1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

موقعيت كنونى دانشگاه‌ها در ايران / گفتگو با على نيكونسبتى

۱۳۸۵ دی ۲۶, سه‌شنبه

شوراى مركزى «دفتر تحكيم وحدت» طى بيانيه‌اى نسبت به وضعيت كنونى دانشگاه‌ها در ايران و سياست‌هاى دولت نهم در اين ارتباط هشدار داده‌اند. اين بيانيه با استناد به آمارهاى رسمى مدعى شده كه در يك سال اخير سطح علمى دانشگاه‌ها سيرى نزولى داشته و در مقابل فشار بر دانشجويان و اساتيد منتقد سياست‌هاى دولت رو به افزايش نهاده است.

https://p.dw.com/p/A5wj
”ما فشارها (در دانشگاه‌ها) را بی‌سابقه می‌دانیم و کاملا مشخص است که در کل تاریخ آموزشی این کشور هم سابقه نداشته“
”ما فشارها (در دانشگاه‌ها) را بی‌سابقه می‌دانیم و کاملا مشخص است که در کل تاریخ آموزشی این کشور هم سابقه نداشته“عکس: DW

على نيكونسبتى از اعضاى شوراى مركزى «دفتر تحكيم وحدت» به پرسش‌هاى ما در رابطه با وضعيت كنونى دانشگاه‌ها پاسخ داده است.

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور

آقای نیکونسبتی در بیانیه‌ی اخیر دفتر تحکیم وحدت به افول شدید سطح علمی دانشگاهها در ایران اشاره شده. این در حالی‌ست که دولت ایران همیشه از رشد و شکوفایی تحقیقات علمی در تمامی سطوح صحبت می‌کند. آیا فکر می‌کنید سیر نزولی سطح علمی دانشگاهها در ایران به دولت نهم مربوط است یا می‌تواند میراث گذشته باشد؟

على نیکونسبتی: واقعیت این است که دانشگاههای ایران دارای مشکلات ساختاری عدیده‌ای هستند. اما بحثى که از روی کار آمدن دولت نهم در این مورد مطرح شد، کاهش بودجه‌های پژوهشی در دانشگاههای کشور بود که برخلاف برنامه‌ی چهارم توسعه هم بود. یعنی با وجود اینکه تورم در این کشور وجود دارد، اما نسبت به سال گذشته بودجه پژوهشی ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده و این بسیار نگران‌کننده است. از سوی دیگر حذف اساتید منتقد از دانشگاههای کشور باعث شده که ما شاهد افت چشمگیر دانشگاهها باشیم. این آقایان ترجیح می‌دهند اساتیدی که بله‌قربان‌گوی خودشان هستند و از نظر سطح علمی هیچگونه مقبولیتی هم ندارند را ارتقاء درجه بدهند و بعنوان استاد معرفی بکنند، یا افرادی که تازه فوق‌لیسانس‌شان را گرفته‌اند یا دکترای‌شان را گرفته‌اند به استخدام هیات علمی دربیاورند، در صورتی که از دولت حمایت بکنند. اما اساتیدی که دارای سابقه‌های بسیار هستند و گاهى سن بازنشستگی آنها هم فرانرسیده، بازنشسته بکنند و یا از استخدام افراد باتجربه و کارآمد خودداری کنند، جلوگیری به‌عمل بیاورند، که این نتیجه‌ی خودش را در وضعیت عمومی دانشگاهها می‌گذارد. یعنی هم کاهش بودجه پژوهشی، هم بازنشستگی اجباری اساتید و استخدام افرادی به‌عنوان هیات علمی که دارای مشخصات خوبی نیستند، ولی در مقابل بله‌قربان‌گوی اینها هستند، همه‌ی اینها تاثیر گذاشته روی سطح علمی دانشگاه‌ها که نمونه‌ی بارزش را در گزارشهایی که از سوی مراجع بین‌المللی انتشار پیدا می‌کنند در مورد رتبه‌ دانشگاههای ایران، می‌شود به‌خوبی مشاهده کرد.

بیانیه دفتر تحکیم وحدت مدعی است که آنچیزی که بر دانشجویان منتقد در دانشگاههای ایران رفته در تاریخ آموزش عالی کشور بی‌سابقه بوده. ممکن است شمه‌ای از این فشارها را در یک جمعبندی مختصر ارائه بدهید؟

على نیکونسبتی: احکام شدید کمیته‌های انضباطی، محرومیت از تحصیل، تعطیلی نهادهای دانشجویی، توقیف نشریات دانشجویی و ایجاد وحشت در دانشجویان که نمونه‌ی بارزش در این روزها دادن حکم کمیته انضباطی‌ چندساعت مانده به شروع امتحانات که جهت ایجاد تشویش در ذهن دانشجویان هست، نمونه‌ی بارزی از این فشارهاست. ما از این جهت این افت در تاریخ آموزش ایران را بی‌سابقه می‌دانیم. الان شاهد آن هستیم که دانشجویانی که منتقد بودند و حتا هیچ حکمی هم از دادگاهی هم نداشتند و هیچ جایی هم منع تحصیل نشده‌اند، با محرومیت از تحصیل مواجه شدند و بسیاری از آنها برای کارشناسی ارشد ثبت نام نشدند. لذا ما این فشارها را بی‌سابقه می‌دانیم و کاملا مشخص است که در کل تاریخ آموزشی این کشور هم سابقه نداشته.

