كودكان فقير و كمكرسانى به آنها در آلمان
۱۳۸۵ آذر ۲۹, چهارشنبههم اكنون حدود دو ميليون و نيم كودك فقير در آلمان وجود دارد. به گفته سازمان حمايت از كودكان آلمان شمار كودكان فقير در آلمان در دو سال اخير دو برابر شده است.
ساعت يك بعد از ظهر در ساختمان سازمان Arche واقع در محله Jenfeld شهر بندرى هامبورگ مدام بر تعداد كودكانى افزوده مىشود كه به اين سازمان وابسته به كليسا مراجعه مىكنند. سازمان Arche هر روز ظهر به كودكان بين چهار تا دوازده سال نهار مجانى مىدهد.
بوريس كلاه بيسبال خود را پايين كشيده و سرش را با آن كاملا پوشانده است. اما از پشت گردنش مىتوان چند تار موى قرمزى را ديد كه بيرون زده است. بوريس هر روز به Arche مىآيد. بوريس مىگويد: ”چون غذاى اينجا خوشمزه است و پدر و مادر من هم دلشان مىخواهد كه من اينجا غذا بخورم.“
پدر و مادر بوريس بيكار هستند. بوريس حرفش را تكرار مىكند و كمى لجوجانه مىگويد كه پدر و مادرش بعضى وقتها غذا مىپزند، اما غذاى اينجا خوشمزهتر است. بوريس نمىتواند توضيح دهد كه چرا چنين است و خود او در چه موقعيتى است.
مانوئل ۱۱ ساله هم مشترى دائمى Arche است. هر روز بعد از مدرسه به اينجا مىآيد. براى مانوئل كاملا طبيعى و بديهى است كه بجاى خانه در اينجا غذا بخورد. مانوئل مىگويد: ”مادرم وقت ندارد غذا بپزد. پدرم هم همين طور. پدرم سر كار مىرود. مادرم بايد مواظب بچه كوچولو باشد. وقت ندارد. مادرم هم بايد بعضى وقتها بيرون برود و قرار دارد. به اين خاطر.“
مانوئل و دوست همسن و سالش مهدى در سفرى تفريحى شركت كردند كه سازمان Arche در تعطيلات پاييزى براى يك هفته ترتيب داده بود. مىگويند كه حسابى به آنها خوش گذشته است. مهدى مىگويد كه اگر اين مسافرت نبود در خانه مانده بود و بعد تلويزيون تماشا مىكردد يا با برادرش بيرون مىرفت، مثلا براى قدم زدن.
توبياس لوخت مددكار اجتماعى است و در سازمان Arche مسؤوليت رسيدگى به كودكان را بر عهده دارد. اين سازمان بيش از شش ماه است كه فعاليت خود را آغاز كرده است. در اينجا چندين اطاق و يك باغ بزرگ وجود دارند كه كودكان مىتوانند در آنها بازى كنند. و استقبال از اين امكانات روز به روز بيشتر مىشود. لوخت مىگويد: ”استقبال خيلى زياد بوده است. هر روز حدود ۶۰ تا ۷۰ كودك به اينجا مىآيند. روزهاى پنجشنبه از اين هم بيشتر هستند. پنجشنبهها هميشه جشن مىگيريم. آن روز بين ۱۲۰ تا ۱۶۰ نفر مىآيند.“
پنجشنبهها كاركنان سازمان Arche با كودكان بازى مىكنند يا همه با هم ساز مىزنند. پنجشنبهها كودكان اجازه دارند كودك باشند، بازى كنند، آرزوهايشان را بيان كنند. در آغاز كار اين سازمان تنها ۱۵ كودك براى خوردن نهار به محل غذاخورى مىآمدند. اما به گفته لوخت در اين ميان تعداد اين كودكان چند برابر شده، چون خجالت و ترس آنها ريخته است.
روزى كه براى تهيه گزارش به غذاخورى Arche رفتهايم غذا اسپاگتى است با سوس گوجه فرنگى. دسر هم كمپوت نارنگى است. حدود بيست كودك با نظم و ادب بشقابهاى غذايشان را روى ميزهاى چوبى اتاق غذاخورى مىگذارند. حين غذا خوردن با شادابى با هم حرف مىزنند. آنچه در نگاه اول به چشم مىآيد اين است كه بسيارى از كودكان چاق هستند. چيزى كه نتيجه تغذيه بد آنان است. دختربچهاى چاق تعريف مىكند كه ديروز در دو مغازه ساندويچفروشى غذا خورده است.
حتى اگر به نظر برسد كه اين كودكان پولى براى پرداخت غذاى خود دارند، Arche برخلاف ديگر سازمانها به عمد و آگاهانه براى نهارى كه به اين كودكان مىدهد از آنها پولى نمىگيرد.
مددكار اجتماعى لوخت مىگويد: ”كودكانى هستند كه اگر ما بگوييم براى هر وعده غذا مثلا يك يورو از آنها مىگيريم، نمىتوانند اين پول را بپردازند. حتى اگر هم يك يورو در جيبشان داشته باشند، حاضرند آن را براى هر چيزى خرج كنند مگر براى يك وعده غذاى گرم. چون مىتوانند با يك يورو شيرينىاى، چيزى بخرند و به بچههاى ديگر پز بدهند، كه بالاخره توانستهاند پولى در دست داشته باشند. فقر مفهومى است كه آدم بايد از خودش بپرسد كه منظور از آن چيست. فقر مىتواند مادى باشد، اينكه واقعا كودكانى وجود دارند كه نمىتوانند پولى براى چيزى بپردازند. اما كودكانى هم هستند كه از خانوادههايى مىآيند كه در آن بچه جايگاه و اولويتى ندارند. يعنى پدر و مادر به فرزندشان رسيدگى نمىكنند. اين هم نوع ديگرى از فقر كودكان است.“
و اين نوع فقر، فقر احساسى، فقرى است كه مددكار اجتماعى توبياس لوخت و همكارانش اغلب با آن مواجه هستند. از هر پنج نفرى كه در محله Jenfeld در هامبورگ ساكن است يك نفر خارجى است. اما اين پديدهاى نيست كه تنها گريبانگير خانوادههاى خارجى باشد. توبياس لوخت در اين باره مىگويد: ”كودكانى هستند كه تازه براى اولين روز است كه اينجا آمدهاند و ما را هم درست نمىشناسند. اما چنان به ما مىچسبند، اصلا نمىخواهند ما را رها كنند. اين اغلب نشانهاى است كه ما متوجه مىشويم، آهان، اينجا چيزى در خانه كم است. چون كودكى كه در خانواده گرم و با احساسى بزرگ شده باشد، چنين رفتارى با غريبهها ندارد.“
برخى دختربچگان كه مادرانشان آنها را بدون وجود پدر بزرگ مىكنند در مددكار اجتماعى جوان لوخت حتى پدر جديدى براى خود مىجويند. لوخت مىگويد كه در اينجاست كه گاه مجبور است ترمز را بكشد. در شهر هامبورگ، شهر ثروتمندان آلمان، از هر پنج كودك يكى فقير است. و هر روز هم بر تعداد كودكان فقير در اين شهر افزوده مىشود. در شش ماه گذشته شمار اين كودكان دو برابر شد و به ۳۰۰۰ نفر رسيد.