1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نخستين گام در جهت استقلال كشور عراق

۱۳۸۳ بهمن ۱۲, دوشنبه

حتى اگر ميزان شركت مردم در انتخابات عراق طبق نخستين گزارشهاى كميسيون انتخابات بعد از ظهر ديروز، بيش از ۷۰ درصد بوده است، كه احتمالآ صحيح نيست، اما به هر صورت موفقيت نخستين انتخابات آزاد پارلمانى در عراق مسلم است. زيرا تروريستها موفق نشدند اكثريت مردم عراق را در بكارگيرى حق خود يعنى شركت در انتخابات مانع گردند. تقريبآ ۱۴ ميليون نفر مردم عراق فراخوانده شده بودند، در ۵۲۰۰ حوزه انتخاباتى ۲۷۵ نماينده يك مجلس ملى مو

https://p.dw.com/p/A4lP

قت را برگزينند. انتظار ميرود كه نتايج اين انتخابات تازه پس از يك هفته مشخص گردند. در اين زمينه تفسيرى داريم از پتر فيليپ مفسر صداى آلمان.

تا كنون عراق بارها شاهد برگزارى انتخابات بوده، اگر چه نتيجه آن به ويژه در دوران حكومت صدام حسين، از پيش مشخص بوده و معمولا از مرز ۱۰۰ درصد فاصله چندانى نداشته است. يا اينكه انجام انتخابات، براى نمونه در سال ۱۹۵۴، لغو شده، چرا كه از ديد قدرتمداران وقت خوشايند نبوده است.

از اين رو چندان هم دور از انتظار نميبود، اگر اكثر عراقيان، در عين سپاسگذارى از شركت در انتخابات خوددارى ميورزيدند، به ويژه آنكه اينبار، حضور در انتخابات با خطرات بزرگى توام بود و علاوه بر آن، هيچ تضمينى هم وجود نداشت كه برگزارى انتخابات به تغييراتى جدى و اساسى بيانجامد.

بارى بايد به عراقيها تبريك گفت و براى آنان احترام قايل شد كه عليرغم خطرات موجود به پاى صندوقهاى راى رفته و شركت آنان در انتخابات چنان گسترده بوده كه برخى از كشورهايى كه دمكراسى در آنها مدتهاست جا افتاده، شايد به آن غبطه خورند. اين، تفاوت بزرگ ميان اين كشورهاى دمكراتيك و عراق است كه هنوز هم از دمكراسى واقعى فرسنگها فاصله دارد.

در برخى كشورهاى اروپايى و آمريكاى شمالى دادن راى از ديد مردم، وظيفه اى پردردسر محسوب ميشود، در حاليكه در عراق حضور و شركت در شكلدهى سياسى اين كشور، خواست و ميل مردم بوده و باور به اينكه تحقق اميدشان بدون تلاش آنها ميسر نخواهد بود. اين امر به ويژه در مورد اقشار پايين عراق، يعنى شيعيان و كردها صادق است.

اكثريت شيعه عراق براى نخستين بار اين فرصت را ديد كه از طريق برگزارى انتخاباتى آزاد سهم خود را در قدرت بدست آورد و بايد گفت كه شيعيان از اين فرصت هم استفاده كرده اند. كردها هم بخوبى بر فرصت بدست آمده واقف بودند. در هر حال شكلگيرى آينده عراق، بدون حضور اين دو گروه ممكن نخواهد بود.

از سوى ديگر كسانى هستند كه به اين انتخابات اطمينانى ندارند و آن را با استدلال به اينكه سنى مذهبان در اين انتخابات شركت نكرده اند، فاقد ارزش و اعتبار ميخوانند. حتى اگر اين نكته را هم در نظر بگيريم كه بسيارى از سنى مذهبان از روى بيم و ترس از شركت در انتخابات خوددارى كرده اند، آيا ميتوان اين امر را دليلى بر بى ارزش خواندن انتخابات دانست؟ بدون ترديد، خير.

سنى مذهبان در مجموع ۲۰ درصد از مردم عراق را تشكيل ميدهند و بخشى از آنان حاضر به قبول اين مسئله نبوده اند كه با برگزارى انتخابات، دوران زمامداريشان به پايان رسيده است. اكثر سنى مذهبان عراق هم با توجه به تهديدات گروهاى شورشگر و افراطگراى سنى، از رفتن به پاى صندوقهاى راى بيم داشته اند.

حال اين وظيفه دولت آتى عراق است كه در راه عادى شدن اوضاع در كشور بكوشد و تمامى اقشار و گروه هاى عراق نيز از اين روند بهره برند. از سوى ديگر بايد گفت كه اكثر واجدين شرايط دادن راى در عراق، با حضورشان در انتخابات، بشكلى واضح و صريح، مخالفت خود را با افراطگرايان ابراز داشته اند.