1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كنفرانس عالى اظطرارى اتحاديه اروپا

۱۳۸۴ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

در حال حاضر چنين بنظر ميرسد كه جميع رهبران اتحاديه اروپا دچار سردرگمى شده و به بن بست رسيده و نميدانند كه كشتى عظيم جمع كشورهاى اروپائى را به چه سوئى بايد هدايت كنند و كنفرانس عالى اتحاديه در روزهاى پنجشنبه و جمعه آينده هم راهگشاى كار نخواهد بود. مطلب زير تفسيرى است در اينباره نوشته مفسر صداى آلمان برنت ريگرت.

https://p.dw.com/p/A5LU
عکس: AP

پس از گردهمائى كم و بيش بى نتيجه وزراى خارجه اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ چنين بنظر ميرسد كه كنفرانس عالى اتحاديه در واقع كنفرانس درماندگى و لاعلاجى خواهد بود.
هدف اصلى از ديدار سران و نخست وزيران كشورهاى عضو در روزهاى پنجشنبه و جمعه آينده اينست كه راهى براى نجات از بن بستى يافته شود كه پس از رآى مخالف مردم فرانسه و هلند در همه پرسى از آنان در باره قانون اساسى مشترك كشورهاى اروپائى بر اتحاديه مستولى شده و آنرا فلج كرده است. متآسفانه وزراى خارجه در گردهمائى خود براى تدارك ديدن اين كنفرانس عالى مهم نه توانستند آينده اى اميدبخش براى قانون اساسى مشترك فراهم كنند ونه در موضوع مورد اختلاف و حساس بودجه اتحاديه به توافق برسند.

تصور نميرود كه سران و نخست وزيران اتحاديه اروپا هم بتوانند در ديدار خود اين كلاف سردرگم مشكلات عديده را بگشايند، مخصوصآ از آنجهت كه بسيارى از سياستمداران شركت كننده در اين كنفرانس با مشكلاتى در داخل كشورهاى خود روبرو هستند و بعضى حتى لطمه خورده هستند. مثلآ صدراعظم آلمان گرهارد شرودر رئيس دولتى است كه سقوط آن قابلا پيش بينى است و موقعيت رئيس جمهور فرانسه و نخست وزير هلند هم تضعيف شده است.
روساى دولتهاى انگلستان و ايتاليا هم در موقعيتى نيستند كه بتوانند از مردم كشورهاى خود انتظار امتيازاتى بنفع جمع كشورهاى اروپائى داشته باشند.

از متن بيانيه نهائى كنفرانس كه از هم اكنون آماده است،چنين مستفاد ميشود كه همه كشورهاى عضو قصد دارند بر اهداف مندرج در قانون اساسى مورد بحث پايدار بمانند، ولى اينكه چگونه ميتوان يا بايد به اين اهداف دست يافت معلوم نيست. نظر آنست كه اكنون هر دولت عضو اتحاديه اروپا به صوابديد خود كار تنفيذ قانون اساسى را به انجام برساند، ولى نص آنرا نميتوان تغيير داد. معنى اين گفته اينست كه اين قانون اساسى در متن فعلى مرده است، گر چه پارلمانهاى بعضى كشورها، منجمله آلمان آنرا تنفيذ كرده اند.

سياستمداران مسئول اتحاديه با اندوه متوجه علل رد قانون اساسى از طرف مردم شدند، ولى وزراى خارجه نتونسته اند مثلآ به اين سوالها پاسخ دهند كه از گه طريق ميتوان در آينده كار و اشتغال ايجاد كرد يا به چه سرعتى ميتوان اعضاى جديد را در جمع اعضاى قديم پذيرفت؟
تنها فكرى كه به خاطر آنها رسيد اين بود كه: صبر بايد پيشه كرد. معنى اين حرف اينست كه: اتحاديه اروپا احتياج به مدتى وقت براى تفكر و تعمق در كار حال و آتيه خود دارد.

رهبران اتحاديه اروپا تصميم دارند اين تفكر و تعمق را در پائيز آينده و احيانآ در يك كنفرانس عالى فوق العاده انجام دهند، ولى فعلآ رآى دهندگان خود را بدون طرح و نقشه ملموس راهى تعطيلات تابستانى خواهند كرد. ولى با اين كار اندك نميتوان قانون اساسى اروپا را ز خطر سقوط به ظلمت فراموشى نجات داد.