معنابخشی از طریق نمایش تضادها
۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعه"نامههایی به رییس جمهور" مستندی ساخته "پتر لوم"، کارگردان چکتبار از کانادا است. این فیلم محصول مشترک ایران و کانادا بوده و در بخش فروم برلیناله به اکران رفت.
پتر لوم از معدود ناظران خارجی بوده که اجازه همراهی محمود احمدینژاد، رییس جمهور ایران، در سفرهای استانی وی را داشته است. بخشی از این مستند ۷۴ دقیقهای، به وقایع این سفرها اختصاص دارد.
نگارش و ارسال نامههای بیشمار به رییس جمهور در مرکز فیلم قرار دارد. بنا به گفته یکی از مسئولان دفتر ریاست جمهوری که سرپرستی بررسی و پاسخگویی به نامههای مردم را برعهده دارد، بیش از ۹ میلیون نامه به شخص رییس جمهور نوشته میشود. موضوع اصلی اغلب نامهها شرح مشکلات شخصی، بویژه حول وحوش تنگناهای اقتصادی است.
فیلم دو چهره متفاوت از ایران را از خلال نامهنگاری مردم به رییس جمهور نشان میدهد. در حالیکه بررسی این خیل فراوان نامهها، ظاهراً نشان از دلسوزی و همدردی نهاد ریاست جمهوری با مردم نیازمند را دارد، اما با زبانی نمایشی، ناتوانی از تغییرات بنیادی و بهبود ساختاری در ایران را برجسته و هویدا میکند.
امیدها و نومیدیها
این مستند را میتوان در عرصه پرداخت موضوع به دو بخش تقسیم کرد. در یک بخش فیلمساز تنها مشاهدهگری بیرونی است و دخالتی مستقیم در هدایت دیده و شنیدهها ندارد و فقط آگاهانه آنها را ثبت میکند. در بخش دیگر با طرح پرسش سینماگر وارد گفتگو با مردم میشود و نقشی مستقیم در پیشبرد مضمون و نحوه دیالوگها برعهده میگیرد.
در فیلم گفته میشود که به حدود ۷۶ درصد نامهها جواب داده میشود، اما درست در صحنهای دیگر، جوانی به یک ضربالمثل چینی اشاره کرده و از این رسم نامهنگاری و تقاضای کمک جزیی انتقاد میکند. ضربالمثل چینی میگوید به جای دادن ماهی به انسانی گرسنه، باید راه و فن ماهیگیری را به او آموخت.
فیلم با برشهای معقول، و با برنمایی بلاواسطه تصاویر و گفتههای متضاد نیازی به توضیحات و تفسیرهای مستقل و بیرونی از طریق فیلمساز ندارد. به جز موارد معدودی که به صورت زیرنویس اطلاعاتی به تماشاگر داده میشود، فیلم از ارائه هرگونه روایتی (چه به صورت انتقادی، عینی و یا حتا جانبدارانه) خودداری میکند.
هر موضوعی در فیلم دو چهره دارد. تقدیر رییس جمهور از "شهدا" و خانواده آنان، در تقابلی مستقیم با درد و محرومیت بازماندگان به نمایش گذاشته میشود. فیلم در ترسیم این موارد موفق است. فیلم نه تنها از طریق نمایش صحنههای متناقض حالتی طنزآمیز به خود میگیرد، بلکه بافت انتقادی فیلم نیز در این شگرد سینمایی نهفته است. بطور مثال در صحنهای، هنوز تعریف و تمجید از اقدامات و پروژههای دولت احمدینژاد کاملاً به پایان نرسیده، که جوانی زبان به انتقاد میگشاید و فعالیتهای رییس جمهور را با عمل کشاورزی مقایسه میکند، که بذر را کشت کرده، اما آنرا به حال خود رها کرده است. در ایران همه کارها نیمه تمام است. هیچکاری سرانجامی روشن نمییابد.
امید و نومیدی، ثروت و فقر، آگاهی و جهل همزیستی شگفتآوری در ایران با یکدیگر دارند. فیلم بدون جانبداری بر روی آنان مکث میکند. این مکث دلهرهآور است.
در اصل فیلم نیازی به توضیحات اضافی و انتقادی از سوی سازندگان فیلم ندارد. در هر موضوعی، خود مردم، به بهترین نحو و به گونهای مستقیم، این وظیفه را بر دوش گرفتهاند.
همانگونه که در فیلم تبلیغات رسمی و دولتی با واقعیت جامعه در تقابل است، احساسات و نظرات واقعی و درونی مردم نیز در تضاد با جلوههای بیرونی آن قرار دارند. در حالیکه افراد برای ملاقات با رییس جمهور به انتظار نشستهاند، دوربین، پنهانی، درد دلهای دو زن منتظر را نمایش میدهد. این گفتگوی غمانگیز، نمایش ورشکستگی سیاستهای اقتصادی دولتمردان کنونی است.
انتظار: مکتب انفعال
مستند "نامههایی به رییس جمهور" با ظرافتی ستودنی به یکی از مولفههای ذهنی ایرانیان، یعنی ظهور منجی میپردازد. ظهور نجاتبخش در اسطورهای باستانی ایران نیز جایگاهی برجسته دارد. این باور اسطورهای درشکل اسلامی-شیعی آن به صورت مهدیگری (مهدویت) حضوری زنده و فعال در ذهنیت ایرانیان دارد. فیلم با انتقال تفسیرهای مذهبی و تلفیق آن با انتظارات مردم به مشکلی اساسی در ایران توجه کرده است. مشتاقان زیارت جمکران، با انداختن نامه به درون چاهی، امیدوارند که خواستها و آرزوهایشان بر آورده شود. فیلم این واقعیت در توازی با نامههای مردم به رییس جمهور ترسیم میکند. در فیلم طرفداران احمدینژاد، او را منجی خود میدانند و خواستهای خود را از او میطلبند. پتر لوم با دقتی زیاد، هرز رفتن پویایی و انرژی جوانان را در پدیده انتظار بیان میکند.
گرچه به اعتراف پترلوم این فیلم برای جلوگیری از فاجعهای نظیر جنگ عراق ساخته شده، اما به گفته کارگردان آن، پیامی مستقیم ندارد.
شهرام اسلامی