1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كارناوال در غرب آلمان

اسكندر آبادى۱۳۸۵ بهمن ۲۵, چهارشنبه

در اين روزها جهان مسيحيت، به ويژه اروپا، به صورت غريبی به پيشواز فصل روزه می‌رود. اين فصل، كه فصل انابت نام دارد، چهل روز پيش از قيام مسيح، آغاز می‌شود.

https://p.dw.com/p/A7P7
كارناوال در شهر كلن و كناره‌هاى رود راين
كارناوال در شهر كلن و كناره‌هاى رود راينعکس: picture-alliance/dpa

مسيحيان، در فصل روزه، در درجه‌ی نخست از خوردن گوشت خودداری می‌كنند. اما هفته‌ای پيش از اين فصل را، همگان در اينجا جشن می‌گيرند و به شكلهای عجيب و غريب در خيابانها ظاهر می‌شوند و گاه خود را حسابی به ديوانگی می‌زنند. اين هفته را هفته‌ی كارناوال می‌گويند كه برگرفته از عبارت Karne Vale به معنای بدرود ای تن، ای گوشت، است. در روزهای كارناوال جشن‌ها و مراسم خاصی همراه با رقص و موسيقى، برگزار می‌شود و از جمله سياستمداران و مقامهای رسمی را به باد انتقاد و تمسخر می‌گيرند.

در تعيين و تشخيص ريشه‌ی كارناوال، ميان تاريخدانان اتفاق نظر كامل وجود ندارد. اما از دوران باستان، مردم در زمستان، به هنگامی كه به علت سردی هوا كار روزانه به اصطلاح لنگ می‌ماند، به اميد پايان سرما، به جشن و پايكوبی می‌پرداختند. روميان جشنی نظير مراسم شب چله‌ی خودمان داشتند كه طی آن بردگان را آزاد می‌گذاشتند. در آن شب، بردگان مجاز بودند لباس‌های مبّدل بپوشند و كباب و شراب مفصلی نوش جان كنند. از قرار معلوم آرام آرام همين مراسم زمستانى، به اروپای مسيحى شده راه يافت.

تاريخدانان می‌گويند كارناوال‌هاى اروپائى، براى نخستين بار در سده‌ی پانزدهم ميلادى برگزار شده‌اند. گفتنی است كه تعيين روزهای كارناوال كه تازه در دهه‌های نخستين سده نوزدهم ميلادی به اوج خود رسيده، هميشه با برگزاری عيد قيام مسيح، در رابطه‌ی مستقيم است. عيد پاك يا قيام مسيح، هر سال در اولين يكشنبه بهار پس از رويت ماه تمام برگزار مى‌شود. برای نمونه، در سال ۲۰۰۰ كه سال كبيسه هم بود، ماه تمام در روز ۲۳ آوريل ديده شد، ولی امسال اولين ماه تمام در بهار به ۸ آوريل می‌افتد. به همين ترتيب، هفته‌ی كارناوال كه ۴۷ روز پيش از قيام مسيح واقع می‌شود، امسال به اين روزها يعنی ۱۵ تا ۲۰ فوريه افتاده است.

در كناره‌های رود راين، كه از ديرباز مركز ثقل كارناوال بوده است، اين مراسم را فصل پنجم سال يا چلچلی چلها می‌نامند. درست از روز يازدهم يازدهمين ماه سال، ساعت ۱۱ و ۱۱ دقيقه، مردم به خيابانها می‌ريزند و در اوج مراسم، يعنی هفته‌ای پيش از پايان آن، به معنای واقعی كلمه، بر طبل بيعاری می‌كوبند. در اين ميان از ديرباز به تقليد از ادارات سلطنتى، اميری هم از ميان خود برمی‌گزينند كه بر اين مردان و زنان به اصطلاح بيعار و ديوانه صفت، حكم می‌راند.

از آنجا كه آداب و رسوم فرهنگهای گوناگون جهان هميشه در نقطه‌ای با هم تلاقی می‌كنند، امير كارناوال هم، از مير نوروزی خودمان فاصله‌ی چندانی ندارد. او نيز مانند مير نوروزى، حكمش به قول حافظ پنج روزی بيش دوام ندارد. اما در همان چند روز كه نوبت اوست، مردم كوچه و بازار در برابر او رژه می‌روند و سخنرانی‌هايی می‌كنند كه اغلب طی آنها مقامات و استحكامات رسمی مملكتی را به باد انتقاد و تمسخر می‌گيرند. امير، دوشيزه و برزگر كارناوال، در شهر كلن، سه‌ی ستاره اصلی مراسم هستند و به تعبيرى، واكنش طنزآميز مردم عادی در برابر مقامات بالا را تشكيل می‌دهند.

در سه روز از يك هفته‌ی مراسم كارناوال، مراسم ويژه‌ای برگزار می‌شود: نخستين روز كه پنجشنبه‌ی پيش از فصل انابت است، به شب جسارت زنان مشهور است. در روز دوشنبه، گل و شيرينی پخش می‌شود و در آخرين شب، يعنی سه شنبه شب، نوشابه‌های الكلی زيادی مصرف می‌شوند. در اين ميان شعرها و ترانه‌های طنزآميز و انتقادی نيز به لهجه‌های بومی شهرهای كناره‌ی رود راين، خوانده می‌شوند.