میان الله و آتاتورک
۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبه«جهانگیر» نام منطقهی هنری استانبول است که با چشماندازی زیبا در کنار تنگهی بسفور قرار دارد. این منطقه، کانون روشنفکری و آفرینندگی هنری استانبول به شمار میرود. «شبنم ایشیگوزل» در این منطقه زندگی میکند، زنی با اندامی ظریف که مهمترین جوایز ادبی کشور را از آن خود کرده است. این زن ۳۵ ساله، صدای ادبیات تازهی ترکیه به شمار میرود.
شبنم میگوید: «نوشتن برای من، انتقال احساس درونیام به بیرون و مشاهده کردن جهان از میز کارم است. و شما نمیتوانید باور کنید که این کار تا چه اندازه میتواند دشوار باشد. ترکیه کشوری است با تاریخ فراموش شده و از نظر سیاسی همواره لرزان. در اینجا هر بامداد برخاستن و نوشتن، ـ بهرغم همه چیز ـ برای هر نویسندهای یک زورآزمایی واقعی است».
این کار بویژه برای کسی چون شبنم ایشیگوزل دشوار است که کتابهایی دربارهی واقعیت ترکیه مینویسد، دربارهی تضادهای کشور خود. تضاد میان سکولارها و مذهبیها، شکاف میان ولایتهای دورافتاده و شهرهای بزرگ. زبان روشن و تحریکآمیز او، باعث شکوهی بسیاری شده است. اخیرا نخستین کتاب او تحت عنوان «در حاشیه» به آلمانی منتشر شده است. این نگاهی ادبی از سوراخ کلید به زندگی زنان ترکیه است. آنان ظاهرا همه چیز دارند، ولی خسته هستند، خسته از انتظار، خسته از یک زندگی از پیش تعیین شده، خسته از زندگی بدون تکانه. از این رو، طغیان میکنند و به حاشیه رانده میشوند.
شبنم میگوید: « نابرابری و تبعیض، طبیعتا همه جا در جهان وجود دارد. ولی در ترکیه، در کشوری که دمکراسی در آن به تازگی پاگرفته، زنان خیلی بیواسطهتر در جریان آن قرار میگیرند. کشور من به شدت پدرسالارانه است و اینجا هنوز دختران را به صرف دختر بودنشان به مدرسه نمیفرستند. به رغم همهی سنتها، ما زنان ترکیه ارادهی بسیار نیرومندی داریم و نمیگذاریم امیدمان را از ما بگیرند».
درست همین باور به خود، ویژگی ادبیات «فاطمه بارباروسوگلو» هم هست. ما در یکی از قدیمیترین مساجد استانبول او را ملاقات میکنیم. این زن ۴۶ ساله دارای دکترای فلسفه است. او نویسنده است و روسری بر سر دارد. او با کتابهایش،چهرهی زن آگاه و مذهبی ترکیه را نمایش میدهد.
فاطمه میگوید: «طبیعی است که با من برخورد کلیشهای میشود. میگویند: این چه نویسندهای است که روسری دارد؟ آیا این دو با هم سازگارند؟ همه پیشاپیش فکر میکنند که من زنی تحت ستم و ابله هستم. این را فقط کمالیستها فکر نمیکنند، بلکه اردوی مذهبیها هم مرا با بدبینی مینگرد».
شاید به خاطر اینکه فاطمه در کتابهایش سویهای احساسی و طرفدار زندگی از اسلام را مینمایاند. وی امپراتوری عثمانی را زمینهای مناسب برای رواداری مذهبی و الهامپذیری هنری معرفی میکند.
فاطمه بارباروسوگلو و شبنم ایشیگوزل در ترکیه نمونههای موفقی هستند، ولی با این همه نمیتوانند تنها از راه نوشتن کتاب زندگی خود را تامین کنند. هر دو به عنوان روزنامهنگار هم فعالیت میکنند.