين معتمدآريا جزيى از خانواده شده است و من فکر مىکنم براى همين موفق است.»
کتاب «نقش آبى سيمين» که (با اشارهاى به نام فيلم «ناصرالدين شاه آکتور سينما» که معتمدآريا در آن بازى کرده است) زير عنوان «فاطمه خانم معتمدآريا آکتريس سينما» را دارد در آستانهى آغاز بيست و سومين جشنوارهى فيلم فجر از سوى «نشر چشمه» منتشر شده است.
بهزاد کشميرىپور، گزارشگر راديو صداى آلمان در تهران