لیگ جهانی والیبال: عرصهای تازه برای پایمال کردن حق زنان
۱۳۹۶ خرداد ۲۲, دوشنبهیک زن در ایران چه زمانی میتواند وارد ورزشگاه شود؟ وقتی سریع و پیش از تمام شدن سهمیه بلیت زنان اقدام کند؟ اگر پارتی قویتری داشته باشد یا جزو مجموعهای باشد که سهمیهی ویژهای دارد؟ یا در فصل انتخابات؟
همزمان با رقابتهای انتخاباتی اردیبهشتماه بارها تصاویری منتشر شد از زنانی که روی پلاکات با خط درشت خطاب به حسن روحانی نوشته بودند، آیا بعد از انتخابات هم اجازه ورود به ورزشگاهها را خواهند داشت؟ پرسشی قدیمی که در سالهای اخیر همواره عریانتر مطرح میشود.
حال "بعد از انتخابات" فرا رسیده است. در روزهای اخیر و همزمان با برگزاری مسابقات لیگ جهانی والیبال در ایران این پرسش بار دیگر از روی کاغذ به بطن جامعهی مجازی فارسیزبان منتقل شد. مسئله بر سر پایمال شدن حق نیمی از جامعهی ایران است؛ نیمی که رسیدگی به حقوق آن در سالهای اخیر ترجیعبند همه شعارهای تبلیغاتی جناح موسوم به اصلاحطلب و میانهرو بوده است. کاربران از جمله با هشتگ "حق۴۹درصدی" خواستههای خود را مطرح کردند.
موضوعی قدیمی و "احمقانه"
نهادها و مراجع تصمیمگیری اصلی در ایران میگویند که فضای ورزشگاه برای زنان مناسب نیست. مخالفت با حضور زنان در ورزشگاهها البته در حد بیانیههای رسمی و غیررسمی نهادها باقی نمیماند. نشریهی توقیفشدهی "یالثارات"، ارگان "انصار حزبالله" دو سال پیش به دولت حسن روحانی هشدار داد که "اگر از راه باطل برنگردد" زلزله به پا خواهد شد. از نظر این نشریه تلاش برای رفع محدودیت حضور زنان در ورزشگاه حرکتکردن در "راه باطل" است.
از سوی دیگر کم نیستند افرادی که میگویند حضور زنان سبب تلطیف و ملایم شدن فضای گاه خشن حاکم بر بازیها و ورزشگاه میشود. در سالهای اخیر بارها مسابقات سالنی با حضور زنان تماشاچی برگزار شده، بدون آنکه مشکلی بروز کند. موافقان حضور زنان در ورزشگاهها نیز به همین تجربهها استناد میکنند.
موضوع محدودیتهای اجتماعی برای زنان که در سالهای اخیر به مناسبتهای مختلف مطرح میشود، در تفکر مردسالارانهی جامعهی ایران ریشه دارد که پس از "انقلاب اسلامی" ۱۳۵۷ تشدید شد.
مرور سنجشگرایانه محدودیتهای حاکم بر نیمهی زنانه جامعهی ایران عمق مشکل را بهتر نشان میدهد؛ هنگامی که فرد از فضای حاکم بر جامعه که بسیاری از ناهنجاریها را هنجار جلوه میدهد، فاصله میگیرد:
تلاشها برای رفع این محدودیت تا کنون نتیجهی ملموسی نداشته است. تنها در برخی رخدادهای ورزشی چند صد صندلی برای زنان در نظر گرفته میشود که بخش بزرگی از آن از پیش سهمیهبندی شده است. در مقابل چند هزار صندلی برای مردان وجود دارد. نه دستور روحانی، رئیس جمهوری اسلامی، برای بررسی حضور زنان در سالن مسابقات راه به جایی برده، نه تلاشهایی که گفته میشود محمود احمدینژاد در این مسیر کرده است. حتی طرح موضوع در سطح جهانی و خواست نهادهای بینالمللی هم تغییری در وضع موجود ایجاد نکرده است.
موضوع حضور زنان در ورزشگاهها هم از گرههای کوری است که ابعاد آن همزمان با گسترش حضور اجتماعی زنان پیچیدهتر میشود.