مصالحه و روادارى
۱۳۸۵ دی ۶, چهارشنبهكاش همه چيز به اين سادگى مىبود: پس از ۱۱ سپتامبر براى انديشهپردازان «پيكار فرهنگها» در هر دو طرف، قطعى بود كه اين پيكار با شدت تمام در جريان است و بايد آمادهى بدترين چيزها بود. در اين ميان دولت آمريكا چند گام پيشتر از ديگران و بويژه آلمانىها رفت: ۱۱ سپتامبر حملهاى در آمريكا و به آمريكا بود و آمريكاييان آن را با «جنگ عليه تروريسم» پاسخ دادند، بدون اينكه به اندازهى كافى اين مرز را روشن كنند كه پيكار عليه خشونتطلبان مسلح كجا پايان مىيابد و سوء ظن و پيگرد نسبت به مسلمانان كجا آغاز مىشود.
اروپا و نيز آلمان به خط مشى آمريكا پيوستند: نه فقط به خاطر وفادارى به پيمان آتلانتيك، بلكه همچنين به دليل واهمه از بمبهاى مادريد و لندن و پيش از آن از طريق تروريستهاى پنهانشده در هامبورگ و بمبهاى چمدانى عمل نكرده در ايستگاههاى قطار آلمان. اما بر خلاف آمريكا، اين اقدامات در اروپا بيش از هر چيز اين بحث را ايجاد كرد كه نظر ما دربارهى اسلام چيست: اينكه آيا اقليتهاى مسلمان در اروپا را مىتوان همپيوند ساخت و آيا اصلا مىخواهند همپيوند شوند و آيا اسلام و دمكراسى اصلا با يكديگر قابل تلفيق هستند. اين بحثى بود كه برخى مواضع افراطى را به ميان آورد: از خواست شديد استحالهى بىقيد و شرط گرفته تا انعطافپذيرى بيش از اندازهى متاثر از«واقعيات سياسى».
اما به اين ترتيب، پاسخ درستى به مساله داده نشد. نه در مناقشه بر سر كاريكاتورها و نه در مجادله دربارهى سخنرانى پاپ در رگنسبورگ. اشتباه فقط متوجه اروپايىها و غيرمسلمانان نبود، بلكه متوجه مسلمانان هم بود، در اينجا و خارج از اروپا. در اينجا تا كنون مناسبات عقلانى روشنى نسبت به غرب و نظام اجتماعى آن شكل نگرفته است. مغبون شدنهاى واقعى يا خيالى، به سرعت به عنوان تبعيضات هدفمند سوء برداشت مىشوند، چيزى كه به نوبهى خود زمينهى مناسب براى عوامفريبى در مورد «پيكار فرهنگها» را فراهم مىآورد.
عليرغم همهى استدلالهاى مخالف: اين «پيكار فرهنگها» صورت نمىگيرد. دستكم در جايى صورت نمىگيرد كه اين فرهنگها همزيستى دارند. براى نمونه در اروپا. طبيعتا همواره ديوانههايى پيدا مىشوند كه براى اين با هم بودن و در كنار هم بودن مزاحمت ايجاد مىكنند، اما اكثريت بزرگ نظر ديگرى دارد: اقليت از نظر كمى در حال رشد مسلمانان نمىخواهد اروپا را اسلاميزه كند و اكثريت غيرمسلمان نيز به اندازهى كافى عاقل است كه از افليت وظيفهاى را كه متعلق به خود اوست مطالبه نكند. هر دو طرف بايد مصالحه كنند، نسبت به يكديگر احترام گذارند و روادارى كنند.
فقط از اين طريق است كه همزيستى مسالمت آميز موفق خواهد شد. كلا بايد گفت كه چنين امرى در اروپا و آلمان موفق است. اما اين امر ما را از اين وظيفه معاف نمىكند كه همواره آگاهانه و مسئولانه با اين موضوع روبرو شويم و جلوى كسانى را بگيريم كه آن را خواه ناآگاهانه و خواه تعمدا خدشه دار مىسازند.
Peter Philipp