نرخ منفى رشد جمعيت آلمان
۱۳۸۴ بهمن ۲۰, پنجشنبهسالهاست كه رشد جمعيت در اروپا بسيار ناجيز است. در برخى كشورهاى اروپايى طبق آمار هر زن تنها يك فرزند به دنيا میآورد. اين امر ، گذشته از پيامد مسنتر شدن جامعه، از نظر اقتصادى نيز با خود مشكلاتى به بار میآورد. يكى از دلايل رشد كم جمعيت در اروپا چالش مربوط به انتخاب شغل يا خانواده است. در حال حاضر كار و پيشرفت براى بسيارى زنان اروپايى به قدرى از حساسيت برخوردار است كه نگرانند تشكيل خانواده يا بچهدار شدن، مانع پيشرفت كارى آنها شود.
رشد منفى جمعيت آلمان مسئلهاى است كه میتواند آينده اين كشور را دگرگون سازد. طبق آمار در سال ۱۹۷۰ هر زن آلمانى بطور متوسط ٣/٢ فرزند به دنيا میآورد. اين رقم در سال ۱۹۸۰ به ٥٦/١ و در سال ۱۹۹۵ به ٢٥/١ رسيد. طبق برآورد پروفسور هرويك بيرگ از دانشگاه بيله فلد، اگر اين روند نزولى ادامه يابد، جمعيت كنونى آلمان كه ۸۲ ميليون نفر است، در سال ۲۰۳۰ به ۷۷ ميليون و در سال ۲۰۵۰ به ۶۸ ميليون كاهش خواهد يافت.
چالشى كه زنان در انتخاب بين مادرى يا موفقيت اجتماعى با آن مواجهند، ريشه در بسيارى باورها و سياستهاى خانوادگى آلمان دارد. محافظهكاران آلمانى طى سالها بر دگم زن / مادر كه بر اصل سه گانه فرزند، آشپزى و كليسا نهاده شده ، تاكيد كردهاند و اين باور هنوز توسط جنبش زنان در هم شكسته نشده است. همواره از مادران انتظار میرود كه زندگى خويش را وقف آموزش و رسيدگى كودكان كنند. طى سه دهه اخير ساختارى جدى كه بتواند مراقبت از كودكان زير پنج سال را بر عهده گيرد، در آلمان به وجود نيامده است. طبق آمار ۶۱ درصد خانوادههاى مزدوج رضايت خود را از اين اصل مقدس اعلام كردهاند: ”مرد كار مىكند، زن به خانواده مىرسد“.
به اين دليل است كه بسيارى زنان كه به استقلال خود اهميت مىدهند از خير بچهدار شدن مىگذرند. زنى كه مادر میشود، نمیتواند تحصيلات خود را با تمركز ادامه دهد و از آن بدتر نمیتواند خود را براى ساخت يك سابقه كار درخشان، آماده نگهدارد. چهل درصد خانوادههايى كه مايل به داشتن فرزند نيستند، توضيح میدهند كه دليل اصلى تصميمشان بىثباتى شغلى است و نه درصد به كمبود مهدكودكها اشاره میكنند. طبق اعلام انستيتوى فدرال تحقيقات رشد جمعيت آلمان، زندگى ايده آل بدون فرزند، در سالهاى اخير در ميان زوجهاى اين كشور معنايى رايج يافته است.
در عين حال به عقيده برخى كارشناسان دلايل رشد منفى جمعيت آلمان را میتوان در گذشته اين كشور جستجو كرد. بعد از جنگ جهانى دوم، در آلمان غربى، هرگونه سياستى براى تشويق رشد جمعيت مذموم بود زيرا خاطره دوران ”نازى“ها را كه به بارورترين زنان آلمانى، مدال شايستگى میدادند، در اذهان زنده مىكرد.
بايد گفت در حال حاضر دولت آلمان از نرخ پايين رشد جمعيت از نظر بيمههاى اجتماعى هم كه شده بيمناك است زيرا در آينده ميزان پرداختها براى تامينهاى اجتماعى بسيار اندك خواهند بود. از سوى ديگر پيرتر شدن جمعيت و نبود نيرويى جوان و كارآمد كه جاى افرادى را كه بازنشسته میشوند بگيرند، از نظر اقتصادى پيامدهاى زيانبارى دارد. كاهش جمعيت به همان اندازه كاهش مصرف را در پى دارد. كاهش شاغلين، آينده صندوقهاى بازنشستگى را به خطر میاندازد. تعادل نسبتها بههم خواهند ريخت و ساختارها و تجهيزات اجتماعى و خدماتى موجود براى جمعيتى كمتر، بسيار گرانتر تمام خواهند شد.
اينك دولت آلمان سعى ميكند به والدين و به ويژه زنان كه نگران از دست دادن موقعيت شغلى و يا به مخاطره افتادن ادامه تحصيل خود با وجود فرزند هستند، اميد اين را بدهد كه مهد كودكهای دولتى بيشترى داير خواهند شد. دولت حتى هزينههاى از يكهزار يورو به بالا براى مراقبت سالانه از كودكان را از ماليات خانوادهها كسر میكند. بايد گفت هزينه نگهدارى از بچهها در مهد كودكهاى آلمان بر اساس درآمد پدر و مادر تعيين میشود. اين مبلغ در استان نورد راين وستفالن از هيچ براى كم درآمدها تا ۳۱۲ يورو در ماه براى شاغلين پردرآمد، در نوسان است.
دولت آلمان از جمله میكوشد با سياست تقويت خانواده، تكانى به رشد منفى جمعيت كشور بدهد. رييس حزب سوسيال دمكرات آلمان در يكى از نشستهاى حزبى، فلسفه حمايت از خانواده دولت را چنين توصيف كرد:
” كودكان بخش بزرگى از معناى زندگى ما هستند. شادى از طريق فرزندان مفهوم میيابد و اين دربرگيرنده عميقترين معناى وظايف و چالشهاى اجتماعى نيز هست“.