1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نامزد محبوب دو زن سينماگر در كارزار انتخابات

۱۳۸۴ خرداد ۲۵, چهارشنبه

گروهى از زنان فعال در حوزه هاى هنرى، فرهنگى و اجتماعى در بيانيه اى كه امروز بر روى سايت هاى خبرى ديده ميشد، به حمايت از نامزدى دكتر معين پرداخته اند. آنها يادآور ميشوند كه به معين راى ميدهند چون سخنگوى دولت احتمالى اش زن است و تعهداتى كرده كه بسيارى از خواسته هاى حقوقى زنان را باز مى تاباند. دو تن از امضا كنندگان اين بيانيه خانمها منيژه حكمت وپگاه آهنگرانى هستند كه نسبت مادر و فرزندى با هم دارند و هر دو در عرصه سين

https://p.dw.com/p/A6Nw
عکس: AP

ما به كارگردانى و بازى مشغولند.

مصاحبه: مهیندخت مصباح

خانم منيژه حكمت، كارگردان فيلم ” زندان زنان”

دویچه وله: خانم حکمت، چه شد شما که در جلسات اولیه ی گفتگو با آقای معین آنقدر انتقادی با ایشان برخورد می کردید، مدافع شان شدید؟

منيژه حکمت: من همیشه نگاهی منتقدانه بعنوان يك فيلمساز اجتماعى دارم. چون آدمی حزبى نیستم و قرار نیست که بر اساس یک حزب از کسی پیشتیبانی کنم، با نگاهی منقدانه وارد می شوم، بررسی می کنم تفکر شخصی که قرار است از او پشتیبانی کنم چيست؟ با توجه به اینکه تا بحال بعنوان یک فیلمساز استقلال خودم را حفظ کرده ام و برایم مهم است که اگر از کسی طرفداری می کنم با شناخت کامل باشد. برنامه های آقای معین شامل مواردی بود که خواست من در جهت دمكراتيك كردن جامعه ايران وبوجود آوردن شرایط آزاد اجتماعی، بخصوص در بخش هنراست. من وقتی می شنوم از آقای معین که دولت بدون سانسور تشکیل می دهد، به عنوان یک کارگردان و تهیه کننده آرزویی جز این ندارم. وقتی می بینم اولین بار در تاریخ ۲۷ ساله ی انقلاب ایران صحبت عدم تبعیض جنسیت می شود، این را دمکراتیک ترین حرفی ميدانم که از دهان یک کاندیدا بيرون ميايد. بهرحال، وقتی برنامه ی آقای معین را می خوانیم، می بینیم برابری می کند با کشورهای دمکراتیک دنیا. حالا، چه ایشان بتواند موفق بشود یا نتواند با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی كشور، بیان این گفتار ده گام به جلوست و هرکسی که چنین تفکر و چنین ادبیاتی داشته باشد ما مدافع اش خواهیم بود برای پیشبرد دمکراسی در ایران.

دویچه وله: و اگر احیانا شما سرخورده بشوید، بعد از انتخابات؟

منيژه حکمت: من سرخورده نخواهم شد. من نگاهم به دولت آقای معین که الان تقریبا اول است و دارد رای می آورد، در وهله ی اول نگاهی منتقدانه است. من بعنوان یک فیلمساز به آقای معین و گروه شان واقعا هشدار داده ام. گفته ام که ما یکبار دیگر اعتماد می کنیم، ما بعنوان بخش فیلمساز و بخش روشنفکر به آقای معین و دولت احتمالی ایشان خیلی روشن و شفاف گفته ایم، نگاه ما به شما منتقدانه است، از این شعارهایتان یک گام عقب بروید، ما مطمئنا كنار ميكشيم.البته با توجه به تفکری که دوستان پیرامون آقای معین دارند و ما آنها را سالها می شناسیم، بعید می دانم که بخواهند تخطی کنند. در شرایط الان هم چاره ای غیر از این ما نداریم. بهرحال، یک بخش کاملا متحد دارند می آیند جلو و بخش اصلاحات که تنها راه رسیدن به دمکراسی در ایران است با پشتوانه ی مردمی ميتواند قدم برمی دارد. این احتیاج دارد که تمام روشنفکران، تمام مردمی که مظلوم بوده اند، حداقل ٪۵۰ آن مردم خاموش و معترض باید به نظر من بیایند پشت آقای معین و با توجه به شعارهایی که در برنامه ی شان اعلام کرده اند خواهان دمکراسی بشوند.

پگاه آهنگرانى، هنرپيشه فيلم هاى زندان زنان و كفش هاى كتانى و كارگردان سينما

دویچه وله: خانم آهنگرانی، چه شد که شما تصمیم گرفتيد از آقای دکتر معین در انتخابات ریاست جمهوری حمايت كنيد؟

پگاه آهنگرانی: من کلا با روند اصلاحات موافق بوده ام. حالا ممکن است خیلی ها بگویند که در این ۸ سال آقای خاتمی کاری نکرده ولی واقعا اینجوری نبوده است. یعنی به نظر من در این ۸ سال خیلی اتفاقهای خوبی افتاده است. حالا ممکن است روند اصلاحات کلا کند بوده باشد، ولی بخاطر همین، احساس کردم بین همه ی این کاندیداها آقای معین از همه صلاحیت شان بیشتر است. فکر می کنم ما دوباره نباید برگردیم به ۸ سال پیش.

