1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نخستين سفر رسمى هورست كوهلر و ابعاد تاريخى آن

۱۳۸۳ تیر ۲۵, پنجشنبه

دو هفته پس از انتخاب «هورست كوهلر» به سمت رياست جمهورى آلمان، وى نخستين سفر رسمى خود به خارج از كشور را از همسايه شرقى آلمان، لهستان آغاز خواهد كرد. وى قرار است در ورشو با رئيس جمهورى اين كشور، الكساندر كواژنيفسكى ديدار كند. وى پس از آن در شهر گدانسك، طى مراسمى تاج گلى را نثار قربانيان جنگ جهانى دوم در لهستان خواهد كرد. هورست كوهلر خود متولد لهستان است و سوابق خانوادگى او به جنگ جهانى دوم بازمى گردند.

https://p.dw.com/p/A58H
عکس: AP

اين اقدام هورست كوهلر مورد استقبال اكثريت مردم لهستان واقع شده، بويژه كه فضاى مناسبات ميان دو كشور آلمان و لهستان رو به سردى گراييده بود. آدام كرژمينسكى، مفسر مجله «پوليتيكا» سفر كوهلر به لهستان را نشانى از يك سنت قديمى مى داند و مى گويد:

“اين واقعيت كه لهستان نخستين كشور سفر رسمى رئيس جمهورى جديد آلمان است، ثابت مى كند، حسن همجوارى براى آلمان تا چه اندازه اهميت دارد. من فكر مى كنم اين آگاهى وجود دارد كه بايد نوع برخوردمان تغيير كند. درست است كه يكسال تمام مناسباتى ميان دو كشور وجود داشت، ولى اين مناسبات با سوءتفاهم توأم بود. بهر حال رئيس جمهور جديد آلمان مى تواند از جايى آغاز كند كه رومن هرتسوگ و يوهانس رائو، روساى جمهورى سابق خاتمه داده بودند.”

يك چيز براى لهستانى ها روشن است و آن اينكه، رئيس جمهور آلمان در موقعيتى نيست كه بر سياست هاى اين كشور تأثيرگذار باشد. ولى در لهستان موضوعاتى مطرح است كه آنها از هورست كوهلر انتظار ابراز نظرى شفاف در اينباره دارند، از جمله پرسش در مورد «كانون عليه رانده شدگان». هر چند كه طرف آلمانى هنوز در مورد ساخت مورد مناقشه يك مركز اسناد در برلين تصميمى نگرفته است، ولى اين بحث بسيارى را در لهستان دچار شك و ترديد كرده است. كرژمينسكى در اينباره مى گويد:

“او بهر حال شخصى است كه بدليل تاريخچه خانوادگى خود، چهره هاى گوناگونى از فراريان، مهاجران و رانده شدگان را تجربه كرده و شايد درست به همين جهت است كه مسىئله را قلب و پيچيده نخواهد كرد. او هرگز خود را قربانى بزرگ رانده شدگى نخواهد ديد، بلكه مى داند كه وضعيت چه اندازه بغرنج بوده و باز مى داند كه خانواده وى با چه مقام و موقعيتى به لهستان آمدند. او مى داند كه آواره شدگان جنگ جهانى دوم نمى توانند مدام ترحم به خود نشان داد و از انتقادپذيرى نسبت به خود بپرهيزند.”

در شهر «اسكييربيرژوو» Skierbieszow كه محل تولد هورست كوهلر است، مردم نظر متفاوتى دارند، بويژه در ميان نسل پيرتر كه ارودگاه نازى ها را تجربه كرده اند. يك زن لهستانى مى گويد:

“وقتى او يك آلمانى است، چرا من ديگر بايد خوشحال باشم؟ در جايى كه مادرم، پدرم و برادرم را به قتل رساندند. من از اردوگاه فرار كردم و زنده هستم و هيچيك از آنها زنده نيستند. و حال او مى خواهد بيايد اينجا؟ براى چه؟”

برخى لهستانى ها در آن زمان آلمانى ها را بعنوان نيروى كار در روستايشان نگاه داشتند. براى مثال «پيوتر مودا» خانواده كوهلر را به ياد دارد و مى گويد:

“من پدر آقاى كوهلر را خوب مى شناختم. او انسان صادقى بود. او گاه پيكى هم با ما مى زد و انسان موقر و درستكارى بود. او نزد «يوزف وچلاويك» زندگى مى كرد. كه پسر يوزف روزى پيش او آمد و گفت كه او روزى در اينجا زندگى مى كرده. و بعد پدر كوهلر به او گفته بود: “اگر اينجا چيزى دارى را بردار. هر چه متعلق به توست بردار.” در آن نزديكى يك آلمانى ديگر نيز زندگى مى كرد. وقتى يكى از كاركنان زن اين خانه روستايى آمد، آن آلمانى وى را با گلوله كشت. مى خواهم بگويم، هم آلمانى اينطورى بود و هم آنطورى. كلا همه جور انسانى وجود دارد.”

بهر حال لهستانى ها اميدوارند، تاريخچه خانواده هورست كوهلر به وى كمك كند، تا او در بيان خود، واژه هاى مناسب را بيابد.