كنسرنهاى دارو سازى و موسسهى ”فارما كامپانيه”
۱۳۸۵ مهر ۲۱, جمعههنينگ مانكِل، نويسندهی سوئدى و يكى از فعالان مبارزه با بيمارى ايدز در آفريقا، شركتهاى داروسازى را در كشورهاى صنعتى متهم میكند كه آنها فقط به فكر سود بيشتر هستند. او میگويد به نظر میرسد كه ديگر نبايد در سراسر جهان كودكى در اثر ابتلا به بيمارى سرخك و يا مالاريا جانش را از دست بدهد. و ادامه میدهد: ”اما باز میبينيم كه كودكان بسيارى در اثر بيمارىهايى اين چنين جان میبازند. چرا؟ به اين دليل كه در تهيه اين گونه داروها سود زيادى به جيب شركتهاى توليدكننده دارو نمیرود و به همين جهت است كه آنها علاقهای به توليد داروهايى اينچنين ندارند.”
بيشتر داروهايى كه به كشورهاى فقير جهان فرستاده میشود، به درد مردم اين مناطق نمیخورد و كنسرنهاى توليد كنندهی دارو، معيار شان در ارسال دارو به اين مناطق احتياج آنها نيست. اين نكته از ابتداى دههی ۸۰ ميلادى مشخص شد، زمانى كه مسئولان سازمانهاى امدادگر كه در كشورهاى فقير فعاليت میكردند، گزارش دادند كه داروهاى فروخته شده به كشورهاى فقير به درد اين كشورها نمیخورد و بايد بيشتر آنها را چون زباله دور ريخت.
اين افراد پس از بازگشت به آلمان مثلا در مورد فروش داروى فتوآبو Photoabo از طرف شركت داروسازى شِرينگ Schering آلمان به كشور فيليپين گزارش دادند. دارويى كه بايد عليه سوء تغذيه میبود، اما عواقب جانبى آن سبب شد تا رشد كودكانى كه اين داروها را مصرف میكردند، متوقف شود. حتا همين امروز هم در هند شربتهايى براى تقويت قدرت بدنى تجويز میشود كه به نظر خانم دكتر كريستيانه فيشر بسيار خطرناكاست: ”يك نمونهی واقعا بد در اين مورد شربتهاىهايى هستند كه شركت باير آلمان توليد میكند و به كشورهاى فقير میفروشد. ده درصد اين شربتها از موادى تشكيل شده مثل الكل، چند تا ويتامين و كمى خميرمايه. وقتى افرادى كه دچار سوء تغذيه هستند، چه كودك و چه افراد بالغ، هر روز كمى از اين عرق بخورند – كه البته چيزى جز عرق هم نيست – كبد آنها به شدت آسيب میبيند.”
براى برخورد با چنين اقداماتى بود كه فارما كامپانيه Pharma-Kampagne تاسيس شد. اين موسسه پا به عرصهی وجود نهاد تا از كم و كيف فعاليت كنسرنهاى دارو سازى در كشورهاى در حال توسعه و عقب افتاده مطلع شود و با طرحهاى روشنگرانه نظر افكار عمومى را نسبت به اين موضوع حساس كند تا سرانجام جلوى هر گونه تخلف در اين زمينه گرفته شود.
فارما كامپانيه متوجه اين نكتهی مهم بود كه كنسرنهاى داروسازى چند مليتى اند و براى اقدام عليه خلاف كارىهاى آنها بايد گروههاى مختلف چند مليتى با روشى هماهنگ عمل كنند. در اين راستا بود كه فارما كامپانيه جزئى شد از ۱۵۰ گروهى كه در ۷۰ كشور جهان اين هدف را دنبال میكردند.
در موسسهی فارما كامپانيه بسيارى از پزشكان، داروسازان، دانشجويان و مردم عادى عضويت دارند. در حال حاضر خانم دكتر كريستيانه فيشر، به همراه بسيارى متخصصان ِ ديگر به كار فاش ساختن تقلبهاى كنسرنهاى داروسازى در آلمان مشغول اند. آنها مشخص میكنند كه مثلا كارخانهی داروسازى مرتس Merz در داروهايى كه به كنيا میفرستد تفلب كرده. كارخانهى گروننتال Grünenthal داروى ضد اسهالى به بازار فرستاده كه تاثيرات جانبى مخرب بر اعصاب و روان دارد. خانم دكتر كريستيانه فيشر بر اين نظر است كه فروش حدود ۱۰۰ دارو بايد ممنوع گردد.
