"مزاحی" با عنوان هوشمندسازی مدارس در ایران
"هوشمند کردن مدارس" در ایران به دلیل عدم وجود زیرساختهای لازم، عدم آموزش معلمان و تحمیل بار مالی به خانوادهها، طرحی تبلیغاتی قلمداد میشود که بیشتر به "شوخی" شبیه است.
• ابعاد طرح
تمام مدارس ایران باید تا پایان برنامه پنجم توسعه "هوشمند" شوند. ورود رایانه و نرمافزارهای آموزشی به کلاسهای درس، خداحافظی با گچ و تختهسیاه و استفاده از امکانات آموزشی برخط (آنلاین) از جمله رهآوردهای این طرح برشمرده میشوند. اما این طرح چقدر عملی است و مدارسی که تا کنون هوشمند شدهاند از چه امکاناتی برخوردارند؟
• "کاریکاتور گونه و شوخی"
محمدرضا نیکنژاد، عضو انجمن صنفی معلمان، این طرح را "کاریکاتور گونه، طنز و یک شوخی" میداند. به اعتقاد او «هیچ یک از مولفههای واقعی هوشمندشدن در مدارس هوشمند وجود ندارد».
• مدرسهای به بزرگی یک کلاس
حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، دیماه ۱۳۹۱ از "هوشمندسازی موفقیتآمیز ۳۰ هزار مدرسه" خبر داد. محمدرضا نیکنژاد چندی پیش به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «به عنوان نمونه در مدرسه ما که هوشمند معرفی شده است، از ۱۹ کلاس تنها در یکی از آنها ویدیو-پروژکتور با یک کامپیوتر قدیمی گذاشتهاند و با این امکانات میگویند که نه یک کلاس بلکه یک مدرسه هوشمند شده است!»
• هزینهای هنگفت
سختافزار لازم برای هوشمندسازی هر کلاس درس بین ۷ تا ۱۰ میلیون تومان هزینه دارد. اگر هدف هوشمندسازی همه کلاسها باشد، باید این هزینه را در تعداد کلاسهای درس کل کشور ضرب کرد. به این مبلغ باید هزینه نرمافزارهای آموزشی، زیرساخت اتصال مدارس به مجتمعهای آموزشی، آموزش معلمان، استخدام کادر فنی و ... را هم افزود.
• پول از صندوق دولت یا از جیب والدین؟
پایگاه اینترنتی تابناک آذر ماه ۱۳۹۱ نوشت که «والدین در برخی مدارس دولتی ملزم به پرداخت سالانه ۱۰۰ هزار تومان و در برخی موارد ۱۲۰ هزار تومان برای هوشمندسازی مدارس به صورت نقدی و یا اقساط شدهاند. این در حالی است که ۴۰ میلیارد تومان برای هوشمندسازی مدارس از محل اعتبارات قانونی اختصاص داده شده است».
• پول هوشمندسازی را از والدین بگیرید!
به گفته محمدرضا نیکنژاد، عضو انجمن صنفی معلمان ایران، آموزش و پرورش مجوز دریافت کمک مالی از والدین را رسما صادر کرده است. خبرگزاری مهر نیز چندی پیش به نقل از "مدیر مدرسهای از مناطق محروم استان قم" نوشت که سرانه آموزش و پرورش به مدارس تنها هزینه آب و برق و گاز را تامین میکند.
• مقایسه بودجه آموزشی ایران، کوبا و ژاپن
روزنامه اعتماد روز ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ مقایسه تأملبرانگیزی در مورد بودجه آموزشی ایران، کشور فقیر کوبا و کشور توسعهیافته ژاپن منتشر کرد. بر این اساس، کوبا در سال ۲۰۱۰ دوازده درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف آموزش کرده که بیش از دو برابر متوسط جهانی است. در همین سال بودجه آموزشی ژاپن ۲۲ برابر بودجه آموزشی ایران بوده است.
• بودجه بخور و نمیر آموزش و پرورش در ایران
به نوشته اعتماد، «بودجه اندک آموزش و پرورش ایران، فقط کفاف این را میدهد که اتاقی را تبدیل به کلاس کنیم و ۳۰ -۴۰ دانش آموز را روی نیمکتهای چوبی بنشانیم و معلمی آموزش ندیده، بیانگیزه و فقیر را سرکلاس بفرستیم. در چنین شرایطی بیش از ۹۲ درصد بودجه جاری آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل [...] میشود و پول چندانی برای هزینهکردن در بخش سایر فصول و کیفیت بخشی باقی نمیماند».
• طرحی که موجب تمسخر معلمان شده است
بر اساس اخبار منتشر شده در منابع مختلف، نرمافزارهای مورد نیاز در بسیاری از "کلاسهای هوشمند" یا اصلا وجود ندارند یا آموزگاران با نحوه استفاده از آنها آشنا نیستند. این موضوع موجب شده که در مواردی حتی دانشآموزان معلمان را مسخره کنند. در اینجا پرسش دیگری نیز مطرح است: به راستی چند درصد از "مدارس هوشمند" مدیر فنی برای رفع مشکلات فنی احتمالی را دارند؟
• فرهنگسازی در سطح خانوادهها و دانشآموزان
پایگاه اطلاعرسانی دولت ایران در آذرماه ۱۳۹۱ به نقل او وزیر آموزش و پرورش نوشت: «هوشمندسازی مدارس به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است». اما آیا در مناطق دوردستی که گاه حتی کمبود فضای آموزشی وجود دارد، با آمدن نام "مدرسه هوشمند" تصور مشخصی بر ذهن خانوادهها و دانشآموزان نقش میبندد؟
• تحمیل هزینهای تازه؟
آیا دانشآموزان مناطق محروم آموزشهای رایانهای دیدهاند یا اساسا میتوانند هزینه خرید یک رایانه را تأمین کنند؟
• هوشمندسازی صوری
عضو انجمن صنفی معلمان ایران طرح یادشده را "صوری" میداند. به نظر محمد نیکنژاد، «وزیر آموزش و پرورش دنبال کارهای تبلیغاتی با عناوین پرطمطراق همانند هوشمند کردن مدارس است».
• هوشمندسازی بهتر است یا مقاومسازی؟
برخی از منتقدان ساختمان بسیاری از مدارس در ایران، حتی در بسیاری از نقاط پایتخت، را برای دانشآموزان ایمن نمیدانند. در این میان این پرسش به ذهن خطور میکند که در صورت وجود منابع مالی برای تحقق طرحی چنین پرهزینه، آیا باید رایانه و ویدئو-پروژکتور و تختههای دیجیتال به کلاسها آورد یا دیوارها را مقاوم کرد و بخاریهای نفتی را از کلاسها بیرون برد؟