موزه استالین در ولگاگراد
۱۳۸۵ تیر ۲۴, شنبه�ه زده است.
ویکتور پوپوف، استاد تاریخ در دانشگاه ولگاگراد میگوید، این موزه نخستین گام بسوی بازسازی حقیقت تاریخیست. ما باید آن را دوباره در خودآگاهیهای ملیمان جای دهیم. میگوید استالین بزرگ است و بزرگ نیز خواهد ماند.
در نمایشگاه روزنامههایی به نمایش گذارده شدهاند که همه آنها را وابستگان به ارتش سرخ در اختیار موزه گذاردهاند. افزون بر آن هنرمندان شهر ولگاگراد نیز یک پیکره مومی از استالین ساختهاند که در همانجا به نمایش گذارده شده است. آنچه در نمایشگاه این موزه دیدنیست، اتاق کار استالین در کاخ کرملین است که درست همانند آن بازسازی شده است.
مجموعه به نمایش گذارده شده همچون یادمان مرگ به چشم میخورد. در آنجا تابوتیست که بر روی آن چیزهای مقدس زیادی دیده میشود. آنها یادبودهایی از آن سالهای دوراند که از نگاه شماری از شهروندان روسیه متعلق به آن دورهای هستند که روسیه هنوز نیرومند بود و رهبران نیرومندی داشت. اما از تبهکاریهای استالین، از بازداشتها و اعدامهای گولاک در این موزه هیچ چیز دیده نمیشود.
در روسیه به استالین نه تنها بعنوان راهگشای صنعتیشدن اتحاد جماهیر شوروی نگریسته میشود که همچنین از او بعنوان فرمانده و دولتمردی یاد میشود که آلمان نازی را به زانو درآورد و بر آن پیروز شد. از همین روی شماری از شهرهای روسیه در سالهای گذشته برآن شده بودند تا تندیسهایی را از استالین برپا کنند و جنگدیدههای پیر، بويژه در ولگاگراد، خونینترین میدان جنگ جهانی دوم در روسیه، برآن هستند که اکنون زمان فرارسیده است که از مردی که در زیر فرماندهیاش در جنگ میهنی بزرگ نیروهای هیتلر به زانو درآمدهاند اعاده حیثیت شود.
ویکتور پوپوف استاد تاریخ میگوید، باید با صداقت گفت که ما از این جنگ برنده بیرون آمدیم. آیا فرمانده ما در این جنگ کس دیگری غیر از استالین بود؟ ما نباید از این مرد رویگردان شویم. در میان جوانان نیز اشتیاق بازگشت به گذشته جوانه میزند.
بنیانگذاران موزه برآن هستند که نسل جوان باید دریابد که استالین چه دولتمرد نیرومندی بود و چه کارهایی را برای کشور انجام داده است. آلکساندر استروییسی، استاد فلسفه در دانشگاه ولگاگراد که به این روند با نگرانی مینگرد، برآن است که ریشههای این شور و شوق برای بازگشت به گذشته تنها در مشکلات اجتماعی شهروندان روسیه نهفته است. میگوید، کیش استالین پیامد مشکلات امروز در روسیه است و دیگر اینکه در روسیه هیچ سنت مردمسالاری وجود ندارد و به آینده نیز اعتمادی نیست. میگوید، ما مردم روسیه دوست داریم با افسوس از گذشته یاد کنیم و نه به آینده، بلکه به گذشته بنگریم. اما در این پیوند تبهکاریهای روزگار حکومت استالین، جنایتها، کشتار بیگناهان دگراندیش بفراموشی سپرده میشود. الکساندر استروییسی میگوید، نباید گذارد تا استالین که مسئول مرگ میلیونها انسان بیگناه بوده است به حاشیه تاریخ رانده شود. از همین روی است که چند روز پیش نیز در گوندسکی، گورستان مسکو، سنگ یادبودی برای قربانیان فراموش شده نهاده شد.
مدافعان حقوق بشر روسیه و تاریخ نگاران آلمانی اکنون در کتابی بنام «کتاب مردگان» هویت بسیاری از قربانیان را انتشار دادهاند و مستند ساختهاند که چگونه ماموران دگراندیشان و دشمنان کمونیسم را شکار میکردند و به جوخه اعدام یا بازداشتگاهها میسپردند. اندکی پیش از پنجاهمین سالمرگ استالین نیز مدافعان حقوق بشر در روسیه لیست تاکنون ناشناختهماندهای را از هزاران تن از قربانیان استالین انتشار دادهاند. همچنین اسناد محرمانهای یافت شدهاند که نشان میدهند که استالین نیز چون هیتلر برای نابودکردن یهودیان طرحهای ويژهای داشته است که با مرگ دیکتاتور یهودیان روسیه از مرگ رهایی یافتند.