اعضاى فارما كامپانيه میدانند كه فروش بسيارى از اين داروها، نه تنها در كشورهاى جهان سوم، كه در آلمان نيز بايد ممنوع اعلام شود. يورگ شابر، يكى از بنيان گذاران فارما كامپانيه در آلمان در مورد اهميت اين اقدام میگويد: ”در آلمان اطلاع رسانى در اين بخش توسط ارگانهاى غير وابسته بسيار محدود است. البته مجلههاى گوناگون بسيارى براى تبليغ داروهاى مختلف وجود دارند كه حتا به صورت مجانى هم پخش میشوند، اما مشكل اينجاست كه اطلاعات اين نشريهها بى طرفانه نيست. آنها به تبليغ از داروهاى مشخصى ميپردازند كه به آنها سفارش شده.”
فارما كامپانيه با توجه به همين نقطهی ضعف ِ موجود در جامعهی آلمان به انتشار نشريهای در اين مورد دست زده به نام ”داروهاى خوب، داروهاى بد”. در اين نشريه از جمله قيمت داروهاى مشابه با هم مقايسه میشود و دروغهاى موجود در نشريات مختلف تبليغاتى بر ملا میگردد. شابر در اين مورد مثالى میزند: ”در يك نشريهی تبليغى با يك خانم ورزشكار كه مبتلا به بيمارى آسم است مصاحبه شده. در سراسر اين مصاحبه فقط سخنان اين ورزشكار و پزشك معالج او مطرح گشته و فقط نام يك دارو براى بهبود اين خانم ورزشكارمعرفى میشود.”
شابر بر اين نظر است كه اين مقاله نشان میدهد كه زن ورزشكار و پزشك معالج اش از طرف كارخانهی داروسازى مشخصى پولى دريافت كرده اند تا براى دارويى مشخص تبليغ كنند. شابر بر اين نظر است كه بسيارى از داروهاى موجود در بازار به هيچ درد نمیخورند و تاثيرى در التيام دردهاى بيماران ندارند. شابر اما بر اين نكته تاكيد میورزد كه معمولا داروهاى بى مصرف به كشورهاى فقير فرستاده میشوند. اما در اين كشورها داروهاى ضرورى به شدت ناياب اند و اگر گير بيايند بسيار گران اند و بايد براى تهيه آنها هزينهای گزاف پرداخت.
فارما كامپانيه مدتهاست كه به داروهايى كه عليه بيمارى ايدز استفاده میشوند، قيمتهاى سرسام آور آنها و كمبود اين داروها در كشورهاى فقير میپردازد. اين سازمان با پرداختن به مشكل توسعهی ايدز در كشورهاى جهان سوم، بر اين نظر است كه كشورهاى صنعتى جهان با در اختيار قرار دادن دارو با قيمتى ارزان در اختيار شهروندان كشورهاى فقير میتوانند كمك عمرانى بزرگى به اين كشورها كنند و با اين اقدام جلوى توسعهی اين بيمارى خطرناك را بگيرند. اين در حالى ست كه شركتهاى داروسازى در كشورهاى صنعتى حاضر به فروش ارزان ِ داروهاى مقابله با ايدز نيستند و به همين جهت است كه در كشورهايى مثل تايلند، برزيل، و هند، مشابه اين داروها، البته بدون اجازهی رسمي، توليد و با قيمتى ارزان در سراسر دنيا به فروش میرسند.
اين داروهاى ارزان قيمت كه جان بسيارى از مبتلايان را نجات میدهند، بايد جمع آورى گردند، زيرا حق توليد داروها فقط در اختيار بعضى شركتهاى مشخص قرار دارد و همين شركتهاى فرامليتى هستند كه میخواهند تا سالهاى سال سود سرشارى از فروش اين داروها برند. براى روساى اين كنسرنهاى داروسازى چندان مهم نيست كه در حال حاضر حدود چهل ميليون نفر مبتلا به بيمارى ايدز در سراسر جهان به داروهاى آنها محتاج اند. حتا شانزدهمين كنفرانس جهانى ايدز در تورنتوى كانادا نيز نتوانست شركتهاى توليدكننده دارو را متقاعد كند تا قيمت داروهاى مقابله با ايدز را كاهش دهند. و اين در حالى ست كه كارشناسان نگران آنند كه در ده سال آينده ۶۰ ميليون نفر ديگر به مبتلايان ايدز اضافه گردند.