شما بخش دیگری از کارنامه‌ی وزارت علوم در یک‌سال و اندی گذشته را وقایعی مثل خودکشی و اعتیاد در میان دانشجویان عنوان کرده‌اید. آیا این مورد را هم حاصل کار و سیاستهای دولت نهم می‌دانید و یا اینکه فکر می‌کنید دولت نهم تنها این معضلات اجتماعی را که بسیار ریشه‌دار هستند تشدید کرده؟

على نیکونسبتی: واقعیت این است که این معضلات بسیار ریشه‌دار هستند. اما سیاستها نه تنها در جهت رفع آنها حرکت نکرده، بلکه باعث تشدید این مسایل شده است. نمونه‌ی بارزش سیاستهای مسئولیت‌های فرهنگی هست که در دانشگاههای کشور بوجود آورده‌اند. بسیاری از کارشناسان نسبت به این سیاستها اخطار داده‌اند که این فضای یاس و ناامیدی که در دانشگاه کشور بوجود آمده از عوامل افزایش میزان خودکشی و مصرف مواد مخدر هست. ما آماری را که دراین مورد ارائه کردیم براساس آخرین بررسی‌هایی هست که توسط اساتید دانشگاهها و موسساتی که وابسته به دولت هستند انتشار پیدا کرده و جالب هست که این موسساتی که خودشان دولتی هستند این آمار را انتشار دادند و به صراحت هم بیان می‌کنند که این فضای یاس‌آلودی که در دانشگاه بوجود آمده باعث تشدید این وضعیت شده. اما مسئولین وزرات علوم به تنها چیزی که فکر می‌کنند این هست که دانشجوها ساکت بشوند و هیچ انتقادی از دولت نشود و در این حالت حتا اگر دانشجویان معتاد بشوند، خودکشی بکنند و اینها زیاد برایشان مهم نبوده. چون این افراد خودشان را پاسخگو درباره‌ی این مسایل نمی‌بینند و در این چند روزه گذشته هم که اين مسايل در روزنامه‌ها مطرح شده، کوچکترین پاسخی از طرف مسئولان به این مسایل داده نشده. بطور خلاصه مسئولین هر انتقادی را نسبت به دولت بلافاصله پاسخ می‌دهند و مشکلات فراوانی هم برای منتقدین بوجود می‌آورند، اما در مقابل انتشار این آمار که از سوی موسسات دولتی انتشار یافته، سکوت کامل اختیار کرده‌اند و بهیچوجه خودشان را پاسخگو در مورد این مسایل نمی‌دانند.

بیانیه دفتر تحکیم وحدت «حذف نقش هیاتهای علمی» را هم یکی دیگر از سیاستهای نادرست وزارت علوم عنوان کرده. ممکن است بفرمایید این سیاست چگونه به اجرا درآمده؟

على نیکونسبتی: در چند زمینه این سیاست در حال اجراشدن هست. یکی بازنشستگی اجباری اساتید، در حالیکه مراحل قانونی‌اش طی نشده و بسیاری از این بازنشستگی‌ها به درخواست گروه نیست،‌ بلکه از سوی مسئولین وزارت علوم به مقامات انتصابی دانشگاهها اعلام می‌شود و آنها بطور سرخود اعلام می‌کنند که این استاد باید بازنشسته بشود و این کاملا برخلاف قوانین است. از سوی دیگر در ماههای گذشته شاهد این بودیم که بسیاری از اساتید در راه تدریس‌شان، مثل آقای حجاریان، آقای کدیور و آقای نمک‌دوست، اینها اساتیدی بودند که جنبه‌ی انتقادی داشتند نسبت به وضعیت دولت و سیاستهای عمومی و برای اینها مشکلات فراوان آموزشی پدید آوردند. در کنار اساتیدی که خبرشان انتشار پیدا می‌کند‌ اساتید دیگری وجود دارند که با اینکه این مشکلات برایشان بوجود می‌آید، اما برای اینکه تشدید نشود در برابر این مسایل سکوت اختیار کرده‌اند که یکی از نمونه‌های آن هم مسئله ۵۳ استاد در دانشگاه علم و صنعت بود که زیاد هم انعکاس پیدا نکرد و در حد یک خبر بود. چون اساتید گاها ترجیح می‌دهند که برای اینکه دچار مشکلات بعدی نشوند این مسایل را عنوان نکنند. این نمونه‌های فراوان در کشور وجود دارد که برخلاف قوانین موجود اقدام به بازنشستگی اساتید می‌کنند.