دویچه وله: شما جزو کسانی هستيد که خیلی زیاد تبلیغ کردید برای روی کارآمدن آقای خاتمی و سمبل جوانهای امیدوار آن دوران بودید. استدلال کنید چطور هنوز این امید را دارید؟

پگاه آهنگرانى: ما مجبوریم امیدوار باشیم چون راه دیگری نداریم. اصلاحات کم هزینه ترین راهی ست که ما می توانیم برای اینکه کمی اوضاع کشورمان بهتر بشود، برويم. شاید ایده آل ما هم نباشد اما مجبوريم چون آلترناتیو دیگری نداریم. آقای خاتمی میان کسان ديگر ان موقع از همه بهتر بودند و کلا روند اصلاحات شان، به نظر من، کمی کند پیش رفت نسبت به ۴ سال اول، ولی باز امیدوارکننده بود. به نظر من باید قدم بقدم پیش برويم و یکدفعه مملکت ما درست نمی شود. البته، قطعا نه آقای خاتمی و نه آقای معین آن ایده آل ما نیستند، ولی بهترین گزینه اند.

دویچه وله: شما چندسالتان است؟

پگاه آهنگرانى: من متولد ۱۳۶۳ هستم. ۲۱ ساله ام.

دویچه وله: همسن و سالهای دیگرتان هم مثل شما فکر می کنند؟

پگاه آهنگرانى: اول خيلى همه نوميد بودند. خیلی از جوانها می خواستند به آقای هاشمی رای بدهند یا با آقای معین مخالف بودند که به نظر من مردم ما حافظه ی تاریخی ندارند. یعنی یادشان نیست قبلا چه ها گذشته به آنها و ما الان کجا ایستاده ایم .‌ خوشبختانه دیشب که شب آخر تبلیغات بود و ما تبلیغ می کردیم، می دیدیم که مردم آن احساس خطر را پیدا کرده اند. یعنی خیلی ها، نصف بیشتر طرفدار معین بودند. به نظر من به آقای معین دوباره رای می دهند. مردم دارد یادشان می آید که قبلا اوضاع چگونه بود. نسل جوان را من مطمئنم بیشترشان می روند به آقای معین رای می دهند. چون احساس خطر می کنند.

دویچه وله: بعد این تبلیغاتی که الان دارید صحبتش را می کنید، دیشب توی خیابان بود یا توی ستاد؟

پگاه آهنگرانى: توی خیابان.

دویچه وله: چه جوری؟

پگاه آهنگرانى: توی روزنامه ی «اقبال» نوشته بود که میدان شهرک غرب من و چند نفر از دوستانم قرار است برویم و هرکدام از مردم که دوست دارند به آنجا بیایند و صحبت کنیم. ستاد ما ۲۵ تا ۳۰ عضو دارد. ما با بچه ها رفتیم آنجا. مردم جمع شدند و استقبال عالی بود، برعکس روزهای گذشته که خیلی ها مخالف بودند با آقای معین. استقبال عالی بود. خیلی از جوانها آمده بودند وبعد از آن ما با ۳۰ ماشین و یک مینی بوس که پرپوستر آقای معین بود رفتیم توی خیابان و تراکت پخش کردیم و با مردم صحبت کردیم، تا جایی که می توانستیم متقاعدشان می کردیم و نظرمان را می گفتیم. همین. توی خیابان می چرخیدیم و تراکت پخش می کردیم.

دویچه وله: اینکارهایی که می کردید بصورت داوطلبانه وانفرادی بود، یا اینکه مثلا در جبهه ی مشارکت شما نقشی بعهده گرفته اید؟

پگاه آهنگرانی: نه، داوطلبانه است. مثل ۴ سال پیش که ما یک ستاد کاملا مستقل داشتیم، امسال هم همین کار را کردیم. با یکسری از بچه ها که موافق بودیم با این قضیه جمع شدیم که اول خیلی کم بودیم. ۲ نفر بیشتر نبودیم. من و یکی از دوستانم که با صندوق عقب ماشین مان شروع کردیم! یعنی تراکتها را می ریختیم توی صندوق عقب ماشین و می رفتیم توی خیابان پخش می کردیم. یواش یواش یک خانمی آمد به ما یک خانه داد، یک خانه ی ۳ طبقه که گفتیم آنجا را ستاد کنیم. بعد عضوها آمدند و یکدفعه خیلی زیاد شدیم. یکدفعه ۳۰ عضو ثابت و شاید دیشب واقعا ۱۰۰ نفر مردم عادی هم بودند که به ستاد ما آمدند تا کمک مان کنند.