نامه ’مادران صلح‘ در ایران خطاب به مسئولان کشور
۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبهاز جنگ جلوگیری کنید!
یکی از مادران امضاکننده این نامه سرگشاده، خانم هاله سحابی، خانهدار، است که در باره انگیزه خود از امضای این نامه میگوید:
“این نامه را ما مادران این مرز و بوم، من خودم به عنوان یک مادر، دوست داشتیم که امضا کنیم، کسانی که تجربه جنگ سابق را هم داشتهایم و میدانیم که این جنگ اگر پیش بیاید حتما خانمانبراندازتر است. میخواستیم از مسئولان خواهش کنیم که بخاطر آن کسانی که ما هیچ وقت از آنها اجازه نگرفتیم، یعنی نسلهای آینده، از این جنگ هر طور که میشود، تا آنجا که امکان دارد، جلوگیری کنند. چون دودش توی چشم آنها میرود، چه محیط زیستی که خراب میشود، چه زیرساختهای صنعتی که خراب میشود و چه احیانا کشتههایی که خواهد داد.“
انگیزه انتشار نامه
سالهاست که بحث در باره خطر حمله نظامی به ایران وجود دارد. ماهها و هفتههاست که تنها بحث نمیکنند، تهدیدها نزدیکتر و نزدیکتر شده است، بخصوص از سوی امریکا. این تهدیدها، و بحثهای جاری در مورد تشدید بیش از پیش تحریمهای اقتصادی علیه ایران، گروهی از مادران ایرانی طرفدار صلح را برانگیخته تا به طور متحد نامهای خطاب به مسئولان امور کشور بنویسند و خواهان پاسداری از صلح شوند. این مادران در نامه خود به موضعگیریهایی انتقاد کردهاند که برخی از مسئولان کشور داشته و با آن بهانه به دست جهانیان دادهاند تا ایران و مسلمانان را خطرناک بخوانند و در نتیجه توجیه حمله به ایران را برای متهاجمان سادهتر کنند.
نامه هم یک رویکرد داخلی دارد و هم یک رویکرد بینالمللی
خانم الهه کولایی، مدرس، یکی از امضاکنندگان این نامه میگوید: “مسئلهای که در نامه انتشار پیدا کرده در واقع دغدغه کسانی است که این نامه را تهیه کردهاند به دلیل شرایط حساس و خطرناکی که در منطقه وجود دارد. نامه هم یک رویکرد داخلی دارد و هم یک رویکرد بینالمللی. این نامه بیان نگرانی کسانی است که نمیخواهند کشورشان دوباره درگیر آشوب و تنش به هر شکلی شود و خواستار ایجاد شرایطی هستند که جوانان این کشور بتوانند برای رشد و توسعه و ارتقای همه جانبه زندگیشان در صلح و آرامش و امنیت تلاش کنند و فضایی فراهم نشود که مردم ایران هزینه سیاستهای نامناسبی که متاسفانه در منطقه ما در حال گسترش پیدا کردن است را تحت تاثیر یک مجموعه از عوامل داخلی یا خارجی بپردازند.“
تأکید بر حق مردم در انتخاب
در این نامه از جمله به حق مردم برای شرکت در تصمیمگیری در این مورد اشاره شده که جنگ میخواهند یا صلح، چون این مردم هستند که در نهایت از جنگ آسیب اساسی را میبینند. در این باره از جمله میخوانیم: “صد سال است که کشور ما مجلس و نهادهای مدرن حکومتی دارد و قشرهای تحصيلکرده، روشنفکر، متخصص و حتی عامة مردم خواهان مشارکت در سرنوشت خود بوده و هستند. در طول تاریخ تساهل و همزیستی مردم ما با دیگر نژادها، اقوام و مذاهب زبانزد بوده است. سؤال ما اين است كه چنین ملت صلح طلبی اکنون تا چه حد در تصمیمگیری درباره جنگ و صلح یا تحمل بحران و تحریمهای متعدد مستقیما مشاركت داده میشود؟“
حق اظهار نظر
مادران صلح معتقدند که نمیتوان در چنین موقعیت حساسی که تداعیگر دوران زمینهچینی امریکا برای حمله به عراق است، به بهانه حفظ امنیت ملی از همه اقشار جامعه، مثل دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و روزنامهنویسان خواست که سکوت کنند و علیه جنگ چیزی نگویند و در نتیجه حق خود را نخواهند. این مادران خواستار حق اظهار نظر هستند.
زنان، پیشتاز صلح
در میان زنانی که این نامه سرگشاده را امضا کردهاند، زنان خانهدار، هنرمند، کارمند، معلم، دبیر، مدرس، پرستار، روانشناس، پزشک، مددکار اجتماعی، ناشر، روزنامهنگار پژوهشگر، بازنشسته و بسیاری شغلهای دیگر به چشم میخورند. نام چند مادر هم آمده که خود فرزندی را در جنگ از دست دادهاند. نرگس محمدی، کارمند بخش غیردولتی، در این مورد که چرا زنان در جامعه ما متحد شده و گام برداشتهاند تا از صلح پاسداری کنند، میگوید:
“فکر میکنم که برای صلح در ایران، زنان پیشتازان این نیاز فوری جامعه ایران باشند، برای اینکه جنگ قربانیان بیشماری میگیرد، اما در خط مقدم این قربانیان زنان حضور دارند، زنانی که عزیزترین عزیزان خودشان را از دست میدهند و داغدار میشوند و عزیزان خودشان را از دست میدهند، همسران و خانوادههای خودشان را از دست میدهند و این بار طاقتفرسای نتیجه جنگ روی دوش زنان است. بنابراین من فکر میکنم در همه جوامع زنان در جهان پیشتازان صلح هستند و مخالفان جدی جنگ و در ایران هم تحرکاتی که در جامعه به وجود آمده که زنان برای صلح دارند تلاش میکنند و این نامه مادران صلح نشانی از این فعالیت زنان جامعه ایران است.“
آرزوی مادران
در پایان نامه، مادران صلح به آثار و نتایج جنگ ایران و عراق اشاره کرده، ایرانی آرام با محیطی مناسب برای رشد جسمی و روحی فرزندانشان را آرزو کردهاند: “ما نگرانیم. ما روزهای تلخ جنگ را فراموش نکردهایم و هنوز داغ عزیزانمان را در سینه داریم و رنج معلولان و آسیب دیدگان را بردوش و هر روز نام شهیدانمان، که بر کوچه و خیابان نقش بسته است، از برابر دیدگانمان رژه می روند. ما میخواهیم ازاین پس نام فرزندانمان را بر لوحهای افتخار در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی ببینیم. ما نمیخواهیم بلای خانمانسوز جنگ دگر بار زندگی ما را به آتش بکشد و یا تحریم های شدید روند زندگی مان را فلج سازد.“