نشست غیررسمی وزیران دفاع ناتو
۱۳۸۶ آبان ۳, پنجشنبهبسیاری از کشورهای اروپایی عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) دیگر گوششان از این نوع درخواستها پر شده است. تقریبا تا هنگامی که ناتو در افغانستان مأموریت دارد، بیش از هر کشوری، آمریکاییها فشار میآورند که باید نیروی نظامی بیشتری به افغانستان اعزام داشت. «یاپ د هوپ اسخفر»، دبیرکل ناتو سال هاست که به پایتختهای اروپایی سفر میکند تا شمار بیشتری سرباز، هلیکوپتر و هواپیماهای باری درخواست کند، و اغلب دست خالی بازمیگردد.
دولت آلمان علاوه بر فعالیتهای گستردهاش، با ارسال هواپیماهای کاوشگر «تورنادو» موافقت کرد، ولی حاضر نیست سربازان خود را به منطقهی جنوبی که صحنهی نبردهای شدید است، اعزام دارد. این امر ناشی از تردیدهای افکار عمومی آلمان و نیز وضعیت سیاسی حاکم بر برلین است.
حال شماری از کشورها موافقت خود را با اعزام برخی واحدهای نظامی اعلام داشتهاند که در مجموع چند صد سربازی میشود. در این مورد نیز باید دید که آیا اصلا عملی خواهد شد یا خیر.
جالب اینجاست که در این درخواستها نقطههای اتکا جابجا شدهاند. این بار د هوپ اسخفر و نیز حامد کرزای، رئیس جمهوری افغانستان اهمیت بیشتری برای آموزش نیروهای نظامی افغانستان قائل شدهاند. به گفتهی دبیرکل ناتو، هر چه باشد، این کشور باید بتواند روی پای خود بایستد. و در اینجاست که «یونگ»، وزیر دفاع آلمان اعلام میدارد که حاضر است مربیان نظامی خود در افغانستان را سه برابر کند.
بنابراین افغانستان باید بر روی پای خود بایستد. در عمل نیز باید مبنای فعالیت ناتو در افغانستان همین امر باشد. ولی این امر مدتها بدست فراموشی سپرده شده بود. افکار عمومی اروپا به مأموریت نیروهای نظامی اروپاییها در افغانستان، به خاطر مرگ سربازانشان، به دیدهی تردید مینگرند. افکار عمومی اروپا به این ظن رسیده که این قضیه بشکهای است که ته ندارد و هرگز پر نخواهد شد.
ولی پرسش اینجاست که چه زمان افغانستان خواهد توانست بر روی پای خود بایستد؟ هیچ نظامیای آنقدر احمق نیست که از زمان مشخصی اسم ببرد. بسیاری ناظران میگویند که این روز نخواهد آمد. بسیاری شواهد حاکی از آن است که سالیان دراز و ای بسا چندین ده سال نیروهای نظامی ناتو باید در منطقهی هندوکش درگیر بمانند. ولی این نیز واقعیت است که برای ناتو راه دیگری وجود ندارد. آیا این به هدر دادن و جان انسانها و پول مالیاتها نیست؟ درست است که این عملیات قربانیان زیادی را خواهد طلبید، ولی اگر اسلامگرایان افغانستان بار دیگر قدرت را بدست گیرند، آیا آنگاه هزینهی بیشتری نباید پرداخت؟ و اگر چنین شود، آنگاه میتوان گفت که به زحمتاش نمیارزید.
ناتو باید پروژهی افغانستان را ادامه دهد. و مبارزهی بیامان علیه طالبان و القاعده نیز جزئی از آن است، حتا اگر در آلمان در مورد این مسئله سکوت میشود. ولی از قرار معلوم واشنگتن دریافته است که مسئله بر سر تعداد توپ و تانک نیست. مسئله بر سر یک راهبرد گسترده و فراگیر است که در کنار عملیات رزمی، باید بازسازی مدنی و آموزش نیروهای نظامی و امنیتی را نیز پیش برد. در عراق این امر خیلی دیر دریافته شد، ولی ناتو میتواند از این امر برای افغانستان درس گیرد.
تفسیری از کریستف هاسلباخ / رادیو دویچه وله