1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مرضيه مرتاضى لنگرودى/ زنان و انتخابات، زنان و جايزه صلح نوبل

۱۳۸۲ آذر ۲۰, پنجشنبه

گفتگوى مهيندخت مصباح با مرضيه مرتاضى لنگرودى پيرامون تاثير نوبل صلح بر تشكل هاى زنان ايرانى، علت احضار ايشان به دادگاه و موضوع انتخابات

https://p.dw.com/p/A6Qe

.

دويچه وله: خانم لنگرودى علت احضار شما به دادگاه انقلاب چه بود و آيا اتهام ها به شما مستدلا تفهيم شدند؟

مرضيه مرتاضى لنگرودى: احضار من به خاطر پرونده اى بود كه در دادگاه انقلاب در رابطه با دستگيريهاى سال ۷۹ تشكيل شده بود و من هم جزو بازداشت شدگان بودم و اين پرونده پس از سه سال هنوز باز است. به من اتهاماتى نظير اقدام عليه امنيت ملى كشور به خاطر عضويت در شوراى فعالان نيروهاى ملى مذهبى، تشويش اذهان عمومى از طريق امضاى اطلاعيه ها و تبليغ عليه نظام زده شده كه قبلا هم به خاطر اين اتهام ها بازجويى هاى زيادى شده بودم. اين نكته را هم ذكر كنم كه هيچيك از اتهام ها استدلالى پشت خود ندارند.

هيچ مدركى حاكى از اين كه من عمل خلافى مرتكب شده ام وجود ندارد. صحبت هاى ساده قانونى و حضور من در شوراى فعالان دقيقا طبق قانون اساسى بوده و ما در يك منزلى دور هم جمع ميشويم و اين معناى فعاليت مخفى ندارد. اتهام ديگر من شركت در انتخابات و كانديدا شدن بود. حال آن كه فعاليت سياسى جرم نيست و نيروهاى ملى مذهبى را غير قانونى اعلام كرده اند بدون اينكه تا لحظه دستگيرى آنها و حتى تا همين الان هيچ دادگاهى
غير قانونى بودن آنها را اعلام كرده باشد. لذا من همه اتهام ها را رد كردم. در اين احضار وقت دادگاه من تعيين شد و به من گفته شد كه پانزدهم ديماه دادگاه دارم.

دويچه وله: شما وكيل گرفته ايد؟

مرضيه مرتاضى لنگرودى: بله، وكيل من خانم عبادى هستند.

دويچه وله: بعقيده شما آيا دادن جايزه نوبل صلح به خانم عبادى توانسته تاثير چشمگيرى بر تشكل هاى زنان ايرانى بگذارد؟

مرضيه مرتاضى لنگرودى: بله به نظر من آرى. طليعه هايش را هم شاهد هستيم. كمترين تاثيرش اين است كه به زنان و نقش آنها در رابطه بين زن و صلح كه رابطه اى بسيار طبيعى و واقعى است زنها بيشتر توجه كرده اند. تاثير ديگر دريافت اين جايزه آنست كه زنان فهيم و آگاه بيش از پيش متوجه شده اند كه پيش نياز رسيدن به حقوق سياسى و بدست آوردن مناصبى چون وزارت و وكالت نه فقط از طريق مبارزات فرمايشى و فرماليستى خواهد بود بلكه پيش نياز كسب حقوق سياسى، حقوق اجتماعى است. بايد ابتدا براى اين حقوق اجتماعى، برابرى هاى اين حقوق و امنيت هاى ناشى از اين برابرى تلاش كنيم.

تلاش خانم عبادى در زمينه احقاق حقوق زنان و كودكان به واقع نشان داد كه زن بودن و تلاشگر بودن و مبارزه كردن در راه اين حقوق هم ميتواند مورد توجه جهان قرار گيرد و جهان براى اين مولفه ها، براى مبارز حقوق بشر بودن و زن بودن احترام قائل است و آن را شايسته جايزه ميداند. زنانى كه به واسطه مبارزه اجتماعى براى برابرى حقوق مبارزه ميكنند، اين زنان روشنگرى هايى با خود به ارمغان مياورند كه جامعه را آماده پذيرش حقوق خودشان ميكند و زمانى كه جامعه آماده پذيرش اين حقوق شد، آنوقت است كه كسب حقوق سياسى براى ماندگارى اين حقوق اجتماعى و اين برابرى ها لازم ميشود وگرنه هزارى كه زنان حق راى داشته باشند و به صورت دكورى وزير و وكيل شوند، چون ساختار هاى برابرى حقوق اجتماعى به وجود نيامده، حقوق زن و تشكل هاى زنان در حد دكور براى ويترين حاكميت سنتى عمل ميكند و بس !

دويچه وله: شما با اين تعريف كه زنان بيشتر جزو آن قشرى از جامعه هستند كه چون فكر ميكنند راى دادن يك تكليف است ، پس حساسيت هم ندارند كه كى انتخاب ميشود، توافق نظر داريد؟

مرضيه مرتاضى لنگرودى: رويكردهاى مختلفى در زنان جامعه ما وجود دارد. البته بخشى از آنها با رويكرد سنتى معتقدند كه راى دادن تكليف است. در عين حال بسيارى زنان سنتى خيلى از تكاليف شان را انجام نميدهند و در مورد انتخابات هم نگاه به آن معنا ندارند كه الزاما نوعى عبادت است و چنين تبليغى هم اكنون از طرف جناح سنتى صورت نميگيرد. ضمنا به دليل ناهنجارى هاى اجتماعى،فقر عمومى و عوارض مربوط به آن بسيارى از زنان سنتى كه متعلق به اقشار ميانى هستند، شديدا آسيب ديده اند و به ويژه در شهر هاى بزرگ اصلا خود را مكلف و مقيد به اين نمى بينند كه پاى صندوق هاى راى بروند. اكثريت كماكان خاموش ميماند مگر تشويق ها يا وعده هايى به آنها داده شود كه برايشان تكان دهنده يا تعيين كننده باشد.

دويچه وله: خود شما و تشكلى كه با آن كار ميكنيد براى انتخاباتى كه در راه است چه برنامه اى داريد؟

مرضيه مرتاضى لنگرودى: من كلاً نگاهم به انتخابات و ايجاد دمكراسى از طريق پارلمان مثبت است. منتها به خاطر شرايطى كه وجود دارد از جمله نظارت استصوابى، حذف ها و فشارهايى كه جناح اقتدارگرا اعمال ميكند، آزاد نبودن احزاب و مطبوعات، فضاى قابل قبولى براى شناساندن برنامه ها و طرح ها وجود ندارد و معدود فضاهايى هم كه به وجود ميايد معمولا توسط گروههاى فشار مورد تهاجم قرار ميگيرد. اين است كه من و جريان نيروهاى ملى مذهبى هنوز به تصميم واحدى در اين زمينه به دليل فعل و انفعالات و تحولاتى كه هنوز در جامعه جارى است، نرسيده ايم.