1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نخستین رمان، "جیک‌جیک" شد

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

کاربران اینترنتی در سال‌های اخیر به شبکه‌های اجتماعی گرویده‌اند. هرچه این شبکه‌ها فراگیرتر می‌شوند، اخبار بیشتری از نوآوری‌های گاه غریب در آنها منتشر می‌شود. در تازه‌ترین ابتکار، یک نویسنده رمان خود را "تویت" می‌کند.

https://p.dw.com/p/IqUo
لوگوی توییتر
لوگوی توییترعکس: twitter

آیا هنوز هم کسی هست که از دست "توییتر" بنالد؟ آن‌را جِلف و سبک فرض کند و تنها "جیک‌جیک"هایی (توییت‌هایی) همچون "فلانی چه کیک خوشمزه‌ای پختی" و "... تلفن را قطع کن!" یا "امروز موقع مسواک‌کردن دندان‌ها، خمیردندان پیرهنم را لک کرد" را ببیند؟ امروز اهمیت شبکه‌های اجتماعی بر همگان روشن‌شده و این‌که نقش این شبکه‌ها در انتقال پیام‌های کوتاه اما تعیین‌کننده تا چه حد اهمیت دارد، بر کمتر کسی پوشیده است. این را نیز همگان دریافته‌اند که پیشرفت‌های فنی دیگر مهارکردنی نیستند.

دست‌اندرکاران عرصه‌ی فرهنگ نیز رفته‌رفته به اهمیت شبکه‌های اجتماعی‌ای چون توییتر پی برده‌اند. هنوز چندان دور نشده زمانی که توییتر از گوشه‌نشینی نه‌چندان جدی برای خنده و سخره و تفریح، به ایفاکننده‌ی نقشی اساسی در دنیای سیاست تبدیل شد. اکنون نخستین رمان بر روی توییتر قرار گرفته است.

مت استیوارت، رمان‌نویس آمریکایی، نخستین کسی است که پیش از دیگران تشخیص داده که توییتر چه عرصه‌ی بی‌بدیلی برای انتشار متن‌های ادبی جدی است. او با این ذهنیت در روز ۱۴ ژوئیه (سه‌شنبه ۲۳ تیر) و با برنامه‌ریزی قبلی، نخستین "جیک‌جیک" از رمانی بلند را در توییتر منتشر کرد. از آن‌جایی‌که این رمان نیز باید همچون دیگر توییت‌ها در قالب پیام‌های کوتاه منتشر شود، واقعه‌ای تاریخی دستمایه‌ی کار نویسنده قرار گرفته است: انقلاب فرانسه.

مسلم است که رویدادی با ابعاد بسیار گسترده نظیر انقلاب فرانسه، را نمی‌توان در ۱۰ توییت ۱۴۰ کاراکتری گنجاند. نویسنده خود پیش‌بینی می‌کند که به ۳ هزار و ۷۰۰ "جیک‌جیک" نیاز داشته باشد؛ یعنی در مجموع ۵۱۸ هزار کاراکتر.

کیست که علاقه‌ای نداشته باشد بداند، چگونه پادشاهان سرنگون شدند، چگونه سرهای قهرمانان ملی بر زمین غلتیدند و سرودهای پیروزی همدلانه در کنار هم سر داده می‌شدند؟ هیچ‌کس. این پاسخی است که استیوارت به این پرسش‌ها می‌دهد. وی در وبلاگ شخصی خود می‌نویسد، امروز که اینترنت سرشار از میلیاردها نماهنگ و فیلم و آهنگ و سرگرمی جور و واجور است، کسی مطلب او را نخواهد خواند.

اما آیا واقعا کسی علاقه‌ای به دنبال‌کردن توییت‌هایی با موضوع قهرمانان و رویدادهای انقلاب فرانسه دارد؟ نکته‌ی مهم اما نیت ستودنی نویسنده است که امیدوار است در لابه‌لای جیک‌جیک‌های روزمره، جرعه‌ای رمان به کام پیگیران توییترها بریزد. استیوارت با اشاره به این‌که هیچ انتشاراتی را برای چاپ اثر خود نیافته، این تصمیم را "تجربه‌‌ای اجتماعی" می‌خواند.

اکنون همه بی‌صبرانه به نتیجه چشم دوخته‌اند. آیا توییت‌نویس‌ها از این پس کلاسیک‌پسندتر و کلاسیک‌نویس‌تر خواهند شد؟ آیا پای داستایوفسکی و توماس مان هم به عالم توییت‌ها باز خواهد شد؟ آیا وولف ووندراچک (نویسنده‌ی آلمانی) هم دست به‌کار خواهد شد؟ هیچ چیز در این دنیای ۱۴۰ کاراکتری دور از انتظار نیست.

PB/KG