1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نقشی که سارکوزی بازی می‌کند • مصاحبه

مصاحبه‌گر: مریم انصاری۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

سارکوزی چه سیاستی را در منطقه خلیج فارس پیش می‌برد؟ آیا می‌تواند هم نقشی شبیه به تونی بلر را در رابطه با آمریکا بازی کند و هم فرانسه را به عنوان یک نیروی مقتدر جهانی معرفی کند؟ • مصاحبه‌ای با شروین احمدی.

https://p.dw.com/p/Cq5x
سارکوزی در نمایی عربی
سارکوزی در نمایی عربیعکس: AP

دویچه‌وله: آقای احمدی‌، روزنامه‌ی لوموند به نقل از نیکلا سارکوزی گفته است، فرانسه خیال دارد یک پایگاه نیروی دریایی را در خلیج فارس مستقر کند و گویا ابوظبی هم با آن موافقت کرده است. به نظر شما شانس فرانسه برای ایجاد چنین پایگاهی و جلب نظر سایر کشورهای عربی تا چه اندازه است؟

شروین احمدی: در شرایط فعلی این مسئله را نمی‌شود زیاد جدی گرفت. یعنی فکر اینکه کشورهای دیگر عربی وارد این توافق بشوند خیلی کم است و در موارد دیگری هم دیده شده که وقتی ایالات متحده، با تمام وزنی که در سیاست این کشورها دارد، مسایل خیلی خیلی جدی‌تری را خواسته است انجام بدهد، اغلب این کشورها خواسته‌اند به طوری خودشان را از اینجور ماجراجویی‌ها دور بدارند.

دویچه‌وله: اگر فرانسه شانسی ندارد، هدف از طرح چنین مسئله‌ای چه هست؟

شروین احمدی: ببینید، طرح مسئله از طرف آقای سارکوزی خیلی روشن است. آقای سارکوزی به دنبال بازی کردن نقش تونی بلراست در رابطه با ایالات متحده. او می‌خواهد جایگزین تونی بلر بشود در آن سیاستی که ایالات متحده دنبال می‌کرد. ولی همانطور که تقریبا تمام رسانه‌های جهانی همین الان هم واکنش نشان داده‌اند، حرکت آقای سارکوزی تا بحال بیشتر جنبه‌ی نمایشی داشته و کم پیش می‌آید که به یک واقعیت جدی برسد.

دویچه‌وله: در این حرکت نمایشی قصد آقای سارکوزی یا قصد فرانسه رقابت با آمریکاست یا همکاری؟

شروین احمدی: ببینید، اگر این عمل از طرف دولتهای پیش ازسارکوزی انجام شده بود، دولتهایی مثل دویلپن، می‌شود ارزیابی چیز دیگری باشد. فرانسه بعد از جنگ دوم جهانی همواره در رابطه با قدرتهای بزرگ، از جمله ایالات متحده، سیاست مستقلی را دنبال کرده است. متاسفانه با سرکارآمدن آقای سارکوزی این سیاست به‌طور جدی زیر سوال رفته است.

دویچه‌وله: به فرانسه‌ی مستقل اشاره کردید، ولی فرانسه امروز تحت رهبری آقای سارکوزی را چگونه می‌شود توضیح داد؟

شروین احمدی: آقای سارکوزی ابزار جدیدی است که متاسفانه با وضعیتی که ما امروز در جهان داریم، معلوم نیست آخرین نوع خودش باشد. بهرحال نیروهای راست در فرانسه یک روزگاری در کابینه و در قدرتشان آدمهایی مثل آندره مالرو را داشتند که مستقل از نظراتشان راجع به جامعه، انسانهایی بودند با نظرات بالا و با نقطه‌نظرات خیلی جاافتاده راجع به وضعیت و ویژگی‌های فرانسه در جهان. فرانسه در تمام طول دوران بعد از جنگ سیاست مستقلی را نسبت به قدرتهای بزرگ، حتا در زمان جنگ سرد، دنبال کرد. هرگز به طور رسمی عضو پیمان ناتو نشد و همراه آلمان پروژه‌ی اروپا را به پیش برد. بعد از سقوط دیوار برلن سعی کرد اروپا را اروپای سیاسی بکند و قدرتی در مقابل قدرت آمریکا بوجود بیاورد. به قدرت رسیدن آقای سارکوزی یک نوع کودتای خزنده‌ی ایالات متحده بوده در اروپا. منتها مابین خواست ایشان و واقعیت‌های جهان فاصله خیلی زیاد هست. ما این را در مورد سفر او به روسیه دیدیم که با سمبه‌ای خیلی پرزور رفت و خیلی زود آنجا عقب‌نشینی کرد، بخاطر اینکه منافع فرانسه در روسیه منافع بزرگی است و شرکت توتال در یک‌سوم مجموعه‌ سهم گاز روسیه شریک است. این که آدم دلش بخواهد دنباله‌روی بکند از سیاست آمریکا و اینکه در واقع منافع تاریخی برای صنعت فرانسه، برای لابی‌های فرانسه وجود داشته باشد، اینها در تناقض باهم قرار دارند و زمینه‌ی فعالیت آقای سارکوزی به این بازیها که او فکر می‌کند نیست. ما این را در خانم مرکل هم دیدیم. خانم مرکل وقتی آمد سر کار، با شدت تمام از سیاستهای ایالات متحده دنباله‌روی می‌کرد. ولی در حوادثی که بعدها پیش آمد، مجبور شد فاصله‌ی خودش را نگهدارد، برای اینکه منافع شرکتهای آلمانی، منافع لابی‌ها در آلمان ضرورتا هر چه هست با سیاست ایالات متحده منطبق نیست.

