مردم كردستان خشونت نمىخواهند، بلكه حقوق شهروندى و مدنى خود را خواستارند
۱۳۸۴ مرداد ۱۸, سهشنبهداود خدابخش
وزارت خارجهى آمريكا روز دوشنبه هشتم اوت در ارتباط با ناآرامىهاى اخير در استان كردستان ايران اعلام داشت كه ”اين گزارشها حاكى از آنند كه چندين نفر كشته و به احتمال صدها نفر دستگير شدهاند.”
يك سخنگوى وزارت امور خارجهى آمريكا در اين زمينه افزود: ”بىاعتنايى نسبت به حقوق اقليتها يكى از موارد نقض شديد حقوق بشر و دمكراسى توسط رژيم ايران است كه توسط سازمانهاى غيردولتى مدافع حقوق بشر و در گزارش سالانهى حقوق بشر ما در مورد اين كشور به ثبت رسيده است.” وى مقامات ايران را فراخواند، نسبت به حركتهاى مسالمتآميز مردم ايران براى احقاق حقوق دمكراتيك خود برخوردى خوددارانه داشته باشد.
بايد گفت، در پى موج ناآرامىها در شهرهاى كردستان ايران بسيارى سازمانهاى حقوق بشر از جمله گزارشگران بدون مرز، ديدبان حقوق بشر و سازمان عفو بينالملل نسبت به رفتار نيروهاى انتظامى و امنيتى در قبال اعتراضات مسالمتآميز و مدنى مردم كردستان طى بيانيههايى اعتراض كردهاند.
سازمان عفو بينالملل در بيانيهى عمومى نسبت به موج خشونتها هشدار داده است. در اين بيانيه كه پنجم اوت انتشار يافته است، آمده كه در پى اين ناآرامىها صدها نفر از مردم اين استان و نيز فعالان نهادهاى حقوق بشر و مدنى، از جمله خانم دكتر رويا طلوعى، آزاد زمانى، جلال قوامى و محمود صالحى دستگير شدهاند. سازمان عفو بينالملل در بيانيهى خود گزارش مفصلى از موقعيت اجتماعى اين فعالان و زمان و نحوهى دستگيرى ايشان ارائه داده است. اين سازمان جهانى حقوق بشر در عين حال به سوابق ناآرامىها و قتل فجيع يك جوان كرد بنام «شوانه سيد قادرى» بدست نيروهاى امنيتى كردستان اشاره كرده است.
چندى پيش آقاى موسوى لارى، وزير كشور جمهورى اسلامى در مورد شخصيت شوانه سيد قادرى مقتول گفته بود كه وى فردى با تخلفات اخلاقى و مالى بوده است. صرفنظر از صحت و سقم اين ادعاى وزير كشور، آقاى محمد صديق كبودوند، از فعالان سازمان حقوق بشر كردستان ايران مىگويد:
” به فرض اینکه این آقا اصلا سیاسی نبوده و متهم هم بوده، متهم اخلاقی یا هرچیز دیگری که ایشان اسمش را می گذارد، این برخوردی که با این جوان شده، آن شکنجه و آن قتل فجیع به آن شکل، اصلا قابل قبول است که آقای موسوی لاری اینجوری می خواهند توجیه اش کند؟ یک مورد دیگری هم که آقای لاری دارد اینست که متاسفانه آن پیام تحریم انتخابات کردستان را هنوز نتوانسته اند درک کنند و همین اعتراضات مدنی که اخیرا در منطقه تمام شهرهای کردستان را فراگرفته است، ایشان واقعا قادر به درکش نیستند. ایشان این اعتصاب و اعتراضات مدنی را فقط و فقط پیامد قتل همان جوان میدانند. در حالیکه این میتواند نقطهی شروع بوده باشد، نقطهی شروع همین اعتراضات مدنی، ولی این همهی آن موارد نیست.”
بايد گفت، درست است كه كردستان مدتها صحنهى درگيرىها براى دستيابى به خودمختارى و خودگردانى بوده است، ولى مردم اين استان در طول دو دور دولت اصلاحات محمد خاتمى نشان دادند كه خواستار صلح و دمكراسىاند، خود را متعلق به محدودهى ارضى ايران مىدانند و جنگ و خشونت را برنمىتابند. مشاركت ايشان در انتخابات دورههاى مختلف رياست جمهورى و مجلس خود نشان بارزى است از رويكردهاى مدنى و شهروندى مردم اين منطقه كه قاعدتا دولت مركزى بايد از آن استقبال كند. ولى حركت مسالمتآميز مردم را نيز نبايد به معناى تسليم و خضوع در برابر اعمال خشونت قدرتهاى امنيتى و نظامى دانست. ايشان همانند هر شهروند ديگر ايرانى خواستار حقوق مدنى خود هستند. بىشك راه حل مسئلهى كردستان راه حلى سياسى خواهد بود و نه نظامى. اين راهحل سياسى است، ولى نه آنگونه كه وزير كشور مىكوشد خواست واقعى مردم را ناديده انگارد؛ و اين راه حل نظامى نيست، آنگونه كه اقتدارگرايان تاكنون عمل كردهاند.
قابل ذكر است كه تقريبا به جز چند گزارش كوتاه، رسانههاى داخل كشور ناآرامىهاى كردستان را به سكوت گذراندهاند. آقاى محمد صديق كبودوند در اين زمينه مىگويد:
”متاسفانه تا همین اواخر هیچکدام از رسانه های گروهی ایرانی، یعنی آنهایی که در تهران هستند و شهرهای کردنشین، هیچ نوع اطلاعاتی را راجع به حوادثی که در کردستان در جریان بود منتشر نمی کردند. یعنی از نشریات و روزنامه ها گرفته تا تلویزیون و رادیو و غیره.”
از سوى ديگر، گزارشگر ويژهى سازمان ملل در امور اقليتها طى گزارشى اعلام داشت كه صدها هزار نفر از اقليتهاى قومى در ايران آواره و قربانى طرحهاى صنعتى دولت تهران شدهاند. به گزارش خبرگزارى فرانسه، «ميلون كوتهارى»، گزارشگر ويژهى سازمان ملل كه اخيرا از يك سفر ۱۲ روزه از ايران بازگشته است، در گزارشى كه روز دوشنبه هشتم اوت در ژنو انتشار داد، آورده كه اين اقليتهاى قومى و مذهبى را در بر مىگيرد. بر اساس اين گزارش، علت اصلى اين آوارگىها طرحهاى توسعه و ساختمانى دولت ايران است.
وى در اين گزارش وضعيت اقليتها در ايران را ”بسيار جدى” تلقى كرده است كه اقليتهاى كرد، عرب و عشاير را در برمىگيرد. كوتهارى بعنوان مثال براى راندن مردم از مناطق مسكونى خود، از استان نفتخيز خوزستان در غرب كشور نام مىبرد. وى در گزارش خود به اجراى يك پروژه عظيم كشت نيشكر در استان خوزستان اشاره مىكند كه آوارگى و راندن ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر از مردم عرب را در پى داشته است. ساكنان اين منطقه بابت راندهشدن خود تنها ۵/۲ درصد قيمت بازار روز خسارت دريافت كردهاند. اين در حالى است كه ساكنان ديگر مناطق كشور در موارد مشابه به خانههاى نوساز انتقال يافتهاند.