مانور اخلال روسيه در مونيخ / يك تفسير
۱۳۸۵ بهمن ۲۲, یکشنبه�سيه در زمينهى امنيتى اشاره كرد. تفسيرى از نينا وركهويزر
بطور معمول شركتكنندگان كنفرانس امنيتى مونيخ در سخنان خود همواره بر اهميت نقش پيمان ناتو تأكيد مىورزند. تعجبى هم نيست، زيرا كه اغلب سخنرانان از كشورهاى عضو پيمان ناتو مىآيند و از اين فرصت استفاده مىكنند تا دربارهى آيندهى پيمان دفاعى خود ناتو به تبادل نظر بپردازند. در چنين فضايى حضور و سخنرانى ولاديمير پوتين همچون كوبيدن بر طبل بود.
رئيس جمهورى روسيه كه براى نخستين مرتبه در اين كنفرانس سخن مىگفت، از همان آغاز سخنانش حالت تهاجمى به خود گرفت و گفت كه تعارفات ديپلماتيك را كنار مىگذارد و مىخواهد رك پوستكنده سخن بگويد.
وى سپس ادعاهاى خود را عليه ناتو و ايالات متحدهى آمريكا ابراز داشت: از نظر وى دو عامل گسترش مرزهاى ناتو به سوى كشورهاى شرق اروپا و طرح استقرار موشكهاى پدافندى پيشرفته توسط آمريكا براى ايجاد يك سپر دفاعى در اروپاى شرقى روسيه را مورد تهديد قرار داده است و از سوى ديگر با سياست خارجى آمريكا به هيچوجه موافق نيست. هنگامى كه اين ميهمان از مسكو سخنانش پر از نكوهش غرب بود و حتا نسبت به آغاز خطر يك مسابقهى تسليحاتى جديد هشدار مىداد، حاضران در تالار سخنرانى را در بهت و حيرت فرو برد. در برابر پوتين به دفاع از سياست خود در چچن پرداخت و آن را صحيح خواند.
در اين ميان برخى از ديپلماتهاى كهنهكار اين احساس را داشتند كه به دوران جنگ سرد بازگشتهاند، زيرا كه كنفرانس امنيتى مونيخ از دههى شصت سدهى گذشته هر ساله برگزار مىشود. طبيعى است كه در آن زمان حضور و سخنرانى يك رئيس جمهورى روسيه در اين كنفرانس غيرقابل تصور مىبوده است.
سخنرانان آمريكايى به حملهى متقابل دست زدند و دولت روسيه را متهم ساختند، ارزشهاى بنيادى ايالات متحده و اروپا را برسميت نمىشناسد. يك شركتكنندهى روسى با صداى بلند گفت: ”ما نمىخواهيم همهى ارزشهاى شما را برسميت بشناسيم.”
براى مدتى كوتاه شكافى ايجاد شد كه كسى انتظارش را نداشت. در فضاى هماهنگ اروپايى-آتلانتيك خللى ضعيف وارد شد و به پوتين و تيم همراهش احساسى از رضايت دست داد. زيرا وى در اين كنفرانس امنيتى نيازى نداشت ملاحظهاى داشته باشد و تمام جهانيان گوش به او داشتند.
بايد گفت كه در برخى نكات حق با پوتين بود، زيرا كه آمريكا بارها با دو معيار متفاوت به مسائل برخورد مىكند و با برخوردهاى تهاجمى و نظامى خود، مانند عراق، بيشتر بیثبات مىآفريند تا صلح. هرچند كه در كنفرانس امنيتى مونيخ بسيار معمول است كه در اين گونه مسائل اختلافنظرها مطرح مىشوند، ولى اين جزو سنتهاى كنفرانس مونيخ نيست كه با انگشت به طرف مقابل اشاره كنيم و وى را متهم سازيم و در عين حال هالهاى از تقدس دور خود ترسيم كنيم.
همگان بر اين باور هستند كه بدون روسيه نمىتوان بر بحرانهاى بينالمللى فائق آمد. با اين حال پوتين قصد داشت اين پيام را برساند كه او و سياستهايش وضعيت بينالمللى را چندان مناسب ارزيابى نمىكند. طبيعى است كه نفوذ پرقدرت وى در عرصهى انرژى اين شجاعت را به او مىدهد. و گرنه سخنرانى وى اين احساس را برجاى گذارد كه در اينجا دو جهان در هم گلاويز شدهاند و بيش از پيش بر اهميت گفتگو با روسيه افزوده مىشود.