1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

موفقيت محدود مصر به عنوان ميانجى در خاورميانه

۱۳۸۵ تیر ۱۴, چهارشنبه

خاورميانه مدام عنوان‌هاى درشت روزنامه‌ها را به خود اختصاص مى‌دهد. هر روز خبر از ترور، خشونت و كشمكش در اين منطقه است. تلاش‌هايى براى ميانجی‌گرى انجام مى‌گيرد، از جمله از سوى رييس جمهور مصر، حسنى مبارك، كه البته موفقيت چندانى تا كنون نداشته است.

https://p.dw.com/p/A4bW
حسنى مبارك، رييس جمهور مصر
حسنى مبارك، رييس جمهور مصرعکس: AP

رييس سازمان امنيت مصر،‌ عمر سليمان را در غزه مى‌شناسند: سليمان هم اكنون در خاورميانه به عنوان ميانجى در بحرانى مداخله مى‌كند كه بخاطر گروگان گرفتن سربازى اسراييلى بوجود آمده است. پيش از اين هم بارها كوشيده تا در كشمكش‌هاى ميان اسراييلی‌ها و فلسطينی‌ها به عنوان ميانجى عمل كند. مصر بدين وسيله تلاش مى‌كند تا نه تنها نقش قديم و تقريبا فراموش‌شده خود را به عنوان ”قدرت حامى“ در نوار غزه ايفا نمايد، بلكه مى‌خواهد جلوى بالاگرفتن بحران را در مناطق فلسطينى‌نشين بگيرد و مانع از آن گردد كه باز هم چشم‌انداز دست‌يافتن به صلح دورتر شود.

اما تلاش‌هاى سليمان، رييس سازمان امنيت مصر، تا كنون تنها تا حدى با موفقيت همراه بوده است: در فصل بهار، پيش از انجام انتخابات فلسطينی‌ها، سليمان موفق شد كه نمايندگان دو سازمان الفتح و حماس را متقاعد كند كه دست به آتش بس با هم بزنند، اما پس از پيروزى حماس در انتخابات بارها آتش بس به خطر افتاد. سازمان الفتح كه در رأس آن محمود عباس است، نمى‌خواست – و نمى‌خواهد – بپذيرد كه بوسيله اسلام‌گرايان حماس از مواضع كليدى‌اى كه پيش از آن داشت، بيرون رانده شده است. و حماس نيز خود را آماده مى‌كرد براى اينكه مواضع خود در قدرت را هدفمندانه تقويت كند، از جمله بوسيله ايجاد سازمان امنيتى مخصوص خود و – طبق گزارش‌هاى فرستنده تلويزيونى الجزيره – بوسيله طرح‌هايى براى ايجاد ارتشى از آن خود.

امكان تأثير مصر بر حماس نسبتا محدود است، چون دولت مصر را نمى‌توان دوست اسلام‌گرايان دانست. ريشه‌هاى سازمان حماس را مى‌توان در سازمان اخوان‌المسلمين بازيافت كه در مصر به طور رسمى ممنوع است و مقامات مصرى در سال‌هاى اخير به شدت هواداران آن را زير نظر دارند. اما مصر هم‌هنگام مى‌خواهد مانع از آن شود كه بحران خاورميانه بخاطر تنش‌هاى ناشى از درگيرى با حماس باز هم بالا بگيرد و در نتيجه آرامش نسبى موجود به هم بريزد، آرامش نسبى‌اى كه كشورهايى چون مصر و اردن با قراردادهاى صلحى به دست آوردند كه با اسراييل بستند.

اينكه اردن و مصر با اسراييل قرارداد صلح امضا كردند به آنها اجازه مى‌دهد كه گهگاه به عنوان ميانجى وارد ميدان شوند. هر دو طرف دعوا به اين دو كشور گوش مى‌دهند. اما با اطمينان مى‌توان گفت كه بيشترين تأثير بر حماس را سوريه داراست و نيز ايران. اما هر دوى اين كشورها بزرگترين دشمنان اسراييل‌اند و در نتيجه نمى‌توان نقشى به عنوان ميانجى از آنها انتظار داشت: چه موقعى كه قرار باشد تعادلى بين فلسطينی‌ها و اسراييل بوجود بيايد و چه وقتى كه اختلاف‌هاى ميان خود فلسطينيها بالا گرفته باشد. چون اين اختلافها هم در نهايت به كشمكشى بازمى‌گردد كه ميان اسراييل و فلسطينی‌ها وجود دارد.

سرانجام اينكه مصر، و نيز اردن، دوست دارند كه نشان دهند نيروهاى سياسى مثبتى هستند. آنها بدين ترتيب مى‌توانند هم افكار عمومى ‌را از تمركز روى مسأله نبود دمكراسى در كشورشان بازدارند و هم سعى كنند تا نقش رهبرى در جهان عرب را بار ديگر بدست بياورند، چيزى كه بخصوص در مورد مصر صادق است. و اين كمكى به امريكا هم هست. چون امريكا آنقدر غرق در مشكل‌هاى عراق و مسأله اتمى ايران است كه بحران خاورميانه را كنار گذاشته است. هر چند كه براى امريكا، و براى اروپا نيز، گفتگو با نمايندگان سازمان حماس ساده نيست، چون امريكا و اتحاديه اروپا اين سازمان را سازمانى تروريستى دانسته‌اند. و مطمئنا سازمان حماس هم با رويى گشاده‌تر با پيشنهادهاى مصر روبرو مى‌شود تا با پيشنهادهاى امريكا.