مسکو در برنامهریزی کنفرانس صلح خاورمیانه
۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبهسرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، پس از سفر اخیر خود به کشورهای خاورمیانه، اکنون مطمئن است که کشورش نقشی کلیدی دریافتن راهحلی برای مشکلات موجود در منطقه خواهد داشت. لاوروف در سفر اخیر خود، علاوه بر اسراییل، از مناطق فلسطینینشین، مصر، بحرین و عمان نیز دیدار کرده است.
ایده برگزاری کنفرانسی در مسکو، ایده تازهای نیست. این کنفرانس بناست ادامه نشست آناپولیس در سال ۲۰۰۷ باشد. کنفرانسی که جورج دبیلو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، دیرهنگام و از همین رو بینتیجه، در طی برگزاری آن تلاش کرد تا فرایند صلح اسراییل و فلسطینیان را دوباره به جریان درآورد.
اهود المرت، نخست وزیر وقت اسراییل، و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین، در آناپولیس توافق کردند که تا پایان سال ۲۰۰۸ میلادی، چارچوب فرایند صلح را به سرانجام برسانند. توافقی که حاصلی نداشت. از جمله به دلیل اینکه اسراییل شهرکسازی و اسکان یهودیان در کرانه باختری رود اردن را متوقف نکرد. و دلیل دیگر اینکه، محمود عباس، نماینده تنها بخشی از فلسطینیان است. در نوار غزه، گروه حماس قدرت را در اختیار دارد که با روند صلح مخالف است.
مسکو اما از زمان پیروزی گروه حماس در انتخابات ژانویه سال ۲۰۰۶ میلادی، تلاش کرد با این گروه اسلامگرا ارتباط برقرار کند. بر خلاف اتفاق نظر دولتهای غربی، که اعلام کردند تا زمانی که حماس تمامیت ارضی کشور اسراییل را به رسمیت نشناخته، حاضر به گفتوگو با این گروه نیستند، روسیه تلاش میکند رهبران حماس را تشویق به تغییر رویه و رفتاری مسالمتآمیز کند؛ البته اینطور که لاوروف در سفر اخیر خود به اورشلیم به آن اعتراف کرد: بینتیجه. لاوروف میگوید: «رهبری در حماس یکدست نیست. این گروه یکصدا سخن نمیگوید.»
روسیه عضو گروهی موسوم به "گروه چهارجانبه صلح خاورمیانه" است که در سال ۲۰۰۲ میلادی شکل گرفت تا روند صلح در خاورمیانه را سرعت بخشد. نمایندگان اعضای این گروه، آمریکا، ناتو، اتحادیه اروپا و روسیه هستند، اما به دلیل اختلاف نظر تا کنون موفق به پیشبرد روند صلح در این منطقه نشدهاند.
برخورد با گروه حماس از جمله مسائل مورد اختلاف است. همینطور در برخورد با سوریه و ایران نیز اتفاق نظر وجود ندارد. اسراییل و دولت پیشین آمریکا، این دو کشور را از جمله مهمترین عوامل در جبهه ضد اسراییل میدانستند. با وجود این، روسیه همواره تلاش کرد روابط دوستانه گذشته خود با سوریه را از سر گیرد. مسکو و دمشق در زمان جمهوری شوروی و در چارچوب توافق همکاری دوستانه دوجانبه، روابط سیاسی خوبی داشتند.
در مورد ایران نیز، مسکو حاضر نبوده و نیست از واشینگتن و اورشلیم کسب تکلیف کند. روسیه در ایران نیروگاه اتمی میسازد و اعتقاد ندارد که دولت تهران درصدد ساخت سلاحهای هستهای است. لاوروف در اورشلیم اطمینان داد که اگر چنین باشد مسکو رویه دیگری اتخاد خواهد کرد. اما تا کنون، کمترین تردیدی هم در این مورد وجود ندارد.
با این حال، این رفتار روسیه که بهطور روشن خلاف خواست اسراییل است، به تیرگی روابط اسراییل و روسیه منجر نشده است. برعکس، اسراییل رفتار سنجیده روسیه در قبال جنگ اخیر غزه را تحسین کرد: مسکو انتقاد نکرد بلکه تنها در جریان قرار گرفت.
بازگشت مسکو به صحنه دیپلماسی خاورمیانه را میتوان تا حدی به روی کارآمدن دولت جدید واشیگتن مربوط دانست. به نظر میرسد باراک اوباما که حاضر است به سوریه و ایران امتیازاتی دهد، همکاری مسکو در پیشبرد روند صلح خاومیانه را، با لغو کردن برنامه نصب سامانه دفاع ضدموشکی در شرق اروپا جبران میکند.