"ماموریت اصلی سپاه مقابله با تهدیدهای داخلی است"
۱۳۸۶ مهر ۷, شنبهمحمدعلی جعفری که صبح روز شنبه ۲۹ سپتامبر، در مراسم تودیع فرمانده سابق بسیج سخن میگفت، اظهار داشت: «مسئولیت اصلی سپاه مقابله با تمامی تهدیدات از جمله تهدیدات داخلی بوده است ولی در استراتژی فعلی که از سوی رهبر انقلاب مشخص شده استراتژی راهبردی سپاه با آن سالها فرق کرده است. بدین ترتیب که ماموریت اصلی سپاه در حال حاضر مقابله با تهدیدهای داخلی است و سپس در صورت تهدید نظامی خارجی، سپاه به کمک ارتش خواهد شتافت.»
به گزارش خبرگزاری "مهر"، فرمانده سپاه پاسداران در ادامهی توضیحاتش دربارهی "راهبرد جدید سپاه" افزود: «راهبردی که ما در گذشته داشتیم قطعا امروز نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد زیرا یک استراتژی با شرایط پیرامونی سیال بیش از دو تا پنج سال نمیتواند مفید واقع شود.»
محمدعلی جعفری گفت: «استراتژی جدید که سپاه دارد این است که همه کارها و ماموریتهای تعریف شده در اولویت قرار ندارد. امروز ماموریت بسیج باید محور اصلی ماموریت سپاه باشد که انتصاب سردار حجازی به عنوان رییس ستاد مشترک سپاه نیز با توجه به اشراف ایشان به بسیج در همین راستا بوده است.»
سرلشکر محمدعلی جعفری روز اول سپتامبر با حکم آیتالله خامنهای به سمت فرماندهی سپاه منصوب شد. سمت اصلی وی در سالهای پس از جنگ، فرماندهی قرارگاه "ثارالله" بود. مسئولیت و ماموریت اصلی این قرارگاه، حفظ امنیت شهر تهران است. در ناآرامیهای تیر ۱۳۷۸ نیز نیروهای این قرارگاه مامور مقابله با دانشجویان و مردمی که از آنها حمایت میکردند بودند.
برخی تحلیلگران میگویند آنچه که سردار جعفری آن را "ماموریت اصلی سپاه" در حال حاضر مینامد، هدف اصلی انتصاب وی به فرماندهی سپاه از سوی آیتالله خامنهای نیز هست. اما فرمانده سپاه دربارهی این "تهدیدهای داخلی" که ظاهراً نظام سیاسی در ایران در آیندهی پیش رو آنها را ممکن و متحمل میداند توضیحات بیشتری نداد.
نهادهای بینالمللی دفاع از حقوق بشر همچون، "سازمان دیدهبان حقوق بشر"، "سازمان عفو بینالملل" و "گزارشگران بدون مرز" میگویند، در یک سال اخیر فشار بر مطبوعات، روشنفکران، دانشجویان و دانشگاهیان، فعالین حقوق مدنی زنان و معلمان و فعالین سندیکایی بشدت افزایش یافته است. مجاری اطلاعرسانی در ایران بشدت محدود شده و شمار صدور و اجرای احکام اعدام که هدف ایجاد رعب در مردم را دنبال میکند، فزونی گرفته است. مقامهای امنیتی بصورت کلی و مبهم از کوششهایی برای راهاندازی "انقلاب مخملی" سخن میگویند و به همین بهانه و اتهام نیز شماری از روشنفکران را بازداشت و ماهها آنها را در سلولهای انفرادی حبس کردند. اما پس از گذشت ماهها نه اتهام آنها مشخص شد و نه دادگاهی برای بررسی اتهامهای کلی وارد بر آنها تشکیل گردید. این عده اخیراً به قید وثیقه آزاد شدند.