قتل سياستمدار و ناشر لبنانى منتقد سوريه
۱۳۸۴ آذر ۲۲, سهشنبهقتل رفيق حريرى است.
دومين گزارش دتلف مليز، دادستان برلينى، ترديدى بر جاى نمىگذارد: سوريه برخلاف آنچه درخواست شده، در رابطه با تحقيق در مورد قتل نخست وزير اسبق لبنان، رفيق حريرى، همكارى از خود نشان نمىدهد. همچنين اين گمان وجود دارد كه دولت سوريه به طريقـى در قتل حريرى دست داشته است.
در روز دوشنبه لبنانیها بار ديگر دريافتند كه بىصداقتى و ترور بر قضيه سايه افكنده است: در حاليكه مليز در سازمان ملل متحد در نيويورك گزارش خود را عرضه مىكرد، در محلهاى در شرق شهر بيروت، پايتخت لبنان، بمبى در يك اتوموبيل منفجر شد و با آن ۴ نفر به قتل رسيدند. در ميان كشته شدگان جبران توينى نيز بود كه نماينده مجلس لبنان، مسيحى و ۴۷ ساله بود. جبران توينى، ناشر و نوه بنيانگذار روزنامه معروف ”النهار“، به تازگى از پاريس به بيروت بازگشته بود. توينى مدتى را احتمالا از ترس سوء قصد به جانش در پاريس گذرانده بود.
قاتلان منتظر توينى بودند و با ورود او به بيروت كار را يك سره كردند. و اين عملى است كه آنان از زمان سوء قصد به جان حريرى در ماه فوريه گذشته تا كنون ۱۴ بار تكرار كردهاند: همه قربانيان آنان لبنانیهاى منتقد دولت سوريه بودند، به ويژه روزنامهنگاران و سياستمداران منتقد. كسى باور نمىكند كه همه اين قتلها اتفاقى بوده باشد. بخصوص در مورد توينى نمىتوان از اتفاق سخن گفت. چون توينى يكى از نخستين كسانى بود كه پنج سال پيش علناً و در انظار عمی درخواست خروج نيروهاى سورى از خاك لبنان را مطرح كرد. در آن زمان توينى رييس جمهور وقت لبنان اميل لحود را بازيچه دست دولت سوريه خواند.
مدتى است كه نيروهاى ارتش سوريه از لبنان خارج شدهاند. اما حافظه قدرتمندان در سوريه قوى است و كسى حاضر نيست خطاهاى گذشته را ببخشد. سوريه هميشه به لبنان به چشم بخش اصلى سرزمين مادرى نگريسته و بر كسى كه اين امر را نپذيرفته مهر خائن زده است، با همه پيامدهايى كه مهر خائن بودن براى افراد دربردارد.
دولت سوريه به ظاهر چهرهاى ديگر از خود نشان مىدهد: رييس جمهور جوان سوريه بشار اسد قسم مىخورد كه در قتلهايى كه در لبنان رخ دادهاند نقشى ندارد، اگر چه مىتوان رد پاى قتلها را تا نزديكترين محافل قدرت در سوريه پى گرفت. اسد قول مىدهد كه با مليز همكارى كند. اما به ناگهان گفتههاى شاهدى مهم را تكذيب مىكند. قاضى كنعان، كه زمانى پرونده لبنان زير دستش بود، خودكشى مىكند. و سپس مىگويند كه همه مداركى كه به لبنان مربوط مىشوند، در آتش سوخته و از بين رفتهاند.
و كشتن در بيروت ادامه دارد. لازم نيست كه قاتلان سورى باشند، بلكه بيشتر اين احتمال وجود دارد كه خود لبنانیهايى كه با سوريه همكارى دارند، دست به خون آغشته مىكنند. دو كشور سوريه و لبنان براى سالهاى دراز ارتباطى تنگاتنگ با هم داشتهاند و بعيد است كه سوريه طرفداران خود را در لبنان نداشته باشد. اين طرفداران را در ميان نيروهاى امنيتى مىتوان يافت – كه چهار تن از فرماندگان مهمشان تاكنون دستگير شدهاند – و نيز در صف كسانى كه به كاخ رييس جمهور رفت و آمد مىكنند، جايى كه اميل لحود تنها به كمك سوريه توانست بر سر قدرت بماند: دولت سوريه پيش از خروج نيروهاى نظامى سوريه از لبنان كارى كرد كه قانون اساسى هماهنگ با اين امر تغيير كند.
روشن كردن همه اين مسائل و نتيجهگيرى درست از آنها احتياج به چيزى بيش از دو گزارشى دارد كه تا كنون دتلف مليز تهيه كرده است. در بيروت اين خواست مطرح است كه تحقيقات ادامه يابد و دادگاهى بينالمللى به پرونده قتل حريرى رسيدگى كند. اگر چنين شود، ادامه تحقيق را بايد به شخص ديگرى بسپارند، چون دتلف مليز همين روزها به برلين بازخواهد گشت.