موانع انعقاد يك عهدنامه دوستى و همكارى ميان ايران و آذربايجان
۱۳۸۳ مرداد ۲۳, جمعهار ديگر به كارشناسان ارجاع داده شده بود، زيرا كه در اين سند مفادى ذكر شده بوده كه براى آذربايجان پذيرفتنى نبوده است.
بايد پرسيد، علت عدم انعقاد چنين عهدنامه اى كه سندى كاملا صورى است، در چيست؟ به نظر كارشناسان مطلع، معضلات سياسى موجود ميان ايران و آذربايجان مانع از انعقاد اين عهدنامه شده است. يك كارشناس در اين زمينه مى گويد: “عهدنامه دوستى و همكارى ميان دو كشور اولويت هاى مناسبات سياسى ميان دو دولت را تعريف مى كند. محتواى اين سند گرچه تنها يك رشته قواعد كلى هستند، ولى از قرار معلوم براى ايران موانعى وجود دارد كه آذربايجان را يك كشور دوست بداند.” يكى از اين اختلاف نظرها، موقعيت مبهم درياى خزر است. در يك چنين سندى بطور معمول مى آيد كه بايد حريم جغرافيايى دو كشور در چارچوب مرزهاى كنونى بايد محترم شمرده شوند. ولى آذربايجان مدعى است كه مرزهاى ملى اين كشور بخشى از درياى خزر را نيز دربرمى گيرد. ولى دولت ايران اين مرزهاى آبى مورد ادعاى آذربايجان را برسميت نمى شناسد.
عامل دوم از نظر كارشناسان گرايشات استراتژيك آذربايجان است. دولت آذربايجان با دشمن شماره يك ايران، يعنى ايالات متحده آمريكا همكارى نزديك دارد و اين به مذاق تهران خوش نمى آيد. رهبرى ايران بارها از آذربايجان خواسته است تا راه را براى تقويت موقعيت قدرت بيگانه باز نكند. گمان مى رود كه دولت ايران اصرار بر اين دارد كه نكته بالا در متن اين عهدنامه درج شود. در اينصورت به نظر مى آيد انعقاد چنين سندى براى آذربايجان مقدور نباشد.