دویچه‌وله: بعد از گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، برخی گفتند که هم زمینه‌ی سیاستهای تندروانه‌ی جرج بوش و هم احمدی‌نژاد از بین رفته است. حالا با توجه به صحبت‌هایی که آقای سارکوزی و جرج بوش هر دو در سفر خاورمیانه‌‌ای شان در قبال ایران کردند ، آیا باید به این نتیجه برسیم که زمینه‌ی این تندروی‌ها دوباره ایجاد شده است و موجب تقویت مجدد اصولگراها در ایران خواهد شد؟

شروین احمدی: ببینید، سالی که ما پیش رو داریم، سال بسیار بغرنجی‌ است از نقطه نظرات مختلف. اول از همه سال انتخابات است در ایالات متحده، پس از آن سال در واقع بحران بزرگ ساپرایم هست که منطقا از ماه مارس به شدیدترین نقطه‌ی خودش می‌رسد.

سیاستهای خرابکارانه‌ی ایالات متحده در منطقه‌ی ما وضعیت را به آنجایی رسانده است که هر آدم منطقی به این نقطه نظر می‌رسد که ایران تبدیل به یک متحد بالقوه‌ی ایالات متحده شده است و نه یک دشمن. به چندین دلیل. اول از همه به این دلیل که ایران دوران پست اسلامی خودش را می‌گذراند. خطر هیچکدام از این گرایشهای تند اسلامی که امروز مثلا در پاکستان ما ناظرش هستیم، در ایران وجود ندارد و تمام این کشورهای عربی که اینها رفتند و با این همه جار و جنجال پذیرفته شدند، تمام این کشورها روی انبار باروت نشسته‌اند و گرایش اسلامی و گرایش تندروانه در تمام این جوامع دارد کار خودش را می‌کند.

حالا در یک چنین وضعیتی با فاکتورهای مختلفی که برای شما گفتم، آیا ایالات متحده بخصوص گروه بوش به این نقطه‌نظر می‌رسند که با یک ماجراجویی علیه ایران یک زمین سوخته پشت سر خودشان برای دموکراتها باقی بگذارند؟ آیا اینها هنوز اینقدر قدرت دارند که این کار را بکنند، یا راه منطقی‌تری پیش می‌روند و یکجور اتحاد و همکاری را با جمهوری اسلامی پیش می‌برند؟ تمام این مسایل در واقع باید در این کادر در نظر گرفته شود. نقش فرانسه در این چارچوب خیلی پیچیده خواهد بود، چون مابین آنچیزی که آقای سارکوزی می‌خواهد و مابین منافع تاریخی و درازمدت فرانسه را، چه در ایران و چه در منطقه‌ی خاورمیانه تشکیل می‌دهد فاصله‌ی زیادی هست و معلوم نیست سارکوزی بتواند واقعا آن نقش بلر را که دلش می‌خواهد بازی کند در رابطه با ایران و منطقه‌ی ما بازی کند. ولی به تمام دلایلی که گفتم زمینه برای یک ماجراجویی در رابطه با ایران وجود دارد.

دویچه‌وله: نیکلا سارکوزی در بازدید از کشورهای عرب منطقه به آنها وعده‌ی فروش نیروگاه اتمی داده است. در حالی که فرانسه پابپای آمریکا رادیکالترین سیاست را علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران دنبال می‌کند، این تناقض چگونه قابل توجیه است؟

شروین احمدی: ببینید اولا باید دانست که لابی اتمی در فرانسه یکی از قویترین و پرقدرترین لابی‌هاست. فرانسه در واقع کشوری هست در جهان که بیش از همه تولید برقش اتمی شده است و صنعت اتمی از سالیان دراز در این کشور از صنایعی بوده که صادرات عظیمی داشته است. به این مسئله باید در این چارچوب نگاه کرد که طبیعی‌ست که فرانسه بخواهد این صنعت را بفروشد. ولی همانطور که گفتیم این در تناقض قرار می‌گیرد با صحبت‌ها و مواضعی که اینها دارند در رابطه با جمهوری اسلامی که رسما اعلام کرده است به دنبال انرژی اتمی یا تکنولوژی اتمی نظامی نیست و گزارش سازمان سیا هم این را تایید کرده است در سه سال گذشته. از طرفی نباید فراموش کرد که آقای سارکوزی در یکی از مصاحبه‌های خودش در اوایل به قدرت رسیدنش این فرض را باز گذاشته بود که به ایران تکنولوژی هسته‌ای صادر کند، به این شرط که ایران تحقیقات خودش را در این زمینه متوقف کند.