كارزار انتخاباتى در آمريكا و تاثيرات سخنان بن لادن
۱۳۸۳ آبان ۱۱, دوشنبهروزنامه فرانسوى فيگارو امروز نگاهى داشته است به تاثيرات احتمالى نوار ويديويى اوسامه بن لادن بر انتخابات رياست جمهورى در آمريكا. مفسر اين روزنامه از جمله چنين نوشته است:
"چند ساعت پيش از انتخابات رياست جمهورى در آمريكا بن لادن شهروندان آمريكا را مخاطب سخنان خود قرار داد. پرسش اين است كه آيا جورج بوش و يا جان كرى ميتوانند از پيام بن لادن بسود خود بهره گيرند؟ به اين پرسش نميتوان بسهولت پاسخ گفت حتى هرگاه به اين نكته توجه كنيم كه شهروندان آمريكا جورج بوش را در امر مبارزه با تروريسم ترجيح ميدهند. هدف بن لادن از اين پيام روشن است. وى بر آن است كه سرنوشت دموكراسى در بزرگترين كشور غربى را خود رقم زند. اين پيامبر نابودى و ويرانى بر آن است تا نقش سرور جهان را برعهده گيرد. صدام حسين سرنگون شده است و ياسرعرفات نيز بيمار بر تخت افتاده است و اكنون اين اوست كه آمده است تا نقش نمادين خود را در بين مسلمان ايفا كند. و راه او براى رسيدن به اين هدف اكنون بسى هموار شده است چرا كه ديگران يا سكوت پيشه كردهاند و يا تسليم طلبانه به دنباله روى از سياستهاى دولت آمريكا روى آوردهاند."
روزنامه آلمانى راينيشه پست نيز به همين موضوع اشاره داشته و از جمله چنين نوشته است:
"فردا آمريكا انتخاب خود را خواهد كرد و همه جهان نگاهش را به آمريكا دوخته است. در اين دهكده جهانى اكثريت خواهان گزينش جان كرى است. بن لادن نيز خواستار گزينش جان كرى است چرا كه اينگونه جانبدارانه بسود جورج بوش پا به ميدان نهاده است. بن لادن اين فرمانده كل گروه گردن زنان بر اين باور است كه در جورج بوشى كه همه چيز را به سياه و سفيد بخش ميكند، تصوير دشمن اصلى خود را يافته است، همان تصويرى كه جمع هواردار كور و كور شدهاش را وادار به پيروى بى چون و چرا خواهد ساخت. تا كنون هيچ رييس جمهور آمريكا نتوانسته بود همچون جورج بوش جهان و آمريكا را از يكديگر جدا سازد. حتى بسى بيش از آن در برابر اين پرسش كه آيا جورج بوش آمريكاييان را نيز به دو نيمه بخش كرده، نيمى پاسخ دادهاند بله و نيمى ديگر پاسخ دادهاند خير.
اما هرگاه آمريكاييان بر اين باور ميبودند كه جان كرى قادر به ايجاد وحدت مجدد آمريكاييان است، آنگاه فرجام انتخابات پيش از اينها رقم ميخورد. بوش جامعه آمريكا و جهان را دوقطبى كرده است، ولى حتى مخالفينش نيز در توانايى رهبرى او ترديدى ندارند. و اينكه جامعه آمريكا پس از يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ تا كنون امن تر نشده است، همين خود باعث تقويت استدلالات بوش ميگردد. اروپاييان نيز در نحوه نگرش خود به اين انتخابات و ارزيابى آن بمثابه انتخاباتى تعيين كننده در سمت و سوى تحولات سياسى آمريكا، پر به بيراهه نرفتهاند.
اما اين همه چندان هم تازگى ندارد و ساخته جورج بوش نيست. رييسان جمهور سابق آمريكا همچون واشنگتن و جفرسون نيز پيش از اين نسبت به پيروزى آمريكا بر دشمنانش باور يقينى داشتند و بيش از اين بر اين باور بودند كه آمريكا را يك جمهورى جهانى راهبر ارزيابى ميكردند و به آمريكا همچون قدرتى مينگريستند كه ماموريت استقرار دموكراسى در جهان را برعهده دارد."